در
کتابخانه
بازدید : 304778تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقدی بر ماركسیسم
Expand مقدمه مقدمه
Expand قسمت اول:  فلسفه ی ماركسی قسمت اول: فلسفه ی ماركسی
Collapse <span class="HFormat">قسمت دوم: نقد و بررسی مسائل گوناگون ماركسیسم</span>قسمت دوم: نقد و بررسی مسائل گوناگون ماركسیسم
Expand 1 فلسفه ی «بودن» و فلسفه ی «شدن» 1 فلسفه ی «بودن» و فلسفه ی «شدن»
Expand 2 جاودانگی حقیقت 2 جاودانگی حقیقت
Expand 3 جاودانگی اصول اخلاقی 3 جاودانگی اصول اخلاقی
4 آیا فلسفه ی «بودن» خردگراست و فلسفه ی «شدن» طبیعت گرا؟
Expand 5 تكامل 5 تكامل
Collapse 6 اصول دیالكتیك 6 اصول دیالكتیك
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله دیگری كه به عنوان یك بحث مقدماتی قبل از طرح نظر ماركسیستها لازم است ذكر شود این است كه فلاسفه ی اسلامی در باب حركت تعبیری دارند و می گویند در حركت، وجود و عدم مشتبك هستند یعنی هر حركتی به یك اعتبار تركیبی است از وجود و عدم، تركیبی است از این دو نقیض [1]. حالا آیا واقعاً در حركت نقیضین با هم جمع می شوند یا به قول اینها اجتماع ضدین حاصل می شود؟ (اینها بین ضدین و نقیضین معمولاً فرق نمی گذارند) . نه، حكمای ما تعبیر اجتماع نقیضین یا ضدین نمی كنند، بلكه تعبیر به اجتماع وجود و عدم می كنند (نه عدم بدیل تا عبارة اخرای اجتماع نقیضین باشد) كه ظاهرش شبیه اجتماع نقیضین است ولی اینجور نیست.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 852
اولاً این اجتماع، اجتماع تحلیلی است نه تركیب عینی؛ یعنی نمی خواهند بگویند در عالم عین، حركت از دو عنصر تشكیل شده است، یكی وجود و یكی عدم كه وجود و عدم را هم دو ضد به شمار آوریم، حركت را تشكیل یافته از این دو ضد بدانیم همچنانكه هگل چنین حرفی را می زند؛ نه، قدما مقصودشان از اجتماع وجود و عدم این است كه حركت مركب است از وجود و عدم ولی تركیب تحلیلی عقلی نظیر تركیب شئ از جنس و فصل.

ثانیاً آن وجود و عدمی كه اجزای تحلیلی حركت را تشكیل می دهند، آن وجود و عدمی نیستند كه نقیض یكدیگرند و به اصطلاح ما [مقصود از عدم ] عدم بدیل نیست. از نظر حكمای ما چند نوع «عدم» اعتبار می شود: یك نوع عدم كه اعتبار می كنیم عدمی است كه نقیض وجود است و اصلا نفس الامریت برای آن اعتبار نمی شود، یك نوع دیگر عدمی است كه برای آن نفس الامریت اعتبار می شود ولی این عدم نقیض وجود نیست.


[1] . در مقاله ی «اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی» این مسأله را مطرح كرده ایم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است