در
کتابخانه
بازدید : 304771تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقدی بر ماركسیسم
Expand مقدمه مقدمه
Expand قسمت اول:  فلسفه ی ماركسی قسمت اول: فلسفه ی ماركسی
Collapse <span class="HFormat">قسمت دوم: نقد و بررسی مسائل گوناگون ماركسیسم</span>قسمت دوم: نقد و بررسی مسائل گوناگون ماركسیسم
Expand 1 فلسفه ی «بودن» و فلسفه ی «شدن» 1 فلسفه ی «بودن» و فلسفه ی «شدن»
Expand 2 جاودانگی حقیقت 2 جاودانگی حقیقت
Expand 3 جاودانگی اصول اخلاقی 3 جاودانگی اصول اخلاقی
4 آیا فلسفه ی «بودن» خردگراست و فلسفه ی «شدن» طبیعت گرا؟
Expand 5 تكامل 5 تكامل
Collapse 6 اصول دیالكتیك 6 اصول دیالكتیك
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در نظریه ی حركت جوهری صدرالمتألهین بكلی شكل عالم عوض می شود و [عالم سراسر] تغییر است. می شود گفت طبق نظریه ی صدرالمتألهین هم در بعضی مقوله ها تغییر نیست مانند پنج مقوله ی عرضی: «متی» و «ان یفعل» و «ان ینفعل» و «اضافه» و «جده» . پس، از نظر صدرالمتألهین هم ثبات نسبی حكمفرما هست. ولی این، ظاهر نظریه ی ایشان است و اگر دقت شود معلوم می شود كه ایشان قائل به ثبات در اینها نیست بلكه بعضی از این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 881
مقولات را اصیل نمی داند مانند اضافه كه تابع طرفین است و اگر طرفین ثابت باشند ثابت است و الا متحرك. بنابراین مقوله اضافه نه ساكن است و نه متحرك، پس ثبات در اضافه نیست و به تعبیر دیگر «اضافه» از معقولات ثانیه ی فلسفی است و از خودش استقلال ندارد. پس مقوله ی اضافه كه می گویند در آن حركت نیست معنایش این نیست كه در آن سكون هست، بلكه از باب این است كه این مقوله اصالت ندارد.

اما مقوله ی ان یفعل و ان ینفعل، در اینها هم ایشان قائل به حركت نیست از باب اینكه خود ماهیت این مقولات ماهیت حركتی است و حركت در مقوله ای هست كه ماهیتش ماهیت تدریج و حركت نباشد تا وجودش وجود حركتی بشود اما ان یفعل یعنی تأثیر تدریجی و ان ینفعل یعنی تأثر تدریجی، پس در ماهیت اینها حركت اخذ شده است و اگر بخواهد در اینها حركت باشد لازمه اش این است كه حركت در حركت [باشد كه ] معنی ندارد. پس در اینها هم ایشان قائل به ثبات نیست، منتها در مقولات دیگر حركت به نحوه ی وجود مقوله بستگی دارد ولی در اینها به ماهیتشان.

جده هم مانند اضافه است كه بستگی به طرفینش دارد. اما «متی» كه هیئت بودن شئ در زمان است، چون زمان یك حقیقت متدرّج الوجود است، قهراً در ذات «نسبت شئ به زمان» هم تدریج خوابیده است و اگر در این هم بخواهد حركت باشد حركت در حركت خواهد بود. پس به بیان مرحوم آخوند اگر در این پنج مقوله حركت نیست معنایش این نیست كه اینها ساكنند، بلكه برمی گردد به اینكه یا اصالت ندارند مانند اضافه و جده و یا ماهیتشان ماهیت حركت است.

پس در فلسفه ی مرحوم آخوند سكون به این نحو كه در بعضی مقولات به طور كلی قائل به حركت نباشد وجود ندارد؛ بله، ممكن است گفته شود كه سكون به نحو دیگری در فلسفه ی ایشان وجود دارد و آن اینكه در آن پنج مقوله ای كه قائل به حركت هستند حركت را همیشگی نمی دانند، مثلاً شیئی كه حركت وضعی یا أینی یا كمّی یا كیفی دارد اینجور نیست كه این حركتها برای آن دائمی باشند. پس، از حرفهای مرحوم آخوند این مقدار از سكون نسبی را می توان استنتاج كرد.

آقای طباطبائی اینجا یك حرفی دارند و می گویند: اینكه مرحوم آخوند مثل سابقینشان حركت در حركت را محال می دانند درست نیست و حركت در حركت محال نیست، پس مقولاتی كه ایشان به علت مشكل حركت در حركت قائل به حركت در آنها نبودند می تواند حركت در آنها واقع شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 882
حرف دیگرشان كه خیلی باارزش است این است كه می گویند: در تمام مقولات حركت به تبع جوهر واقع می شود، یعنی از راه حركتهای محسوسی كه در این مقولات هست به حركت جوهر پی می بریم و همینكه ثابت شد در جوهر حركت هست، اثبات می شود كه اگر جوهر حركت بكند محال است كه [چیزی ] وابسته به آن باشد و حركت نكند. بنابراین هر جوهری در تمام اعراض خودش به حركت جوهری در حركت است. معنای این سخن این است كه: آن جسمی هم كه در مكان ساكن است در حال حركت است، منتها دو جور حركت مكانی داریم، یكی اینكه شئ مكانش را تغییر می دهد، دیگر اینكه شئ كه خودش در حال تغییر است قهراً مكانی هم كه با آن است تغییر می كند چون مكان آن جسمی كه شئ بر آن قرار گرفته نیست و حركت انتقالی كه شئ می كند در واقع حركت در حركت است (الشئ المتحرك فی المكان یتحرك فی المكان) . بنابراین در تمام مقولات حركت هست و آنجایی كه سكون نسبی مشاهده می شود در واقع حركت بسیط وجود دارد و در موارد دیگر حركتها مركب است. بنابراین طبق ظواهر كلام مرحوم آخوند بالاخره یك ثباتهای نسبی وجود دارد، ولی به بیان آقای طباطبائی هیچ ثبات نسبی به آن معنی وجود ندارد و آنجا كه ثبات می بینیم حركت بسیط است. البته خود مرحوم آخوند هم در بعضی كلماتش جمله هایی گفته است كه می تواند اشاره به این مطلب باشد هر چند صریح در آن نیست.

پس بنا بر فلسفه ی ما (فلسفه ی صدرایی) جهان یكپارچه حركت است و به تعبیر مرحوم آخوند یكپارچه صیرورت است؛ نه اینكه صائر و متحرك است، بلكه شئ هو عین الحركة و الصیرورة.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است