در
کتابخانه
بازدید : 446251تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Collapse بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Expand بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
دین مانی یكی دیگر از ادیان متحرك و زنده ی عهد ساسانی است. راجع به عقاید مانی و آداب مانویت كه چه بوده است، سخن فراوان است. قدر مسلّم این است كه كیش مانی چه از لحاظ عقیده و چه از لحاظ آداب و مناسك، بسیار پیچیده و تودرتو است. عموماً معتقدند كه كیش مانی عبارت است از یك سلسله عناصر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 168
زردشتی و مسیحی و بودایی بعلاوه ی ابداعات و ابتكاراتی كه از خود او بوده است.

آقای سیدحسن تقی زاده در دو خطابه ی محققانه ای كه در انجمن ایرانشناسی ایراد كرده می گوید:

«جمعی از محققین مایل به این عقیده شدند كه عقاید قدیمی ایرانی و مخصوصاً عقیده ی زروانی و بعضی طریقه های غیررسمی و بدعت آمیز زردشتیان در دوره ی اواخر اشكانیان و اوایل ساسانیان در تركیب و بنیان عقاید مانی سهم مهمی دارند، لكن در نتیجه ی تحقیقات عمیقتر معلوم شد این شباهت ظاهری است و ناشی از آن است كه مانی در بیان مطالب خود اصطلاحات هر قوم و امتی را اقتباس و تعلیمات خود را به قالب معتقدات جماعتی می ریخت كه در میان آنها دعوت خود را نشر می كرد. بعدها به جنبه ی عقاید مسیحی در تركیب مانویت بیشتر اهمیت داده شد و مخصوصاً محقق گردید كه مانی از دین عیسوی بیشتر اطلاع داشت تا از ادیان و معتقدات ایرانی و هندی، ولی البته منبع اطلاعات او دین رسمی مسیحی نبود بلكه بیشتر طریقه های «گنوسی» مسیحی بوده كه تحت تأثیر «هلنیزم» یعنی عقاید و فلسفه ی یونانی اشراقی مشرب رایج در مشرق (سوریه و بین النهرین) در دوره ی بعد از اسكندر كه با فلسفه ی قدیم و اصلی یونان اختلاف داشت، آمیخته به فلسفه ی شرقی شده و رنگ شرقی به خود گرفته بود و از قرون بلافصل قبل از تاریخ مسیحی در آن نواحی نشو و نما كرده و به وجود آمده بود و مخصوصاً «مرقیون» و «باردیصان» كه هر دو «گنوسی» و دارای عقیده ی «ثنوی» بوده اند. » [1] و هم آقای تقی زاده می گوید:

«. . . راجع به عقاید محققین در اصل و منشأ دین مانی باید گفته شود كه بر حسب تحقیق صحیح اگرچه مانی از همه ی مذاهب و ادیان معروف نزد او كم و بیش (مثلاً از بودایی خیلی كم و از زردشتی و زروانی قدری بیشتر و از نصرانیت باز بیشتر) و از طریقه های «گنوسی» بیش از همه (و مخصوصاً از مرقیون) افكاری اخذ نموده لكن دین او فقط تركیب اقتباسات نبوده، بلكه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 169
اساس و روح آن از خود مانی بوده و مؤسس این بنای عظیم و ریزنده ی پی آن، خود آن شخص عجیب بوده و رنگهای ادیان معروف دیگر عارضی و عمده برای سهولت نشر دین مانی در ممالك دیگر و بین اقوام هندی و زردشتی و عیسوی بوده است. » [2] محتویات دین مانی هرچه بوده و خود مانی هر كه بوده است، به بحث فعلی ما مربوط نیست. در فصلهای بعد كه راجع به «ثنویت» و غیره بحث خواهیم كرد، لااقل قسمتی از معتقدات و آداب و شرایع مانویت را شرح خواهیم داد. آنچه به این بحث مربوط است این است كه این دین مقارن ظهور اسلام چه وضعی داشته است، چقدر پیرو داشته و چگونه جاذبه و نفوذی داشته است؟ آیا در حال رشد و توسعه بوده و یا در حال انحطاط و زوال؟ .

قدر مسلّم این است كه این دین داعیه ی جهانی داشته و مانی مدعی پیغمبری بوده و خود را آخرین پیامبر و دین خود را كاملترین ادیان می خوانده است. مانویت مبلغین زبردستی در دوره های بعد داشته و توانسته است- برخلاف زردشتی گری- از مرزهای ایران بگذرد و مردم كشورهای زیادی را تحت نفوذ خود قرار دهد.

مانویت علیرغم فشارها و تضییقاتی كه از ناحیه ی روحانیان زردشتی دید، تا ظهور اسلام باقی بود و مانویها بیش از زردشتیان در مقابل حملات مسلمین مقاومت نشان می دادند و در دوره ی اسلامی نیز تا چند قرن وجود داشته اند و تدریجاً منقرض شده اند.

ظهور مانی در اوایل عهد ساسانی بوده است. تولد مانی در بین النهرین واقع شده ولی خود او ایرانی نژاد است. مانی، زمان اردشیر سرسلسله ی ساسانیان را درك كرده است و ظاهراً ادعای پیغمبری اش در زمان شاهپور اول پسر اردشیر بوده است، و می گویند شاهپور تحت تأثیر دعوت مانی قرار گرفت و لحظه ای مردد شد كه دین مانی را به جای دین زردشت دین رسمی كشور قرار دهد اما بعد از این اندیشه پشیمان شد [3]و گویند تا حدود قرن هفتم هجری بقایایی از مانویان بوده اند. بنابراین از طلوع تا انقراض مانویت در حدود هزار سال طول كشیده است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 170
دین مانی در آغاز، انتشار سریع و فوق العاده یافت. آقای تقی زاده می گوید:

«تاریخ مانویان و دعات آنها و پیروانشان تا طغیان مغول، خود داستانی دراز می شود و فصول نمایان آن انتشار سریع مانویت است در عالم به حدی كه در حدود سنه ی 300 مسیحی یعنی قریب یكربع قرن بعد از وفات مانی، دین وی در سوریه و مصر و افریقای شمالی تا اسپانی و مملكت گال جلوتر رفته. » [4] ایضاً می نویسد:

«در طخارستان و در مرو و بلخ دین مانی پیروان زیادی داشت به حدی كه «هوئن تسونگ» سیاح چینی در ربع دوم قرن هفتم مسیحی گوید كه مانویت دین مطلق ایران است كه مقصود، آن نواحی ایران بوده كه در حدود طخارستان بود كه دین مانی در آنجاها خیلی قوت داشت و در اوایل قرن هشتم مسیحی یك خلیفه ی مانوی در طخارستان مستقر بود. » [5] كریستن سن می گوید:

«با وجود فشار و سختگیری كه در كشور ایران از جانب روحانیون زردشتی نسبت به فرقه ی مانوی به عمل می آمد، این آیین جدید در سرزمین ایران باقی ماند ولی كمابیش پنهانی و سری بود. روایاتی راجع به تعقیب و آزار مانویان در عهد نرسی و هرمزد دوم در متنهای قبطی مانویه مسطور است. عمرو بن عدی پادشاه عرب حیره این فرقه را حمایت می كرد. در ایالت بابل كه منشأ این اعتقاد بود و در پایتخت شاهنشاهی تیسفون بسی از مانویه می زیستند، اما به سبب فشار و تعدی اهل زمان گروهی به سمت مشرق و شمال كه مسكن طوایف ایرانی نژاد بود هجرت كردند. در سغد جماعتی عظیم از مانویه ساكن شدند. این مانویان شرقی رفته رفته ارتباط خود را با همكیشان غربی از دست دادند. . . » [6] مذهب مانی نتوانست پایدار بماند و منقرض شد. مسلماً اسلام عامل اصلی شكست مانویت است. مانویت یك كیش صددرصد ثنوی است و طبعاً چنین آیینی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 171
در مقابل آیین توحید كه پشتوانه ی فطری و فكری دارد و بهتر قادر است افكار مستقیم مخصوصاً افكار طبقه ی دانشمند و فیلسوف را جذب كند نمی تواند پایداری كند. بعلاوه، كیش مانی مبتنی بر نوعی زهد و ریاضت است كه طبعاً غیرعملی است؛ مخصوصاً عقاید او درباره ی پلیدی تناسل و تقدیس تجرد عامل عمده ای برای روگرداندن از اوست، خصوصاً آنگاه كه با مكتبی مواجه می شود كه در عین معنویت وافر از این نوع زهد و ریاضتها بیزار است، ازدواج را مقدس و توالد و تناسل را «سنت» می شمارد.

اگر مسلمین مانویه را مانند زردشتیان و یهودیان و مسیحیان از اهل كتاب می شمردند و ریشه ی آسمانی برای مانویت قائل می شدند، ممكن بود مانویان نیز- كه مقارن ظهور اسلام در قلمرو اسلام زیاد بودند- مانند زردشتیان و یهودیان و مسیحیان به صورت یك اقلیت مذهبی به حیات خود ادامه دهند، اما زندقه شمردن مانویت از طرف مسلمین امكان ادامه ی حیات را برای آنها ولو به صورت یك اقلیت مذهبی از میان برد.
[1] . مانی و دین او ، ص 28و29.
[2] . همان كتاب، ص 36.
[3] . تمدن ایرانی ، به قلم جمعی از خاورشناسان، ص 222.
[4] . مانی و دین او ، ص 18.
[5] . همان كتاب، ص 19 (پاورقی) .
[6] . ایران در زمان ساسانیان ، ص 225.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است