در
کتابخانه
بازدید : 448202تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Expand بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Collapse بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
Collapse گستردگی و همه جانبگی گستردگی و همه جانبگی
Expand فلسفه و حكمت فلسفه و حكمت
Expand عرفان و تصوف عرفان و تصوف
ذوق و صنعت
دو قرن سكوت؟ !
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از علل سرعت پیشرفت مسلمین در علوم این بوده است كه در اخذ علوم و فنون و صنایع و هنرها تعصب نمی ورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هر كس می یافتند، از آن بهره گیری می كردند و به اصطلاح امروز روح «تساهل» بر آنها حكمفرما بوده است.

چنانكه می دانیم در احادیث نبوی به این نكته توجه داده شده است كه علم و حكمت را هر كجا و در دست هركس پیدا كردید آن را فرا گیرید. رسول اكرم فرمود:

«كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَیْثُ وَجَدَهافَهُوَاَحَقُّ بِها» [1]همانا دانش راستین گمشده ی مؤمن است، هر جا آن را بیابد خودش به آن سزاوارتر است.

در نهج البلاغه است: «اَلْحِكْمِةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِالْحِكْمَةَ وَلَوْمِنْ اَهْلِ النِّفاقِ» [2]دانش راستین گمشده ی مؤمن است، پس آن را فرا گیر و بیاموز ولو از مردم منافق. و هم از كلمات آن حضرت است: «خُذُوا الْحِكْمَةَ وَلَوْ مِنَ الْمُشْرِكینَ» [3]حكمت را بیاموزید ولو از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 394
مشركان. در روایات اسلامی، ائمه ی اطهار از حضرت مسیح نقل كرده اند كه:

«خُذُوا الْحَقَّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لاتَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ اَهْلِ الْحَقِّ وَكونوا نُقّادَالْكَلامِ» [4]یعنی حق را (هرچند) از اهل باطل فرا گیرید و اما باطل را (هرچند) از اهل حق فرا نگیرید، سخن سنج و حقیقت شناس باشید.

این روایتها زمینه ی وسعت دید و بلندنظری و تعصب نداشتن مسلمین را در فراگرفتن علوم و معارف از غیرمسلمانان فراهم كرد و به اصطلاح در مسلمین «روح تساهل» و «تسامح» و عدم تعصب در مقام فراگیری و علم آموزی به وجود آورد.

و از این رو مسلمین اهمیت نمی دادند كه علوم را از دست چه كسی می گیرند و به وسیله ی چه اشخاصی ترجمه و نقل می شود و به دست آنها می رسد، بلكه بر اساس آنچه از پیشوای عظیم الشأن خود آموخته بودند خود را به دلیل این كه اهل ایمانند صاحب و وارث اصلی حكمتهای جهان می دانستند، حكمت را نزد دیگران امری «عاریت» تصور می كردند. به قول مولوی:

ای برادر بر تو حكمت عاریه است
همچو در نزد نخاسی جاریه است
معتقد شده بودند كه علم و ایمان نباید از یكدیگر جدا زیست كنند؛ معتقد بودند كه حكمت در محیط بی ایمانی غریب و بیگانه است، وطن حكمت قلب اهل ایمان است. بدیهی است كه جمله ی: «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَیْثُ وَجَدَها فَهُوَ اَحَقُّ بِها» همه ی این معانی و مفاهیم را دربر دارد. این بود كه مسلمین تمام همت و سعی شان این بود كه بر علوم و معارف جهان دست یابند.

جرجی زیدان درباره ی علل و عوامل سرعت پیشرفت تمدن اسلامی می گوید:

«یكی از عوامل مؤثر در سرعت پیشرفت تمدن اسلام و ترقی و تعالی علوم و ادبیات در نهضت عباسیان این بود كه خلفا در راه ترجمه و نقل علوم از بذل هر چیز گران و ارزان دریغ نداشتند و بدون توجه به ملیت و مذهب و نژاد، دانشمندان و مترجمین را احترام می گزاردند و همه نوع با آنان مساعدت می كردند و از آن رو دانشمندان مسیحی، یهودی، زردشتی، صابی، سامری در بارگاه خلفا گرد می آمدند و خلفا طوری با آنان به مهربانی رفتار می كردند كه باید طرز رفتار آنان برای فرمانروایان هر ملت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 395
و مذهبی سرمشق آزادیخواهی و عدالت گستری باشد. » [5] جرجی زیدان داستان معروف مرثیه گویی سید شریف رضی را برای ابواسحاق صابی ذكر می كند كه یك مرد روحانی در مرثیه ی یك دانشمند كافر شعر می گوید.

سپس می گوید: آزادی فكر و عقیده و مماشات با دانشمندان چنان بود كه آن مرد بزرگ روحانی با كمال آزادگی آن دانشمند صابی را مرثیه گفت.

جرجی زیدان چنین نتیجه می گیرد كه مردم در تعصب و عدم تعصب از بزرگان (خلفا، سلاطین) خویش پیروی می كنند و اگر بزرگان و فرمانروایان آزادمنش باشند، سایرین نیز از آنان تبعیت دارند و عكسش هم عكس است. ولی این نتیجه گیری صحیح نیست. امثال سید شریف رضی دنباله رو خلفا نبودند، سعه ی صدر و بلند نظری را از خلفا نیاموخته بودند؛ از شارع مقدس اسلام آموخته بودند كه علم را به هرحال محترم می شمارد، و لهذا وقتی كه به سید اعتراض شد پاسخ داد كه من در حقیقت علم را مرثیه گفتم نه شخص را.

آقای دكتر زرین كوب نیز در كتاب كارنامه ی اسلام روح تسامح و بی تعصبی مسلمین را عامل مهمی در سرعت پیشرفت مسلمین می شمارند [6] عامل دیگر كه در اقبال عظیم مسلمین به علوم مؤثر بوده است توصیه و تشویق فراوان اسلام به تحصیل علم است. جرجی زیدان با اینكه تعصب مسیحی دارد و در بعضی مسائل این تعصب كاملاً نمودار است و گاهی می خواهد اصرار بورزد كه مسلمین اولیه با هر كتابی جز قرآن مخالف بودند، معذلك اعتراف می كند كه تشویق اسلام به علم عامل مؤثری بوده است. می گوید:

«همینكه مملكت اسلام توسعه یافت و مسلمانان از انشای علوم اسلامی فارغ شدند، كم كم به فكر علوم و صنایع افتادند و برای خود همه نوع وسایل تمدن فراهم ساختند و طبعاً در صدد تحصیل علم و صنعت برآمدند و چون از كشیشان مسیحی مطالبی از فلسفه شنیده بودند، بیش از سایر علوم به فلسفه علاقه مند گشتند، بخصوص كه احادیث وارده از (حضرت) رسول اكرم صلی الله علیه و آله آنان را به تحصیل علم و بخصوص فلسفه تشویق می نمود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 396
كه از آن جمله فرموده است: «علم بیاموزید اگرچه در چین باشد» ، «حكمت گمشده ی مؤمن است، از هر كه بشنود فرا می گیرد و اهمیت نمی دهد كه كی آن را گفته است» ، «آموختن علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است» ، «از گهواره تا گور دانش بیاموزید» . » [7] آقای دكتر زرین كوب می نویسد:

«توصیه و تشویق مؤكدی كه اسلام در توجه به علم و علما می كرد از اسباب عمده بود در آشنایی مسلمین با فرهنگ و دانش انسانی. قرآن مكرر مردم را به تفكر و تدبر در احوال كائنات و به تأمل در اسرار آیات دعوت كرده بود، مكرر به برتری اهل علم و درجات آنها اشاره نموده بود و یك جا شهادت «صاحبان علم» را تالی شهادت خدا و ملائكه خوانده بود كه این خود به قول امام غزالی در فضیلت و نبالت علم كفایت داشت. بعلاوه بعضی احادیث رسول كه به اسناد مختلف نقل می شد، حاكی از بزرگداشت علم و علما بود. و اینهمه با وجود بحث و اختلافی كه در باب اصل احادیث و ماهیت علم مورد توصیه در میان می آمد، از اموری بود كه موجب مزید رغبت مسلمین به علم و فرهنگ می شد و آنها را به تأمل و تدبر در احوال و تفحص و تفكر در اسرار كائنات برمی انگیخت. از اینها گذشته پیغمبر خود نیز در عمل، مسلمین را به آموختن تشویق بسیار می كرد، چنانكه بعد از جنگ بدر هركس از اسیران كه فدیه نمی توانست بپردازد، در صورتی كه به ده تن از اطفال مدینه خط و سواد می آموخت آزادی می یافت. همچنین به تشویق وی بود كه زید بن ثابت زبان عبری یا سریانی- یا هر دو زبان- را فرا گرفت و این تشویق و ترغیب سبب می شد كه صحابه به جستجوی علم رو آورند، چنانكه عبد اللّه بن عباس بنا بر مشهور به كتب تورات و انجیل آشنایی پیدا كرد و عبد اللّه بن عمرو بن عاص نیز به تورات و به قولی نیز به زبان سریانی وقوف پیدا كرده بود. این تأكید و تشویق پیغمبر هم علاقه ی مسلمین را به علم افزود و هم علما و اهل علم را در نظر آنان بزرگ كرد. » [8]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 397
.

اكنون وارد بحث در نقش مهم و مؤثر ایرانیان در علوم و فرهنگ اسلامی بشویم.

هدف ما در این كتاب توضیح نقش مؤثر ایرانیان در تدوین و تكوین علوم و فرهنگ اسلامی است. آنچه گفتیم از باب مقدمه بود و ذكر آن را ضروری می دانستیم.

تكرار كرده و بار دیگر تأكید می كنیم كه تمدن اسلامی از هیچ قوم بخصوص نیست، بلكه از آنِ اسلام و مسلمانان است؛ هیچ ملتی حق ندارد آن را به نام خود قلمداد كند، چه عرب و چه ایرانی و چه غیر اینها؛ هر ملتی حق دارد سهم خود را مشخص كند.
[1] . بحارالانوار ، چاپ آخوندی، ج /2ص 99.
[2] . نهج البلاغه ، حكمت 80.
[3] . بحار ، ج /2ص 97.
[4] . بحار ، ج /4ص 96.
[5] . تاریخ تمدن اسلام ، ج 3، ترجمه ی فارسی، ص 247.
[6] . كارنامه ی اسلام ، ص 13- 16.
[7] . ترجمه ی تاریخ تمدن ، ص 207.
[8] . كارنامه ی اسلام ، ص 17و18.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است