در
کتابخانه
بازدید : 1648276تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Collapse ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
و اما آنچه كه در كتب نوشته شده، گفتیم دو عیب در آن هست. یكی اینكه اینها غرض آلود و خلاصه دروغ است. اكثر مورخین- اگر نگوییم همه ی مورخین- اجیر و در استخدام قدرتهای وقت بوده اند و در نتیجه همیشه تاریخ را به نفع قدرت وقت نوشته اند. مثلاً میرزا مهدی خاندُرّه ی نادرهیا جهانگشای نادریمی نویسد درحالی كه خودش وزیر و دبیر نادر است یا بیهقی و دیگران كه راجع
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 118
به غزنوی نوشته اند، اغلب جزء كس و كارهای آنها بوده اند. كسانی كه تاریخ صفویه را نوشته اند جزء كس و كارهای خود آنها بوده اند، همین طور تاریخ قاجاریه، و قهراً اینها تاریخ را طوری می نوشته اند كه مطابق میل اربابهایشان باشد. بنابراین چگونه می شود به این حرفها اعتماد كرد؟
دیگر اینكه غیر از افرادی كه اجیر بوده و مطابق میل دیگران می نوشته اند، افراد دیگری هم كه اجیر نبودند لااقل به عقیده ای وابسته بودند؛ دچار یك تعصب وطنی، مذهبی و غیره بوده اند. اینها هم به فرض اینكه نمی خواستند دروغ بنویسند، ولی وقایع را انتخاب می كردند، غربال می كردند؛ یعنی از وقایعی كه اطلاع داشتند، آن را كه با فكر و عقیده شان متناسب بود نقل می كردند و آن را كه با عقایدشان متناسب نبود نقل نمی كردند، دروغی هم نگفته بودند. مورخ با انبوهی از وقایع روبرو می شود، از آنها چیزی را انتخاب می كند. معلوم است، وقتی چیزی انتخاب بشود چهره ی قضیه فرق می كند. در همان جا گفتیم كه بالاخره در زندگی هر كسی زشتیها هست، زیباییها هست و بیوگرافی واقعی هركسی آن است كه مجموع زشتیها و زیباییها را آنچنان كه بوده بنویسند، مثل چهره ای كه وقتی می خواهند ترسیمش كنند آن وقت آن را ترسیم كرده اند كه تمام جزئیاتش را ترسیم كرده باشند. اگر بخواهند بعضی را انتخاب كنند و بعضی را دور بریزند چیز دیگری از آب درمی آید. زیباییهایش را انتخاب كنند زشتیهایش را دور بریزند، چهره ی زیبایی در می آید كه با واقعیت تطبیق نمی كند. زشتیهایش را بگیرند زیباییهایش را دور بریزند، باز چهره ی دیگری در می آید غیر از آن چیزی كه در واقع هست.
از این جهت عده ای آمده اند اعتمادشان را از وقایع تاریخی بكلی بریده و گفته اند به هیچ كتاب تاریخی نمی شود اعتماد كرد. چنانكه به این روزنامه ها كه وقایع روز ما را می نویسند چقدر می شود اعتماد كرد؟ هر قضیه ای كه انسان خودش اطلاع داشته باشد و بعد از اطلاع او در روزنامه آمده باشد و از روزنامه بخواند می بیند كه بدون كم و زیاد نیست. فقط انسان در مورد قضایایی كه اطلاع ندارد كمی به روزنامه اعتماد می كند یعنی اشتباه می كند، والاّ قضایایی كه اطلاع دارد، تا نگاه می كند می بیند كه كم یا زیاد شده است. به قولی این روزنامه ها مثلاً اطلاعات و كیهان هر دوشان متفقاً تقویم ساعت را می نویسند كه اذان ظهرچه ساعتی، اذان صبح چه ساعتی. هر دو از دكتر عباس ریاضی كرمانی است (روزنامه ی رستاخیز هم دیدم می نویسد) . همان را دو سه جور می نویسند. ما كه یك دكتر عباس ریاضی بیشتر نداریم. این دكتر عباس ریاضی هم- حالا درست استخراج كرده یا غلط، حساب دیگری است- مسلّم تقویم را یك جور به همه ی روزنامه ها داده، ولی یكی می نویسد مثلاً اذان صبح ساعت پنج و نوزده دقیقه، دیگری می نویسد پنج و هفده دقیقه.

از اینجا می فهمیم كه وقایع دیگر اینها از چه قرار است!
این، معنی بی ارزشی تاریخ است. تازه مورخ، آن كسی است كه وقایع را در آن زمان نوشته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 119
[و شرایط اجتماعی موجود نیز در انتخاب او مؤثر بوده است، چنانكه ] آن كسی هم كه امروز دارد می نویسد همین طور است. این است كه بعضی گفته اند اساساً تاریخ از مقوله ی علم نیست، از مقوله ی هنر است، چون علم یعنی كشف وقایع آنچنان كه بوده و هنر یعنی ساختن یك چیز آنچنان كه دل خودمان می خواهد مثل مجسمه سازی. هر مورخی برای خودش یك هنرمند است، یعنی چیزی را ساخته است آنچنان كه دل خودش می خواسته است و به تعبیر فلسفی، مصنوع یك مورخ ماده ای دارد و صورتی. مورخهای خیلی امین در ماده دخل و تصرف نكرده اند ولی در صورت، دخل و تصرف كرده اند. مورخینی كه امین نیستند، هم در ماده دخل و تصرف می كنند و هم در صورت. از این جهت اساساً تاریخ، علم نیست.
پس در مسئله ی «مورخ و وقایعی كه در اختیار دارد» در واقع بحث درباره ی ارزش علمی تاریخ است كه آیا تاریخ می تواند علم باشد یا به دلیل بی اعتباری آن نمی تواند علم باشد.
- . . . خلاصه، واقعیت تاریخی هست ولی مورخ می آید در آن دخل و تصرف می كند و آن را به اشكال مختلف عرضه می دارد.
- این كه می گویید واقعیتی هست در كجا هست؟ در كتابها هست یا در خارج؟
استاد: این شامل هر دو است. یك مورخ هست كه خودش حاضر و شاهد واقعه است. مثَل او و آن حوادثی كه مشاهده می كند و بعد آنها را نقل می كند، مثَل همان كسی است كه می رود ماهی را می خرد و بعد آن را می پزد. دیگر طرز پختنش به سلیقه ی او مربوط است و لذا فرق می كند؛ او از آن ماهی یك نوع غذا به وجود می آورد، همان ماهی را شخص دیگری می برد در خانه اش و از آن غذای دیگری [به وجود می آورد. ] در عین حال این دو غذا ماهی است، این طور نیست كه این ماهی در بیاید و آن مثلاً مرغ در بیاید. ولی در عین اینكه هر دو ماهی است، تفاوتهایی دارند.

مورخ كه می آید وقایع را نقل می كند، آن كسی كه بعد از صد سال دویست سال می خواهد تاریخ بنویسد برای او ماده ی تاریخی، نقلهایی است كه در كتاب آمده. او نیز با همین نقلهایی كه از فیلتر آنها به آن شكل درآمده، عیناً همین عمل را انجام می دهد؛ یعنی آنچه كه در متون تاریخی كتابها می بیند برای او می شود ماده ی خام، و این ماده ی خام را مطابق ذوق و سلیقه ی خود به صورت پخته در می آورد.
- تصرف در تصرف می كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 120
استاد: قهراً این طور است و لهذا می بینید نقل هر مقدار كه واسطه اش بیشتر باشد ضعیف تر است.

علمای حدیث ما هم اگر دو حدیث با یكدیگر متعارض باشند آن را كه سندش كوتاهتر است ترجیح می دهند بر آن كه سندش بلندتر است. مثلاً حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می شود، راوی هم معتبر است ولی احادیث با یكدیگر متعارضند. اما این حدیث را آقای زید نقل كرده از عمرو از بكر از امام صادق علیه السلام (با سه واسطه) ، دیگری را حسن نقل كرده از احمد از محمود از ابوالقاسم از جعفر از محمد از امام صادق علیه السلام (با شش واسطه) . اینها اشخاص معتبری هستند، آنها هم اشخاص معتبری هستند ولی چون آن كمتر سند خورده معتبرتر است (قلّت سند) ، زیرا هرچه بیشتر واسطه بخورد قهراً ضعیف تر می شود. گذشته از مسئله ی تعمّد، احتمال اشتباه بیشتر است.

احتمال تصرف آگاهانه یا ناآگاهانه بیشتر است.
مسئله ی ارزش تاریخ به هر حال مسئله ی مهمی است كه در گذشته هم در باره اش بحث كردیم.

اینها، حتی خود همین آقای «اِی اچ كار» ، روی مسئله ی صداقت وجدان بشر هیچ تكیه ای ندارند؛ یعنی تقریباً نظیر ماركسیستها [می گویند] به وجدان بشر هیچ نمی شود اعتماد كرد، هر مورخی در هر شرایطی كه قرار داشته باشد تاریخ را از دید خودش می نویسد و تحت تأثیر تعصبات و اغراض خودش قرار می گیرد و قهراً این امر كار را مشكل و دشوار می كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است