در
کتابخانه
بازدید : 1647811تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Collapse علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در باب علیت در تاریخ، ما اصل علیت را قبول كرده و وظایف مورخ را نیز بیان كردیم. یك مسئله ی خیلی مهم در اینجا مطرح است و آن مسئله ی جبر تاریخ است. جبر تاریخ بستگی دارد به اصل علیت در تاریخ، كما اینكه جبر طبیعت ناشی از حكومت اصل علیت در طبیعت است، كه ما در اصول فلسفهاین اصل را به سه اصل تقسیم كرده ایم:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 193
1. حادثه ای كه در طبیعت رخ می دهد ناشی از علت خاص است.
2. در رابطه ی علت با معلول یك نوع سنخیت حكمفرماست. هر معلولی با یك علت خاص ارتباط دارد. اگر آن علت خاص به وجود بیاید آن معلول به وجود می آید و اگر به جای آن علت، علت دیگری بود به جای آن معلول هم معلول دیگری بود.
3. این رابطه، ضروری است؛ یعنی با وجود آن علت و همه ی شرایط، وجود آن معلول قطعی و خلاف ناپذیر است، و با نبودن آن علت یا یكی از شرایط، عدم آن ضروری است، یعنی وجودش محال است.
این می شود جبر طبیعت. پس جبر در طبیعت به این معنی است كه هر حادثه ی طبیعی بستگی دارد به یك رشته علل خاص كه با وجود آن علل، وجود آن حادثه تخلف ناپذیر است و با عدم آن علل و یا جانشین شدن یك سلسله علل دیگر به جای آن علل، وجود این معلول ممتنع است.
قهراً وقتی ما علیت را در تاریخ قبول كنیم، ناچار باید جبر تاریخ را هم بپذیریم، یعنی باید بپذیریم كه اگر فلان تحول تاریخی رخ داده است عیناً مانند این است كه می گوییم آب در 100 درجه بخار می شود، یعنی اگر آبی باشد و حرارت صد درجه ای [و شرایط لازم نیز موجود باشد] جبراً و ضرورتاً و با پیش بینی صد درصد می شود گفت آب به بخار تبدیل می شود. حوادث تاریخی هم همین طور است. هر حادثه ای كه رخ داده، بستگی دارد به یك سلسله علل خاص. با بودن آن علل، پیدایش این معلول ضروری و غیرقابل تخلف است. این می شود جبر تاریخ.
جبر تاریخ كه بنا به گفته ی كارل تخم لقّی بود كه اول بار هگل و بعد ماركس و دیگران شكاندند و در دهان مردم انداختند، سبب می شود كه مسئله ی مسئولیت از بین برود؛ یعنی یك نوع تضاد و ناسازگاری میان جبر و مسئولیت وجود دارد، چون مسئولیت بستگی دارد به آزادی. یك موجود آزاد و مختار می تواند مسئول باشد، یعنی می شود از او پرسید: «چرا چنین كردی؟ » . مثلاً اگر شما برای كسی در كاری مسئولیت قائل شدید و گفتید «تو مسئول این كار هستی، این كار باید این گونه انجام شود و اگر غیر این بشود مجازات می شوی» این با فرض قبول این است كه او در انجام كارش آزادی و اختیار دارد، یعنی می تواند این كار را انجام دهد و می تواند انجام ندهد. اما اگر او در شرایطی باشد كه اساساً امكان [انجام آن كار] برای او نیست، اینجا دیگر مسئولیت معنی ندارد و مثل این است كه نگهبانی را كه برای مدرسه گذاشته اید مسئول خرابی ناشی از زلزله بدانید. این نگهبان مسئول نیست، زیرا او قدرت و اختیاری در مقابل این قضیه ندارد.
آنگاه این مسئله طرح می شود كه اگر حوادث و تحولات تاریخی كه به دست انسانها صورت می گیرد به صورت جبر باشد- یعنی جبر تاریخ در كار باشد و با پیدایش یك سلسله علل، پیدایش آنها ضروری باشد- ضمناً قبول كرده ایم كه انسانها در كارهایشان مجبورند و هیچ گونه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 194
اختیاری ندارند و بنابراین هیچ مسئولیت اخلاقی هم ندارند.
این است كه عده ای از قبیل پاپر و سر آیزیا برلین گفتند كه تاریخ حوزه ی عمل انسان است و انسان یك موجود آزاد و مختار است و این موجود مختار آزاد جلو هر تحولی را می تواند بگیرد و بنابراین چون پای انسان و اراده و مسئولیت اخلاقی و اختیار انسان در میان است، هیچ گونه جبری بر تاریخ حكمفرما نیست. خود نویسنده ی این كتاب می خواهد راهی پیدا كند و «امرٌ بین الامرین» ی بیابد، یعنی می خواهد هم اصل علیت و اصل جبر تاریخ را بپذیرد و هم مسئولیت و اختیار انسان را، ولی بیان عالمانه ای ندارد. كسانی كه منكر اصل علیت در تاریخ شده اند قهراً اصل تصادف را پذیرفته اند و در واقع می گویند تاریخ مولود یك سلسله تصادفات است. شواهدی هم از تاریخ آورده اند كه مسیر تاریخ در نقاط حساسی در اثر یك امر تصادفی- نه بر اثر علل كلی- تغییر كرده، مثل گاز گرفته شدن دست پلخانوف به وسیله ی یك میمون، و بهترین مثالش در تاریخ اسلامی یكی داستان مروان حكم است و دیگر داستان طغرل سوم. از این حوادث زیاد پیدا شده است و گفته اند مسیر تاریخ را حوادث جزئی عوض كرده اند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است