در
کتابخانه
بازدید : 1647878تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Collapse پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مطلب را اینچنین آغاز می كند، می گوید كه تاریخ انسان از روزی آغاز شد كه انسان به آگاهی خودش در برابر طبیعت رسید، یا بگویید به خودآگاهی در برابر طبیعت رسید. «تاریخ» را گاهی به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 245
معنی اعم می گویند، یعنی سرگذشت. اگر تاریخ به معنی سرگذشت باشد، همه چیز تاریخ دارد:

زمین هم تاریخ دارد، حیوانات هم تاریخ دارند، گیاهان هم تاریخ دارند. به این معناست كه ما «تاریخ طبیعی» اطلاق می كنیم، می گوییم تاریخ طبیعی زمین، تاریخ طبیعی معدنها، تاریخ طبیعی گیاهان و تاریخ طبیعی حیوانات. ولی زمین كه سرگذشت دارد، در مقابل شرایطی كه به او احاطه پیدا كرده است خودآگاهی ندارد. اگر زمین مثلاً از خورشید جدا شده است، نسبت به این رابطه اش با خورشید آگاهی ندارد و همچنین گیاهان و حیوانات. و انسان هم تا دوره ای كه ما آن دوره را دوره ی ماقبل تاریخ می نامیم تقریباً در این جهت همین جورهاست؛ یعنی همین طور با حوادث پنجه نرم می كرده است بدون آنكه خودش توجهی داشته باشد، و یك حیات تقریباً گیاهی و حیوانی داشته است. آغاز تاریخ به معنی واقعی برای بشر از وقتی است كه بشر به آگاهی خودش در برابر طبیعت رسید؛ یعنی خودش را چیزی حس كرد و طبیعت را چیزی، و احساس كرد كه این طبیعت را باید تحت تسلط خودش دربیاورد. حیوان با طبیعت- بدون اینكه آگاهی داشته باشد- در نبرد و ستیز است. اسبی را شما در یك علفزار رها می كنید، او می چرد اما اینكه این طبیعت است و من یك حیوان هستم و من باید بر این طبیعت مسلط باشم، در شعور او منعكس نیست.
ولی انسان رسید به مرحله ای كه خود را در برابر طبیعت نهاد، و در واقع همان اصل «بر نهاد و برابر نهاد» [به اجرا درآمد] یعنی خود را در برابر طبیعت گذاشت و نتیجه ی این كار (آن بر نهاد و این برابر نهاد) این بود كه رسید به اینكه من باید طبیعت را استخدام كنم، یعنی آگاهی ای بود كه بر لزوم تسلط بر طبیعت پیدا كرد.
این را باید گفت فجر تاریخ انسان، آغاز تاریخ انسان (تاریخ به این معنا نه صرف سرگذشت كه حتی زمین هم تاریخ دارد) و لهذا ما می گوییم «دوره ی تاریخ» . در اصطلاح متعارف وقتی می گویند «دوره ی تاریخ و دوره ی ماقبل تاریخ» مقصودشان دوره ای است كه ما از آن دوره اثری مكتوب یا هنری از زندگی انسان داریم یا نداریم. آن دوره ای كه هیچ اثر تاریخی از انسان در آن نیست (اثری كه بتواند از زندگی انسان حكایت كند) دوره ی ماقبل تاریخ خوانده می شود. مثلاً ماقبل پیدایش خط را می گویند «ماقبل تاریخ» و مابعد آن را می گویند «تاریخ» ولی اصطلاح نویسنده به شكل مذكور بوده و شاید ایندو با همدیگر منطبق شوند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است