مطلب را اینچنین آغاز می كند، می گوید كه تاریخ انسان از روزی آغاز شد كه انسان به آگاهی
خودش در برابر طبیعت رسید، یا بگویید به خودآگاهی در برابر طبیعت رسید. «تاریخ» را گاهی به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 245
معنی اعم می گویند، یعنی سرگذشت. اگر تاریخ به معنی سرگذشت باشد، همه چیز تاریخ دارد:
زمین هم تاریخ دارد، حیوانات هم تاریخ دارند، گیاهان هم تاریخ دارند. به این معناست كه ما
«تاریخ طبیعی» اطلاق می كنیم، می گوییم تاریخ طبیعی زمین، تاریخ طبیعی معدنها، تاریخ طبیعی
گیاهان و تاریخ طبیعی حیوانات. ولی زمین كه سرگذشت دارد، در مقابل شرایطی كه به او احاطه
پیدا كرده است خودآگاهی ندارد. اگر زمین مثلاً از خورشید جدا شده است، نسبت به این رابطه اش
با خورشید آگاهی ندارد و همچنین گیاهان و حیوانات. و انسان هم تا دوره ای كه ما آن دوره را
دوره ی ماقبل تاریخ می نامیم تقریباً در این جهت همین جورهاست؛ یعنی همین طور با حوادث پنجه
نرم می كرده است بدون آنكه خودش توجهی داشته باشد، و یك حیات تقریباً گیاهی و حیوانی
داشته است. آغاز تاریخ به معنی واقعی برای بشر از وقتی است كه بشر به آگاهی خودش در برابر
طبیعت رسید؛ یعنی خودش را چیزی حس كرد و طبیعت را چیزی، و احساس كرد كه این طبیعت
را باید تحت تسلط خودش دربیاورد. حیوان با طبیعت- بدون اینكه آگاهی داشته باشد- در نبرد و
ستیز است. اسبی را شما در یك علفزار رها می كنید، او می چرد اما اینكه این طبیعت است و من
یك حیوان هستم و من باید بر این طبیعت مسلط باشم، در شعور او منعكس نیست.
ولی انسان رسید به مرحله ای كه خود را در برابر طبیعت نهاد، و در واقع همان اصل «بر نهاد و
برابر نهاد» [به اجرا درآمد] یعنی خود را در برابر طبیعت گذاشت و نتیجه ی این كار (آن بر نهاد و این
برابر نهاد) این بود كه رسید به اینكه من باید طبیعت را استخدام كنم، یعنی آگاهی ای بود كه بر لزوم
تسلط بر طبیعت پیدا كرد.
این را باید گفت فجر تاریخ انسان، آغاز تاریخ انسان (تاریخ به این معنا نه صرف سرگذشت كه
حتی زمین هم تاریخ دارد) و لهذا ما می گوییم «دوره ی تاریخ» . در اصطلاح متعارف وقتی می گویند
«دوره ی تاریخ و دوره ی ماقبل تاریخ» مقصودشان دوره ای است كه ما از آن دوره اثری مكتوب یا
هنری از زندگی انسان داریم یا نداریم. آن دوره ای كه هیچ اثر تاریخی از انسان در آن نیست (اثری
كه بتواند از زندگی انسان حكایت كند) دوره ی ماقبل تاریخ خوانده می شود. مثلاً ماقبل پیدایش خط
را می گویند «ماقبل تاریخ» و مابعد آن را می گویند «تاریخ» ولی اصطلاح نویسنده به شكل مذكور
بوده و شاید ایندو با همدیگر منطبق شوند.