در
کتابخانه
بازدید : 1648297تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Collapse دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand اجتماعی یا انفرادی بودن انسان اجتماعی یا انفرادی بودن انسان
Expand تكامل اجتماعی انسان تكامل اجتماعی انسان
Expand زندگی اشتراكی زندگی اشتراكی
Expand انتقال به دوره ی برده داری (1) انتقال به دوره ی برده داری (1)
Expand انتقال به دوره ی برده داری (2) انتقال به دوره ی برده داری (2)
Collapse دوره ی برده داری دوره ی برده داری
Expand پیدایش دولت پیدایش دولت
Expand پیدایش مذهب پیدایش مذهب
Expand انتقال از دوره ی بردگی به دوره ی فئودالیسم انتقال از دوره ی بردگی به دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اینجاست كه زمینه ی استثمار پیدا می شود. آنوقت این با دوره ی كشاورزی بالخصوص منطبق می شود؛ یعنی بعد از آنكه كشاورزی اختراع شد بشر با كشاورزی می تواند آذوقه ی ذخیره تحصیل كند و مازاد بر مصرف خودش به وجود بیاورد. بنابراین باید دوره ی بردگی و دوره ی استثمار با كشاورزی آغاز شده باشد. ولی این آقایان خودشان قبول دارند كه كشف فلز مقارن است با دوره ای كه آن را دوره ی ماقبل بردگی می دانند، قهراً با دوره ی كمون اولیه. صنعت، حتی صنعتهای فلزی، به دورانهای قبل از دوران بردگی تعلق دارد. ناچار باید بگوییم آن دوره هنوز دوره ی كمون اولیه بوده است. قبل از دوران بردگی حتی مبادله وجود داشته است. اینها نمی گویند مالكیت وجود داشته، ولی [می گویند] مبادله وجود داشته است. مبادله بدون مالكیت كه نمی شود. ولی حداكثر، مبادله ی میان دو قبیله وجود داشته است. این می شود یك مالكیت نیمه اشتراكی و نیمه اختصاصی. مالكیت نیمه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 612
اشتراكی است از آن جهت كه در داخل قبیله فرض بر این است كه مالكیتْ اشتراكی بوده است، و مالكیت نیمه اختصاصی است برای اینكه هر قبیله ای برای خودش یك مالكیتی قائل است كه خود را با آن قبیله ی دیگر مشترك نمی داند و آن قبیله هم برای خودش مالكیتی قائل است غیر از مالكیتی كه آن قبیله ی دیگر قائل است. كُمون هم چنین چیزی است. معنایش نفی مالكیت نیست. اگر هر قبیله ای یك كمون می بود و بعد همه ی اینها در یك واحدْ اجتماع داشتند و محصولاتی كه این قبیله و آن قبیله به دست می آورد همه در یك واحد كلی جمع می شد و بعد همه ی افراد جامعه از آن استفاده می كردند، آن را می شد اشتراك كامل به حساب آورد، همین طوری كه در این كمونهایی كه در زمان ما هست- مطابق سخن آنهایی كه می گویند در اسرائیل كمون به وجود آمده یا در بسیاری از جاهای دیگر- چنین چیزی است. تمام مردم یك ده مانند یك خانواده زندگی می كنند، آن ده دیگر هم مانند یك خانواده زندگی می كند و همین طور. . . ولی دیگر اینها استقلال مطلق ندارند.

یك دولتی حاكم بر همه ی اینهاست و دولت می آید نیازهای اینها را تأمین می كند و مازادها را می گیرد و برای خودش می برد كه بعد آن را باز میان همه ی مردم تقسیم كند. اما آنچه در قدیم بوده كه چنین چیزی نبوده است. نظام قبایلی قدیم- كه اینها هم قبول می كنند نظام قبایلی بوده- یك نظام نیمه اشتراكی و نیمه اختصاصی بوده و در آن مبادله وجود داشته است. تا ذخیره وجود نداشته باشد مبادله نمی تواند وجود داشته باشد.
معنی مبادله این است: بعضی از قبایل فقط به تربیت گوسفند می پرداختند، گوسفندها را اهلی كرده بودند ولی بیش از مقداری كه خودشان احتیاج داشتند تولید می كردند. در مقابل، به گندم احتیاج داشتند. قبیله ی دیگر بیش از مقداری كه خودش احتیاج داشت گندم تولید می كرد ولی به گوشت نیاز داشت. جنس به جنس مبادله می شد: از آن قبیله گوشت می گرفت و به آن گندم می داد.

قبیله ی دیگری مثلاً گاو تربیت می كرد. باز این قبیله به هر دوی آنها گاو یا گوشت گاو می داد و از آنها گندم و گوسفند می گرفت.
پس این نشان می دهد كه با اینكه بشر رسیده بوده است به دوره ای كه مازاد مصرف وجود داشته، در عین حال مبادله و مالكیتِ به همین شكل (مالكیت نیمه اختصاصی و نیمه اجتماعی) وجود داشته است. پس ما نمی توانیم برده داری را مولود پیدایش مازاد مصرف بدانیم و بگوییم همین قدر كه بشر مازاد مصرف پیدا كرد به برده داری پرداخت. نه، دوره ها بر بشر گذشته كه مازاد مصرف هم داشته و هنوز به بردگی نپرداخته است. با تئوری ما قضیه درست می شود. چرا در آنجاها بردگی نبوده است؟ برای اینكه در میان قبیله حكومت عاطفی حكمفرما بوده است. راه دیگری ندارد. این دوره ها را دوره های ماقبل بردگی می نامند. البته بیانات مختلفی در این زمینه ها دارند كه اینها را عرض می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 613
حال قسمتهایی را برایتان می خوانیم. همین است كه عرض كردیم ولی در عین حال می خوانیم، نقدهایی هم در ضمن هست كه عرض می كنیم.
عمده بحثی كه در دوره ی برده داری هست یكی مسئله ی دولت است و دیگر مسئله ی مذهب. اینها مسئله ی دولت و مسئله ی مذهب را در دوره ی برده داری مطرح می كنند، چون به عقیده ی اینها در دوره ی برده داری است كه مالكیت اختصاصی به وجود می آید و این مالكیت اختصاصی زیربنای پیدایش دولت و مذهب است. دولت یك نیروی مادی اجرایی برای حفظ حریم همین مالكیت اختصاصی است و مذهب هم- از نظر اینها- یك دستگاه فكری و روحی و معنوی است باز برای تأمین و حفظ حریم همین مالكیت اختصاصی. درباره ی اینها بعداً بیشتر بحث می كنیم. ابتدا كیفیت انتقال از دوره ی اول به دوره ی ثانی را بیان می كند:
در اشتراك اولیه ملاحظه شد كه چگونه ابزار ساده و مختصر تولیدی باعث ایجاد روابط اجتماعی مخصوص یعنی مالكیت اشتراكی تولید و محصول گردیدند. ولی به طوری كه می دانیم قوای تولیدی ثابت نمی ماند و تغییر می كند و تكامل می یابد و تغییرات تدریجی آن باعث تغییر ناگهانی روابط مالكیت موجود می گردد و در تحت تأثیر همین ترقی وسایل تولید است كه روابط اجتماع اشتراكی اولیه متلاشی می گردد. در اثر تقسیم كار اولیه به چوپانی و زراعتی كم كم كار مبادله بالا گرفت [1]. اصولاً مبادله هنگامی ظاهر می شود كه تولیدكنندگان مازاد مصرفی داشته باشند و این مازاد مصرف را مبادله نمایند.

[1] نمی گوید مبادله نبود، می گوید بالا گرفت.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است