دوره ی بردگی از دوره های چهارگانه یا پنجگانه ی ماركسیستها را بیان می كردیم. در آنجا به بحث
دولت رسیدیم و اینكه منشأ پیدایش دولت چیست؟ در اینجا با اینكه خیلی مفصل و 10- 15
صفحه بحث كرده است ولی هیچ مطلب تازه ای یافت نمی شود، یعنی همه تكرار مكررات است كه
یك مطلب را از زبان افراد مختلف نقل كرده است. خلاصه ی آن این است كه فلسفه ی دولت از نظر اینها
همان مالكیت است؛ یعنی دولت مولود پیدایش مالكیت خصوصی است و به عبارت دیگر دولت
مولود استثمار است. تا قبل از آنكه مالكیت و استثمار پیدا بشود، در جامعه ی اشتراك اولیه حكومت
و دولتی وجود نداشت. بعد كه مالكیت خصوصی به وجود آمد، یك اقلیتی- كه اقلیت بهره كش
بودند با یك اكثریت بهره ده- آمدند و یك قدرت و تشكیلاتی برای حفظ منافع خودشان و برای
جلوگیری از قیامها و طغیانهای استثمارشده ها به وجود آوردند و اسم آن را دولت گذاشتند و یك
روپوش ظاهری هم به آن دادند كه حافظ منافع عموم است و از این جور حرفها، و الاّ واقعیتش
غیر از این چیز دیگری نیست. همین مطلب را با تعبیرات و بیانهای مختلفی ذكر كرده اند. احیاناً
یكی دو نظریه ی مخالف هم در اینجا ذكر می كنند كه دیگران راجع به دولت چه می گویند.