در
کتابخانه
بازدید : 1648307تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Collapse سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال از نظر مسئله ی عدالت قضیه به چه شكل مطرح می شود؟ از نظر عدالت، در اینجا مسئله ی ماشین یك مسئله ی جدید به وجود آورده است كه قابل مطالعه است و در دوران قبل از ماشین چنین مسئله ای وجود نداشته و آن این است: ممكن است كسی از روی موازین عدالت ایراد بگیرد بر اینكه اصلاً آیا ماشین می تواند مالك خصوصی داشته باشد كه یك نفر سرمایه دار برود با پول خودش یك دستگاهی را كه به جای انسان كار می كند بخرد و از آن مانند یك ابزار خصوصی و مملوك خصوصی استفاده كند؟ اشكالش از این راه است: ممكن است كسی بگوید كه خرید و فروش ابزارهای ساده بلااشكال است. یك نفر زحمتی می كشد كاری می كند و بیلی را می سازد، دیگری هم كه می توانست این بیل را بسازد به جای اینكه خودش این بیل را بسازد از محصول كار خودش پولی یا كالایی تهیه می كند آن پول یا كالا را می دهد و این بیل را می خرد. ولی ماشین اصلاً محصول كار فرد نیست، ماشین را فرد نساخته است جامعه ساخته است، تاریخ ساخته است، فرهنگ مستمر هزار ساله و بیش از هزارساله ی بشر ساخته است؛ یعنی هیچ كس نمی تواند ادعا كند كه ماشین را من تولید كرده ام، من اختراع كرده ام. مسئله ی اختراعات ماشینی این است كه افكار و اندیشه های بشر كه در طول تاریخ روی یكدیگر انباشته می شوند، بعد به یك مرحله ی معین كه می رسد آن نتیجه ی نهایی را می دهد، آنوقت انسان كار را به جزء اخیر علت تامّه نسبت می دهد غافل از اینكه این كار مال این جزء اخیر علت تامّه نیست مال مجموع علل است.
مثال ساده ای عرض می كنم: ما ترازویی داریم و باری را كه ده من وزن دارد در یك كفه ی آن گذاشته ایم. یك روز یك نفر می آید یك وزنه ی یك كیلویی در آن كفه ی دیگر می گذارد و می رود.

مسلّم است كه با آن بلند نمی شود. یك كسی می آید یك وزنه ی دو كیلویی می گذارد. باز هم بلند نمی شود. یك كسی می آید یك وزنه ی نیم كیلویی می گذارد، باز بلند نمی شود. همین طور یكی یكی پشت سر یكدیگر می آیند. این باری كه ده من یعنی سی كیلو است، تا بیست و نه كیلو و نهصد گرم هم كه بیایند بگذارند بلند نمی شود. یك نفر می آید صد گرم روی این كفه می گذارد و این بار از جا بلند می شود. اینجا اگر آدم غافل باشد می گوید آفرین به این آدم! این همه آدم آمدند نتوانستند این را از جا بلند كنند، این آخری كه آمد بلند كرد! نه، آخری كه آمد به كمك دیگران این كار را كرد.

اگر این بلند شده معلول این صد گرم نیست، معلول مجموع این وزنه هایی است كه به تدریج روی یكدیگر گذاشته اند.
ماشین معلول ابتكار و خلاقیت مغز یك نفر نیست. آن كسی كه ساده ترین ماشینها را اختراع
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 688
كرده است، مثلاً كسی كه آسیاب را اختراع كرده، فكر او مایه شده برای كسی كه یك امری را در حد بالاتر اختراع كرده است. كدام یك از صنعتهاست كه از روز اول به همین شكل بوده؟ در صنعت هواپیمایی، آن كسی كه اول بار هواپیما را اختراع كرد در چه سطحی اختراع كرد؟ سطح خیلی ساده ای. تازه مایه های اوّلی فكرش را از چه كسانی گرفته بود؟ بر فكر دیگران افزود. دانش محصول كار جمعی بشر است. مَثَلی برای دانشمندان ذكر می كنند، می گویند اولین دانشمندی كه پیدا شد مثل یك آدم قدبلند بود كه در یك فضایی ایستاده و افق را می بیند. او یك مقدار معینی از افق را می بیند. بعد یك آدم دیگری می آید روی دوش او سوار می شود؛ او چون روی دوش این سوار شده مسلّم یك قسمت وسیعتری از افق را می بیند. اما آیا اینكه قسمت وسیعتری از افق را می بیند دلیل بر این است كه او دید وسیعتری دارد؟ نه، او اگر روی دوش این نرفته بود بسا بود كه قدش كوتاهتر بود و مقدار كمتری هم می دید؛ بلكه به دلیل اینكه روی دوش اوّلی رفته افق وسیعتری را می بیند. سومی می آید روی دوش دومی بالا می رود، او افق وسیعتری را می بیند، باز به دلیل اینكه روی دوش آن دو نفر رفته. یكی بعد از دیگری افق وسیعتری را می بینند ولی این دلیل بر آن نیست كه اینها نبوغ بیشتری دارند؛ و لذا الآن كسانی كه نبوغها را در نظر گرفته اند هیچ كس ادعا نمی كند كه دانشمندهایی كه در عصر جدید پیدا شده اند نبوغی بیشتر از نبوغ ارسطو و افلاطون داشته اند.

ولی علم اینها خیلی وسیعتر از علم آنهاست یعنی اینها افقهایی را دیده اند كه هرگز ارسطو فكرش را هم نكرده بود؛ برای اینكه ارسطو روی دوش یك عده ای رفته بود، اینها روی دوش همان عده رفته اند به علاوه ی ارسطو و به علاوه ی دانشمندهای دو هزار سال بعد از ارسطو كه پشت سر یكدیگر آمدند و آمدند. آیا اینشتین كه نظریه ی نسبیت را عرضه می دارد اگر از شكم مادر بیرون آمده بود و فقط الفبا را به او درس می دادند و بعد خودش تنها می رفت فكر می كرد یا از دبستان كه بیرون آمده بود هیچ كتابی از كتابهای علمای پیشین را نمی دید و به او می گفتند خودت برو فكر كن، آیا باز می توانست نظریه ی نسبیت را بگوید؟ یا او چون بعد از گالیله و نیوتن آمده و افكار آنها را دیده، براساس افكار آنها یك نظریه ی جدیدی آورده است. مخترعین هم همین طور هستند.
این است كه اگر مثلاً ما می گوییم كه ماشین بخار اختراع شد، بعد نمی توانیم بگوییم این ماشین بخار تعلق دارد به كسی كه اختراع كرده؛ حالا كه به او تعلق دارد، این را به آقای سرمایه دار می فروشد. یك پولدار گردن كلفتی هم پیدا می شود می گوید آقا این چیزی را كه تو اختراع كرده ای و به نام خودت هم به ثبت رسانده ای چقدر می فروشی؟ من یك میلیون دلار به تو می دهم این دیگر مال من باشد. اصلاً آن دانشمند حق ندارد كه این را به یك مالك شخصی بفروشد چون اصلاً این محصولِ فكر او به تنهایی نیست بلكه محصول فرهنگ اجتماعی بشر است، محصول سیر فكری چندین هزارساله ی بشریت است. او حق دارد به آن اندازه كه سهیم است سهم خودش را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 689
بگیرد یعنی جامعه به این شخص كه چنین كشفی كرده است، در مقابل این كشف یك امتیازی می دهد، مثلاً یك میلیون دلار به او می دهد در مقابل این كشفی كه كرده و خدمتی كه به بشریت نموده است. اما این ابزار بتمامه مخلوق فكر او و مغز او نیست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است