در
کتابخانه
بازدید : 327758تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباچه دیباچه
مقدمه
Expand معنی «سیره» و انواع آن معنی «سیره» و انواع آن
Collapse منطق عملی ثابت منطق عملی ثابت
Expand  «سیره» و نسبیّت اخلاق «سیره» و نسبیّت اخلاق
Expand كیفیت استخدام وسیله كیفیت استخدام وسیله
Expand پاسخ به دو پرسش پاسخ به دو پرسش
Expand ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ
Expand روش تبلیغ روش تبلیغ
Expand سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام
Expand ضمیمه ضمیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
علی الوردی می گوید: زندگی علی نظریه ی ماركس را نقض كرد. من می گویم:

زندگی سلمان هم نظریه ی ماركس را نقض كرد، زندگی ابوذر هم نظریه ی ماركس را نقض كرد. مگر ابوذر تا اواسط دوره ی عثمان نبود؟ در همان زمانی كه دیگران پولهای صدهزار دینار و جایزه های صدهزار درهم از خلیفه می گرفتند، جیبهایشان را پر می كردند و برای خودشان رمه های گوسفند و گلّه های اسب و غلامها و كنیزها درست می كردند، ابوذر بود و امر به معروف و نهی از منكر، و جز امر به معروف و نهی از منكر چیز دیگری نداشت. عثمان هرچه كوشش كرد این زبانی را كه ضررش از صدها شمشیر برای عثمان بیشتر بود ببندد، نشد. به شام تبعیدش كرد نشد، آورد كتكش زد نشد. غلامی داشت، یك كیسه ی پول به او داد و گفت: اگر بتوانی این كیسه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 65
پول را به ابوذر بدهی، قانعش كنی كه این پول را از ما بگیرد تو را آزاد می كنم. غلام چرب زبان آمد پیش ابوذر، هر كار كرد و هر منطقی به كار برد ابوذر گفت: پولِ چیست كه به من می دهد؟ این اول باید روشن باشد. اگر سهم مرا می خواهد به من بدهد، سهم دیگران را چطور؟ سهم دیگران را می دهد كه حالا می خواهد سهم مرا بدهد؟ اگر سهم دیگران است كه دزدی است، اگر سهم من است پس كو سهم دیگران؟ اگر مال دیگران را بدهد مال من را هم بدهد، می پذیرم. اما چرا تنها به من می خواهد بدهد؟ هر كار كرد قبول نكرد. آخر این غلام از یك راه دینی و مذهبی وارد شد، گفت: ابوذر! آیا تو دلت نمی خواهد یك بنده آزاد بشود؟ گفت: چرا، خیلی هم دلم می خواهد. گفت: من غلام عثمانم، عثمان با من شرط كرده كه اگر تو این پول را بگیری مرا آزاد كند. محض اینكه من آزاد بشوم این پول را بگیر. این پول را بگیر نه برای خودت بلكه برای اینكه من آزاد بشوم. گفت: خیلی دلم می خواهد تو آزاد بشوی ولی خیلی متأسفم كه اگر این پول را بگیرم، تو آزاد شده ای ولی خودم غلام عثمان شده ام.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است