در
کتابخانه
بازدید : 327718تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباچه دیباچه
مقدمه
Expand معنی «سیره» و انواع آن معنی «سیره» و انواع آن
Collapse منطق عملی ثابت منطق عملی ثابت
Expand  «سیره» و نسبیّت اخلاق «سیره» و نسبیّت اخلاق
Expand كیفیت استخدام وسیله كیفیت استخدام وسیله
Expand پاسخ به دو پرسش پاسخ به دو پرسش
Expand ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ
Expand روش تبلیغ روش تبلیغ
Expand سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام
Expand ضمیمه ضمیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
علی الوردی می گوید: زندگی عملی علی این نظریه را نقض كرد. من عرض می كنم نه تنها زندگی علی این نظریه را نقض كرد، قبل از علی زندگی پیغمبر آن را نقض كرد. پیغمبرِ شعب ابی طالب را ببینید و پیغمبرِ روز وفات را ببینید. پیغمبرِ شعب ابی طالب، اوست و یك جمع قلیل از اصحاب كه در دره ای محبوسند؛ آب، غذا و احتیاجات دیگر به آنها نمی رسد و آنچنان بر آنان سخت است كه بعضی از مسلمینی كه در مكه اسلامشان را مخفی كرده بودند با بعضی مسلمینی كه در شعب بودند و بالخصوص علی علیه السلام [رابطه برقرار كرده بودند و در] آن تاریكیهای شب از گوشه ها می رفتند و انبان غذایی می آوردند و مسلمین هر كدام اندكی می خوردند، همین قدر كه سد جوعشان بشود. این پیغمبر بعد می رسد به سال دهم هجری؛ در سال دهم هجری حكومتهای جهان رویش حساب می كنند و در مقابل او احساس خطر می كنند؛ نه تنها تمام جزیرة العرب تحت نفوذ اوست و به صورت یك قدرت تمام درآمده است، بلكه سیاسیین جهان پیش بینی می كنند كه این قدرت عن قریبٍ از جزیرة العرب سرریز می كند و متوجه آنها خواهد شد. در همان حال پیغمبرِ سال دهم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 66
هجرت با پیغمبرِ سال دهم بعثت كه دارد از شعب ابی طالب بیرون می آید، یك ذره از نظر روحیه فرق نكرده است.

درحدود سال دهم هجرت كه برو و بیا زیاد است و شهرت پیغمبر در همه جا پیچیده است، یك عرب بیابانی می آید خدمت پیغمبر. وقتی كه می خواهد با پیغمبر حرف بزند، روی آن چیزهایی كه شنیده رعب پیغمبر او را می گیرد، زبانش به لكنت می افتد. پیغمبر ناراحت می شود: از دیدن من زبانش به لكنت افتاد؟ ! فوراً او را در بغل می گیرد و می فشارد كه بدنش بدن او را لمس كند: برادر! «هَوِّنْ عَلَیْكَ» آسان بگو، از چه می ترسی؟ من از آن جبابره ای كه تو خیال كرده ای نیستم: «لَسْتُ بِمَلِكٍ» .

من پسر آن زنی هستم كه با دست خودش از پستان بز شیر می دوشید. من مثل برادر تو هستم، هرچه می خواهد دل تنگت بگو.

آیا این وضع، این قدرت، این نفوذ، این توسعه و این امكانات یك ذره توانسته است روح پیغمبر را تغییر بدهد؟ ابداً. عرض كردم كه تنها پیغمبر چنین نیست، پیغمبر و علی مقامشان خیلی بالاتر از این حرفهاست؛ باید برویم سراغ سلمانها، ابوذرها، عمّارها، اویس قرنی ها و صدها نفر امثال اینها.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است