در
کتابخانه
بازدید : 327752تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباچه دیباچه
مقدمه
Expand معنی «سیره» و انواع آن معنی «سیره» و انواع آن
Expand منطق عملی ثابت منطق عملی ثابت
Expand  «سیره» و نسبیّت اخلاق «سیره» و نسبیّت اخلاق
Collapse كیفیت استخدام وسیله كیفیت استخدام وسیله
Expand پاسخ به دو پرسش پاسخ به دو پرسش
Expand ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ
Expand روش تبلیغ روش تبلیغ
Expand سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام
Expand ضمیمه ضمیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
داستانی است كه در كتب حدیث ما آمده است و حتی اهل تسنن هم نقل كرده اند. رسول اكرم پسری از ماریه ی قبطیه دارد به نام ابراهیم بن رسول اللّه. این پسر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 109
كه مورد علاقه ی رسول اكرم است در هجده ماهگی از دنیا می رود. رسول اكرم كه كانون عاطفه بود قهراً متأثر می شود و حتی اشك می ریزد و می فرماید: دل می سوزد و اشك می ریزد، ای ابراهیم ما به خاطر تو محزونیم ولی هرگز چیزی بر خلاف رضای پروردگار نمی گوییم. تمام مسلمین، ناراحت و متأثر به خاطر اینكه غباری از حزن بر دل مبارك پیغمبر اكرم نشسته است. همان روز تصادفاً خورشید منكسف می شود و می گیرد. مسلمین شك نكردند كه گرفتن خورشید، هماهنگی عالم بالا به خاطر پیغمبر بود؛ یعنی خورشید گرفت برای اینكه فرزند پیغمبر از دنیا رفته است [1] این مطلب در میان مردم مدینه پیچید و زن و مرد یكزبان شدند كه دیدی! خورشید به خاطر حزنی كه عارض پیغمبر اكرم شد گرفت، در حالی كه پیغمبر به مردم نگفته- العیاذباللّه- كه گرفتن خورشید به خاطر این بوده است. این امر سبب شد كه عقیده و ایمان مردم به پیغمبر اضافه شود، و مردم هم در این گونه مسائل بیش از این فكر نمی كنند.

ولی پیغمبر چه می كند؟ پیغمبر نمی خواهد از نقاط ضعف مردم برای هدایت مردم استفاده كند، می خواهد از نقاط قوّت مردم استفاده كند. پیغمبر نمی خواهد از جهالت و نادانی مردم به نفع اسلام استفاده كند، می خواهد از علم و معرفت مردم استفاده كند. پیغمبر نمی خواهد از ناآگاهی و غفلت مردم استفاده كند، می خواهد از بیداری مردم استفاده كند، چون قرآن به او دستور داده: «اُدْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» [2]. وسایلی ذكر كرده. [پیغمبر نفرمود] عوام چنین حرفی از روی جهالتشان گفته اند، «خُذِ الْغایاتِ وَ اتْرُكِ الْمَبادی» [3]، بالأخره نتیجه ی خوب از این گرفته اند، ما هم كه به آنها نگفتیم، ما در اینجا سكوت می كنیم. سكوت هم نكرد. آمد بالای منبر صحبت كرد، خاطر مردم را راحت كرد، گفت: اینكه خورشید گرفت به خاطر بچه ی من نبود.

مردی كه حتی از سكوتش سوء استفاده نمی كند، این گونه باید باشد، چرا؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 110
برای اینكه اولاً اسلام احتیاج به چنین چیزهایی ندارد. بگذار كسانی بروند از خوابهای دروغ، از جعلها و از این جور سكوتها استفاده كنند كه دینشان منطق ندارد، برهان و دلیل ندارد و آثار حقانیت دینشان روشن و نمایان نیست. اسلام نیازی به این جور چیزها ندارد. ثانیاً همان كسی هم كه از این وسایل استفاده می كند، در نهایت امر اشتباه می كند. مَثَل معروف: همگان را همیشه نمی توان در جهالت نگاه داشت، یعنی بعضی از مردم را همیشه می شود در جهالت نگاه داشت، همه ی مردم را هم در یك زمان می شود در جهالت و بی خبری نگه داشت، ولی همگان را برای همیشه نمی شود درجهالت نگه داشت. گذشته از اینكه خدا اجازه نمی دهد [و به عبارت دیگر] اگر این اصل هم در كار نبود، پیغمبری كه می خواهد دینش تا ابد باقی بماند آیا نمی داند كه صد سال دیگر، دویست سال دیگر، هزار سال دیگر مردم می آیند جور دیگری قضاوت می كنند؟ ! و بالاتر همین كه خدا به او اجازه نمی دهد.
[1] البته این مطلب فی حدذاته مانعی ندارد. به خاطر پیغمبر ممكن است دنیا زیرورو بشود. اینها مسأله ی مهمی نیست.
[2] نحل/125. [به راه پروردگارت با حكمت (دلایل عقلی) و اندرز نیكو دعوت كن و با بهترین روش با آنان به بحث و مجادله پرداز. ]
[3] [به هدفها بپرداز و وسایل را رها كن. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است