در
کتابخانه
بازدید : 326992تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباچه دیباچه
مقدمه
Expand معنی «سیره» و انواع آن معنی «سیره» و انواع آن
Expand منطق عملی ثابت منطق عملی ثابت
Expand  «سیره» و نسبیّت اخلاق «سیره» و نسبیّت اخلاق
Expand كیفیت استخدام وسیله كیفیت استخدام وسیله
Expand پاسخ به دو پرسش پاسخ به دو پرسش
Expand ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ
Collapse روش تبلیغ روش تبلیغ
Expand سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام
Expand ضمیمه ضمیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«تبشیر» مژده دادن است، از مقوله ی تشویق است. مثلاً اگر شما بخواهید فرزند خودتان را وادار به یك كار كنید، از یكی از دو راه یا از هر دو راه در آنِ واحد وارد می شوید: یكی راه تشویق و نوید كه مثلاً وقتی می خواهید بچه به مدرسه برود شروع می كنید آثار و فواید و نتایجی را كه مدرسه رفتن دارد برای بچه ذكر كردن تا میل و رغبت او برای این كار تحریك بشود و طبع و روحش عاشق و متمایل به این كار گردد و به این سو كشیده شود؛ و راه دوم اینكه عواقب خطرناك مدرسه نرفتن را ذكر می كنید كه اگر انسان مدرسه نرود و بی سواد بماند، بعد چنین و چنان می شود؛ و بچه برای اینكه از آن حالت فرار كند، به درس خواندن رو می آورد. یكی از دو كار شما یعنی تشویق و تبشیر شما كشاندن بچه است از جلو، دعوت و تشویق و تحریك رغبت اوست از جلو، و كار دیگر شما یعنی انذار و ترساندن (البته به همان معنایی كه عرض كردم: اعلام خطر كردن) راندن اوست از پشت سر. این است كه می گویند تبشیر، قائد است و انذار، سائق. «قائد» یعنی جلوكش. كسی كه مهار اسب یا شتری را می گیرد، از جلو می رود و حیوان از پشت سرش، او را می گویند قائد. و «سائق» آن كسی را می گویند كه از پشت سر حیوان را می راند. تبشیر حكم قائد را دارد یعنی از جلو می كشد، و انذار حكم سائق را، یعنی از پشت سر می راند، و هر دوی اینها یك عمل انجام می دهند. حال اگر ایندو با یكدیگر باشد، هم قائد وجود داشته باشد و هم سائق، یكی از جلو حیوان را بكشد و دیگری از پشت سر حیوان را براند، هر دو عامل در آنِ واحد حكمفرما بوده است. و این هر دو برای بشر ضروری است، یعنی تبشیر و انذار هیچ كدام به تنهایی كافی نیست. تبشیر شرط لازم هست ولی شرط كافی نیست. انذار هم شرط لازم هست ولی شرط كافی نیست. اینكه به قرآن كریم «سبع المثانی» گفته می شود شاید یك جهتش این است كه همیشه در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 155
قرآن تبشیر و انذار مقرون به یكدیگر است، یعنی از یك طرف بشارت است و نوید، و از طرف دیگر انذار و اعلام خطر.

در دعوت، این هر دو ركن باید توأم باشد. اشتباه است اگر داعی و مبلّغ تكیه اش تنها روی تبشیرها و یا انذارها باشد، و بلكه جانب تبشیر باید بچربد. و شاید به همین دلیل است كه قرآن كریم تبشیر را مقدّم می دارد: «بَشِیراً وَ نَذِیراً، مُبَشِّراً وَ نَذِیراً» .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است