در
کتابخانه
بازدید : 144782تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است كه پایه و زیر بنای اصلی آن محبت است. از زمان شخص نبی اكرم كه این مذهب پایه گذاری شده است زمزمه ی محبت و دوستی بوده است. آنجا كه در سخن رسول اكرم جمله ی «عَلِیٌّ وَ شیعَتُهُ هُمُ الْفائِزونَ» [1]را می شنویم، گروهی را در گرد علی می بینیم كه شیفته ی او و گرم او و مجذوب او می باشند. از این رو تشیع مذهب عشق و شیفتگی است. تولاّی آن حضرت مكتب عشق و محبت است. عنصر محبت در تشیع دخالت تام دارد. تاریخ تشیع با نام یك سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پا نشناخته توأم است.

علی همان كسی است كه در عین اینكه بر افرادی حد الهی جاری می ساخت و آنها را تازیانه می زد و احیاناً طبق مقررات شرعی دست یكی از آنها را می برید، باز
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 242
هم از او رو برنمی تافتند و از محبتشان چیزی كاسته نمی شد. او خود می فرماید:

لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفی هذا عَلی اَنْ یُبْغِضَنی ما اَبْغَضَنی، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِجَمّاتِها عَلَی الْمُنافِقِ عَلی اَنْ یُحِبَّنی ما أَحَبَّنی، وَ ذلِكَ اَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضی عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الْاُمِّیِّ اَنَّهُ قالَ: یا عَلیُّ لایُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لایُحِبُّكَ مُنافِقٌ [2].

اگر با این شمشیرم بینی مؤمن را بزنم كه با من دشمن شود، هرگز دشمنی نخواهد كرد و اگر همه ی دنیا را بر سر منافق بریزم كه مرا دوست بدارد هرگز مرا دوست نخواهد داشت، زیرا كه این گذشته و بر زبان پیغمبر امّی جاری گشته كه گفت: یا علی! مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمی دارد.

علی مقیاس و میزانی است برای سنجش فطرتها و سرشتها. آن كه فطرتی سالم و سرشتی پاك دارد از وی نمی رنجد ولو اینكه شمشیرش بر او فرود آید، و آن كه فطرتی آلوده دارد به او علاقه مند نگردد ولو اینكه احسانش كند، چون علی جز تجسم حقیقت چیزی نیست.

مردی است از دوستان امیرالمؤمنین، بافضیلت و باایمان. متأسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و بایست حد بر وی جاری گردد. امیرالمؤمنین پنجه ی راستش را برید.

آن را به دست چپ گرفت. قطرات خون می چكید و او می رفت. ابن الكَوّاء، خارجی آشوبگر، خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی استفاده كند. با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت: دستت را كی برید؟ گفت:

قَطَعَ یَمینی سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الُْمحَجَّلینَ وَ اَوْلَی النّاسِ بِالْمُؤْمِنینَ عَلیُّ بْنُ اَبی طالِبٍ، اِمامُ الْهُدی . . . اَلسّابِقُ اِلی جَنّاتِ النَّعیمِ، مُصادِمُ الْاَبْطالِ، اَلْمُنْتَقِمُ مِنَ الْجُهّالِ، مُعْطِی الزَّكاةِ. . . اَلْهادی اِلَی الرَّشادِ وَ النّاطِقُ بِالسَّدادِ، شُجاعٌ مَكِّیٌّ، جَحْجاحٌ وَفِیٌّ. . . [3]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 243
پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبران، پیشوای سفیدرویان قیامت، ذی حق ترین مردم نسبت به مؤمنان، علی بن ابی طالب، امام هدایت. . .

پیشتاز بهشتهای نعمت، مبارز شجاعان، انتقام گیرنده ی از جهالت پیشگان، بخشنده ی زكات. . . رهبر راه رشد و كمال، گوینده ی گفتار راستین و صواب، شجاع مكّی و بزرگوار با وفا.

ابن الكوّاء گفت: وای بر تو! دستت را می برد و اینچنین ثنایش می گویی؟ ! گفت:

چرا ثنایش نگویم و حال اینكه دوستی اش با گوشت و خونم درآمیخته است؟ ! به خدا سوگند كه نبرید دستم را جز به حقی كه خداوند قرار داده است.

این عشقها و علاقه ها كه ما اینچنین در تاریخ علی و یاران وی می بینیم، ما را به مسأله ی محبت و عشق و آثار آن می كشاند.
[1] جلال الدین سیوطی در الدُّر المنثور در ذیل آیه ی 7 سوره ی بیّنه از ابن عساكر از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل می كند كه گفت در محضر پیغمبر بودیم كه علی نیز به محضرش می آمد. حضرت فرمود: «وَ الَّذی نَفْسی بِیَدِهِ اِنَّ هذا وَ شیعَتَهُ هُمُ الْفائِزونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی سوگند به آن كسی كه جانم در دست اوست این مرد و شیعیان او در روز قیامت رستگارانند. و مناوی در كنوزالحقایق به دو روایت نقل می كند، و هَیْثمی در مجمع الزوائد و ابن حجر در الصواعق المحرقة همین مضمون را با كیفیتی دیگر نقل می كنند.
[2] نهج البلاغه ، حكمت 42.
[3] بحارالانوار ، ج /40ص 281 و 282، چاپ جدید و التفسیر الكبیر فخر رازی، ذیل آیه ی 9 سوره ی كهف(أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ. . . ) .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است