در
کتابخانه
بازدید : 144797تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث خود را اختصاص می دهیم به دوران خلافت چهارساله واند ماهه ی او. علی همه وقت شخصیت دونیرویی بوده است. علی همیشه هم جاذبه داشته است و هم دافعه. مخصوصاً در دوره ی اسلام از اول گروهی را می بینیم كه به گرد علی بیشتر می چرخند و گروهی دیگر را می بینیم كه با او چندان میانه ی خوبی ندارند و احیاناً از وجود او رنج می برند.

ولی دوران خلافت علی و همچنین دوره های بعد از وفاتش، یعنی دوران ظهور تاریخی علی، دوره ی تجلّی بیشتر جاذبه و دافعه ی اوست. به همان نسبت كه قبل از خلافت تماسش با اجتماع كمتر بود، تجلّی جاذبه و دافعه اش كمتر بود.

علی مردی دشمن ساز و ناراضی ساز بود. این یكی دیگر از افتخارات بزرگ اوست. هر آدم مسلكی و هدفدار و مبارز و مخصوصاً انقلابی كه در پی عملی ساختن هدفهای مقدس خویش است و مصداق قول خداست كه:

یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اَللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ [1].

مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 290
در راه خدا می كوشند و از سرزنش سرزنشگری بیم نمی كنند.

دشمن ساز و ناراضی درست كن است. لهذا دشمنانش، مخصوصاً در زمان خودش، اگر از دوستانش بیشتر نبوده اند كمتر هم نبوده و نیستند.

اگر شخصیت علی، امروز تحریف نشود و همچنانكه بوده ارائه داده شود، بسیاری از مدعیان دوستی اش در ردیف دشمنانش قرار خواهند گرفت.

پیغمبر علی را به فرماندهی لشكری به یمن فرستاد. در برگشتن برای ملاقات پیغمبر عزم مكه كرد. در نزدیكیهای مكه یكی از لشكریان را به جای خویش گذاشت و خود برای گزارش سفر زودتر به سوی رسول اللّه شتافت. آن شخص حُلّه هایی را كه علی همراه آورده بود در بین لشكریان تقسیم كرد تا با لباسهای نو وارد مكه شوند. علی كه برگشت به این عمل اعتراض كرد و آن را بی انضباطی دانست، زیرا نمی بایست قبل از اینكه از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله كسب تكلیف شود تصمیمی درباره ی حلّه ها گرفته شود، و در حقیقت از نظر علی علیه السلام این كار نوعی تصرف در بیت المال بود بدون اطلاع و اجازه ی پیشوای مسلمین. از این رو علی علیه السلام دستور داد حلّه ها را از تن خود بكَنند و آنها را در جایگاه مخصوص قرار داد كه تحویل پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله داده شود و آن حضرت خودشان درباره ی آنها تصمیم بگیرد.

لشكریان علی علیه السلام از این عمل ناراحت شدند. همینكه به حضور پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله رسیدند و رسول اكرم صلی الله علیه و آله احوال آنها را جویا شد، از خشونت علی علیه السلام در مورد حلّه ها شكایت كردند. پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله آنان را مخاطب ساخت و گفت:

یا اَیُّهَاالنّاسُ! لا تَشْكوا عَلِیّاً فَوَاللّهِ اِنَّهُ لَأَخْشَنُ فی ذاتِ اللّهِ مِنْ اَنْ یُشْكی [2].

مردم! از علی شكوه نكنید كه به خدا سوگند او در راه خدا شدیدتر از این است كه كسی درباره ی وی شكایت كند.

علی در راه خدا از كسی ملاحظه نداشت بلكه اگر به كسی عنایت می ورزید و از كسی ملاحظه می كرد به خاطر خدا بود. قهراً این حالت دشمن ساز است و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 291
روحهای پر طمع و پر آرزو را رنجیده می كند و به درد می آورد.

در میان اصحاب پیغمبر هیچ كس مانند علی دوستانی فداكار نداشت، همچنانكه هیچ كس مانند او دشمنانی اینچنین جسور و خطرناك نداشت. مردی بود كه حتی بعد از مرگ، جنازه اش مورد هجوم دشمنان واقع گشت. او خود از این جریان آگاه بود و آن را پیش بینی می كرد و لذا وصیت كرد كه قبرش مخفی باشد و جز فرزندانش دیگران ندانند. تا آنكه حدود یك قرن گذشت و دولت امویان منقرض گشت، خوارج نیز منقرض شدند و یا سخت ناتوان گشتند، كینه ها و كینه توزی ها كم شد و به دست امام صادق تربت مقدسش اعلان گشت.
[1] مائده/54.
[2] سیره ی ابن هشام، ج /4ص 250.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است