در
کتابخانه
بازدید : 425161تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Collapse بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Expand بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Expand بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Expand بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
هر ملتی كم وبیش در میان خود از نظر ادبی آثاری دارد كه برخی از آنها شاهكار به شمار می رود. بگذریم از برخی شاهكارهای دنیای قدیم در یونان و غیریونان و برخی شاهكارهای ادبی قرون جدید در ایتالیا و انگلستان و فرانسه و غیره؛ گفتگو و قضاوت درباره ی آنها را بر عهده ی كسانی می گذاریم كه با آن ادبیات آشنا هستند و شایستگی داوری درباره ی آنها را دارند. سخن خود را محدود می كنیم به شاهكارهایی كه در زبان عربی و فارسی وجود دارد و كم و بیش می توانیم آنها را درك كنیم.

البته قضاوت صحیح درباره ی شاهكارهای زبان عربی و فارسی خاصه ی ادبا و اهل فن است، ولی این اندازه مسلّم است كه هر یك از این شاهكارها از جنبه ی خاصی شاهكار است نه از همه ی جنبه ها، و به عبارت صحیح تر: هر یك از خداوندان این شاهكارها تنها در یك زمینه ی خاص و محدود توانسته اند هنرنمایی كنند؛ در واقع استعداد هنری شان در یك زمینه ی معین و محدود بوده است و اگر احیاناً از آن زمینه خارج شده اند، از آسمان به زمین سقوط كرده اند.

در زبان فارسی شاهكارهایی وجود دارد: در غزل عرفانی، غزل عادی، پند و اندرز، تمثیلات روحی و عرفانی، حماسه، قصیده و غیره، ولی چنانكه می دانیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 370
هیچیك از شعرای ما كه شهرت جهانی دارند در همه ی این رشته ها نتوانسته اند شاهكار به وجود آورند.

شهرت و هنر حافظ در غزل عرفانی، سعدی در پند و اندرز و غزل معمولی، فردوسی در حماسه، مولوی در تمثیلات و نازك اندیشی های روحی و معنوی، خیام در بدبینی فلسفی و نظامی در چیز دیگر است، و به همین جهت نمی توان آنها را با هم مقایسه كرد و میانشان ترجیح قائل شد. حداكثر این است كه گفته شود هركدام از اینها در رشته ی خود مقام اول را واجد است. هریك از این نوابغ اگر احیاناً از رشته ای كه در آن استعداد داشته اند خارج شده اند، تفاوت فاحشی میان دو نوع سخن آنها ملاحظه شده است.

شعرای عرب، چه در دوره ی جاهلیت و چه در دوره ی اسلام، نیز چنین اند.

در نهج البلاغه آمده است كه از علی علیه السلام سؤال شد: شاعرترین شاعران عرب كیست؟ ایشان جواب دادند:

اِنَّ الْقَوْمَ لَمْ یَجْروا فی حَلْبَةٍ تُعْرَفُ الْغایَةُ عِنْدَ قَصَبَتِها. .

این شاعران در یك میدان اسب نتاخته اند تا معلوم شود كدامیك گوی سبقت ربوده اند.

آنگاه فرمود:

فَاِنْ كانَ وَ لابُدَّ فَالْمَلِكُ الضِّلّیلُ [1].

اگر ناچار باید اظهار نظری كرد، باید گفت آن پادشاه تبهكار (یعنی امرؤالقیس) بر دیگران مقدم است.

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ذیل جمله ی بالا داستانی با سند نقل می كند.

می گوید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 371
«علی علیه السلام در ماه رمضان هر شب مردم را به شام دعوت می كرد و به آنها گوشت می خورانید، اما خود از غذای آنها نمی خورد. پس از صرف شام برای آنها خطابه می خواند و موعظه می كرد. یك شب حاضران در حالی كه مشغول صرف غذا بودند، درباره ی شاعران گذشته به بحث پرداختند. علی پس از صرف غذا سخن گفت و در ضمن فرمود: «ملاك كار شما دین است، مایه ی حفظ و نگهداری شما تقواست. ادب زیور شماست و حلم حصار آبروی شماست» . آنگاه رو كرد به ابوالأسود دئلی- كه جزء حاضران بود و قبلاً در بحث درباره ی شاعران شركت كرده بود- و گفت: بگو ببینم عقیده ی تو درباره ی شاعرترین شاعران چیست؟ ! ابوالأسود شعری از ابوداود ایادی خواند و گفت: به عقیده ی من این شخص از همه شاعرتر است. علی فرمود:

اشتباه كرده ای، چنین نیست. مردم كه دیدند علی درباره ی موضوعی كه قبلاً مورد بحث آنها بود اظهار علاقه می كند، یكصدا فریاد كردند: شما نظر بدهید یا امیرالمؤمنین، شما بفرمایید كه تواناترین شاعران كیست؟ علی فرمود: قضاوت درباره ی این موضوع صحیح نیست، زیرا اگر در مسابقه ی شعری همه ی آنها در یك جهت سیر كرده بودند ممكن بود درباره ی آنها داوری كرده، برنده را معرفی كنیم. اگر لازم باشد حتماً اظهار نظری بشود باید بگوییم آن كس كه نه تحت تأثیر میل شخصی و نه تحت تأثیر بیم و ترس، بلكه صرفاً تحت تأثیر قوه ی خیال و ذوق، شعری سروده است بر دیگران مقدم است. گفتند: یا امیرالمؤمنین! آن كیست؟ گفت: پادشاه تبهكار، امرؤالقیس. » .

می گویند كه از یونس، نحوی معروف، پرسیدند: بزرگترین شاعر جاهلیت كیست؟ گفت:

امرؤالقیس اذا ركب و النابغة اذا هرب و زهیر اذا رغب و الأعشی اذا طرب.

بزرگترین شاعران امرؤالقیس است آنگاه كه سوار شود (یعنی در وقتی كه احساسات دلاوری و شجاعتش تحریك شود و بخواهد حماسه بگوید) ، و دیگر نابغه ی ذبیانی است اما آنگاه كه تحت تأثیر واهمه و ترس قرار گیرد و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 372
بخواهد معتذر شود و از خود دفاع كند، و زهیر بن ابی سلمی است آنگاه كه چیزی را دوست بدارد و بخواهد توصیف كند، اعشی است آنگاه كه به طرب آید.

مقصود این مرد این است كه هر یك از این شاعران در زمینه ی معین استعداد دارند و شاهكارهایی كه به وجود آورده اند تنها در همان زمینه ی معین است كه استعداد آن را داشته اند؛ هر كدام در رشته ی خود اول اند و هیچكدام در رشته ی دیگری نبوغی به خرج نداده اند.


[1] نهج البلاغه ، حكمت 447.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است