در
کتابخانه
بازدید : 425144تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Collapse بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Expand بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Expand بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Expand بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از چهارده قرن پیش تاكنون، جهان هزاران رنگ به خود گرفته، فرهنگها تغییر و تحول یافته و ذائقه ها دگرگون شده است. ممكن است كسی بپندارد كه فرهنگ قدیم و ذوق قدیم سخن علی را می پسندید و در برابرش خاضع بود، فكر وذوق جدید به نحو دیگری قضاوت می كند. اما باید بدانیم كه سخن علی علیه السلام چه از نظر صورت و چه از نظر معنی محدود به هیچ زمان و هیچ مكانی نیست، انسانی و جهانی است. ما بعداً در این باره بحث خواهیم كرد. فعلاً به موازات اظهار نظرهایی كه در قدیم در این زمینه شده است، اظهار نظرهای صاحب نظران عصر خود را اندكی منعكس می كنیم.

مرحوم شیخ محمد عبده، مفتی اسبق مصر، از افرادی است كه تصادف و دوری از وطن او را با نهج البلاغه آشنا می كند و این آشنایی به شیفتگی می كشد و شیفتگی، به شرح این صحیفه ی مقدس و تبلیغ آن در میان نسل جوان عرب منجر می گردد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 365
وی در مقدمه ی شرح خود می گوید:

«در همه ی مردم عرب زبان یك نفر نیست مگر آنكه معتقد است سخن علی علیه السلام بعد از قرآن و كلام نبوی شریفترین و بلیغترین و پرمعنی ترین و جامعترین سخنان است. » .

علی الجندی، رئیس دانشكده ی علوم در دانشگاه قاهره، در مقدمه ی كتاب علی بن ابیطالب، شعره و حكمه درباره ی نثر علی علیه السلام می گوید:

«نوعی خاص از آهنگ موسیقی كه بر اعماق احساسات پنجه می افكند در این سخنان هست. از نظر سجع چنان منظوم است كه می توان آن را شعر منثور نامید. » .

وی از قدامة بن جعفر نقل می كند كه گفته است:

«برخی در سخنان كوتاه توانایند و برخی در خطبه های طولانی، و علی در هر دو قسمت برهمه پیشی گرفته است، همچنانكه در سایر فضیلتها. » .

طه حسین، ادیب و نویسنده ی معروف مصری معاصر، در كتاب علی و بنوه داستان مردی را نقل می كند كه در جریان جنگ جمل دچار تردید می شود، با خود می گوید چطور ممكن است شخصیتهایی از طراز طلحه و زبیر برخطا باشند؟ ! درد دل خود را با خود علی علیه السلام در میان می گذارد و از خود علی می پرسد كه مگر ممكن است چنین شخصیتهای عظیم بی سابقه ای بر خطا روند؟ علی به او می فرماید:

«اِنَّكَ لَمَلْبوسٌ عَلَیْكَ. اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لایُعْرَفانِ بِاَقْدارَ الرِّجالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَهُ، وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ. »
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 366
یعنی تو سخت در اشتباهی، تو كار واژگونه كرده ای. تو به جای اینكه حق و باطل را مقیاس عظمت و حقارت شخصیتها قرار دهی، عظمتها و حقارتها را كه قبلاً با پندار خود فرض كرده ای، مقیاس حق و باطل قرارداده ای. تو می خواهی حق را با مقیاس افراد بشناسی! برعكس رفتار كن. اول خود حق را بشناس، آن وقت اهل حق را خواهی شناخت؛ خود باطل را بشناس، آن وقت اهل باطل را خواهی شناخت.

آن وقت دیگر اهمیت نمی دهی كه چه كسی طرفدار حق است و چه كسی طرفدار باطل، و از خطا بودن آن شخصیتها در شگفت و تردید نخواهی بود.

طه حسین پس از نقل جمله های بالا می گوید:

«من پس از وحی و سخن خدا، جوابی پرجلال تر و شیواتر از این جواب ندیده و نمی شناسم. » .

شكیب ارسلان ملقب به «امیرالبیان» یكی دیگر از نویسندگان زبردست عرب در عصر حاضر است. در جلسه ای كه به افتخار او در مصر تشكیل شده بود، یكی از حضار می رود پشت تریبون و ضمن سخنان خود می گوید: دو نفر در تاریخ اسلام پیدا شده اند كه به حق شایسته اند «امیر سخن» نامیده شوند: یكی علی بن ابیطالب و دیگری شكیب.

شكیب ارسلان با ناراحتی برمی خیزد و پشت تریبون قرار می گیرد و از دوستش كه چنین مقایسه ای به عمل آورده گله می كند و می گوید:

«من كجا و علی بن ابیطالب كجا! من بند كفش علی هم به حساب نمی آیم. » [1] میخائیل نعیمه، نویسنده ی مسیحی معاصر لبنانی، در مقدمه ی كتاب الامام علی تألیف جرج جرداق مسیحی لبنانی می گوید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 367
«علی تنها در میدان جنگ قهرمان نبود، در همه جا قهرمان بود: درصفای دل، پاكی وجدان، جذابیت سحرآمیز بیان، انسانیت واقعی، حرارت ایمان، آرامش شكوهمند، یاری مظلومان، تسلیم حقیقت بودن در هر نقطه و هرجا كه رخ بنماید؛ او در همه ی این میدانها قهرمان بود. » .

سخن خود را پایان می دهیم و بیش از این به نقل ستایش افراد و اشخاص نمی پردازیم. ستایشگر سخن علی علیه السلام ستایشگر خود است.

مادح خورشید مداح خود است
كه دو چشمم روشن و نامرمد است
سخن خود را در این زمینه به سخن خود علی علیه السلام پایان می دهیم:

روزی یكی از اصحاب علی علیه السلام خواست خطابه ای ایراد كند، نتوانست و زبانش به اصطلاح بند آمد. علی فرمود:

«همانا زبان پاره ای از انسان است و در اختیار ذهن او. اگر ذهن نجوشد و واپس رود از زبان كاری ساخته نیست، اما آنگاه كه ذهن باز شود مهلت به زبان نمی دهد. » .

سپس فرمود:

وَاِنّا لاَُمَراءُ الْكَلامِ وَ فینا تَنَشَّبَتْ عُروقُهُ وَ عَلَیْنا تَهَدَّلَتْ غُصونُهُ [2].

همانا ما فرماندهان سپاه سخنیم، ریشه ی درخت سخن در میان ما دویده و جاگرفته و شاخه هایش بر سر ما آویخته است.

جاحظ در البیان و التبیین از عبد اللّه بن الحسن بن علی (عبد اللّه محض) نقل می كند كه علی علیه السلام فرموده است:

«ما به پنج خصلت از دیگران ممتازیم: فصاحت، زیبایی رخسار، گذشت و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 368
اغماض، شجاعت و دلیری، محبوبیت در میان زنان. » [3] اكنون درباره ی خصیصه ی دوم سخنان علی، یعنی چند بعدی [بودن ] معانی آن كه موضوع اصلی این سلسله مقالات است، وارد بحث می شویم.


[1] . این داستان را دانشمند معاصر محمد جواد مغنیه مقیم لبنان، در احتفالی كه به افتخار ایشان در مشهد مقدس در چند سال پیش تشكیل شده بوده است نقل كرده بودند.
[2] . نهج البلاغه ، بخش خطبه ها، خطبه ی 224.
[3] ج /2ص 99.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است