با همه ی اینها یك نكته قابل تأمل است و آن اینكه اهتمام عظیم قرآن به مطالعه در
مخلوقات زمینی و آسمانی آیا به این صورت است كه هر گونه راه دیگر را باطل
شناخته است؟ یا قرآن همچنانكه مردم را به مطالعه ی «آیات» خدا دعوت كرده است،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 391
به نوعی دیگر تفكر نیز دعوت كرده است؟ اساساً ارزش مطالعه در مخلوقات و آثار
آفرینش از نظر كمك به معارفی كه مطلوب قرآن است و در این كتاب بزرگ آسمانی
بدانها اشاره یا تصریح شده است چقدر است؟ .
حقیقت این است كه میزان كمكی كه مطالعه در آثار آفرینش می تواند بكند
نسبت به مسائلی كه صریحاً قرآن كریم آنها را عنوان كرده است اندك است. قرآن
مسائلی در الهیات مطرح كرده كه به هیچ وجه با مطالعه ی در طبیعت و خلقت قابل
تحقیق نیست.
ارزش مطالعه در آثار آفرینش این قدر است كه به روشنی ثابت می كند قوه ی مدبر
و حكیم و علیمی جهان را تدبیر می كند. آیینه بودن جهان از نظر حسی و تجربی
همین اندازه است كه طبیعت ماورائی دارد و دست توانا و دانایی كارخانه ی جهان را
می گرداند.
ولی قرآن برای بشر به این اندازه قانع نیست كه بداند دست توانا و دانا و حكیم و
علیمی جهان را اداره می كند. این مطلب درباره ی سایر كتب آسمانی شاید صدق كند،
اما درباره ی قرآن- كه آخرین پیام آسمانی است و مطالب زیادی درباره ی خدا و ماوراء
طبیعت طرح كرده است- به هیچ وجه صدق نمی كند.