در
کتابخانه
بازدید : 425131تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Collapse بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Expand بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Expand بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از دیدگاه نهج البلاغه دنیای عبادت دنیای دیگری است. دنیای عبادت آكنده از لذت است، لذتی كه با لذت دنیای سه بعدی مادی قابل مقایسه نیست. دنیای عبادت پر از جوشش و جنبش و سیر و سفر است، اما سیر و سفری كه «به مصر و عراق و شام» و یا هر شهر دیگر زمینی منتهی نمی شود؛ به شهری منتهی می شود «كو را نام نیست» . دنیای عبادت شب و روز ندارد، زیرا همه روشنایی است، تیرگی و اندوه و كدورت ندارد، یكسره صفا و خلوص است. از نظر نهج البلاغه چه خوشبخت و سعادتمند است كسی كه به این دنیا پاگذارد و نسیم جانبخش این دنیا او را نوازش
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 419
دهد. آن كس كه به این دنیا گام نهد، دیگر اهمیت نمی دهد كه در دنیای ماده و جسم بر دیبا سر نهد یا بر خشت:

طوبی لِنَفْسٍ اَدَّتْ اِلی رَبِّها فَرْضَها وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِها بُؤْسَها وَ هَجَرَتْ فِی اللَّیْلِ غُمْضَها حَتّی اِذا غَلَبَ الْكَری عَلَیْهَا افْتَرَشَتْ اَرْضَها وَ تَوَسَّدَتْ كَفَّها فی مَعْشَرٍ اَسْهَرَ عُیونَهُمْ خَوْفُ مَعادِهِمْ وَ تَجافَتْ عَنْ مَضاجِعِهِمْ جُنوبُهُمْ وَ هَمْهَمَتْ بِذِكْرِ رَبِّهِمْ شِفاهُهُمْ وَ تَقَشَّعَتْ بِطولِ اسْتِغْفارِهِمْ ذُنوبُهُمْ. اوُلئِكَ حِزْبُ اللّهِ، اَلا اِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحونَ [1].

چه خوشبخت و سعادتمند است آن كه فرایض پروردگار خویش را انجام می دهد (اللّه، یار و حمد و قل هواللّه كار اوست) ، رنجها و ناراحتیها را (مانند سنگ آسیا دانه را) در زیر پهلوی خود خرد می كند، شب هنگام از خواب دوری می گزیند و شب زنده داری می نماید، آنگاه كه سپاه خواب حمله می آورد زمین را فرش و دست خود را بالش قرار می دهد، در گروهی است كه نگرانی روز بازگشت خواب از چشمانشان ربوده، پهلوهاشان از خوابگاههاشان جا خالی می كنند، لبهاشان به ذكر پروردگارشان آهسته حركت می كنند، ابر مظلم گناههایشان بر اثر استغفارهای مداومشان پس می رود. آنانند حزب خدا، همانا آنانند رستگاران!
شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

[1] نامه ی 45.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است