در
کتابخانه
بازدید : 425234تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Expand بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Collapse بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Expand بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
انتقاد از ابوبكر به صورت خاص در خطبه ی «شقشقیه» آمده است و در دو جمله خلاصه شده است:

اول اینكه او به خوبی می دانست من از او شایسته ترم و خلافت جامه ای است كه تنها بر اندام من راست می آید. او با اینكه این را به خوبی می دانست، چرا دست به چنین اقدامی زد؟ من در دوره ی خلافت، مانند كسی بودم كه خار در چشم یا استخوان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 472
در گلویش بماند:

اَما وَاللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ وَ اِنَّهُ لَیَعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی.

به خدا قسم پسر ابوقحافه پیراهن خلافت را به تن كرد در حالی كه خود می دانست محور این آسیاسنگ منم.

دوم این است كه چرا خلیفه ی پس از خود را تعیین كرد؟ خصوصاً اینكه او در زمان خلافت خود یك نوبت از مردم خواست كه قرار بیعت را اقاله كنند و او را از نظر تعهدی كه از این جهت بر عهده اش آمده آزاد گذارند. كسی كه در شایستگی خود برای این كار تردید می كند و از مردم تقاضا می نماید استعفایش را بپذیرند، چگونه است كه خلیفه ی پس از خود را تعیین می كند؟ .

فَیا عَجَباً بَیْنا هُوَ یَسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ اِذْ عَقَدَها لِاخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ.

شگفتا كه ابوبكر از مردم می خواهد كه در زمان حیاتش او را از تصدی خلافت معاف بدارند و در همان حال زمینه را برای دیگری بعد از وفات خویش آماده می سازد.

پس از بیان جمله ی بالا، علی علیه السلام شدیدترین تعبیراتش را درباره ی دو خلیفه كه ضمناً نشان دهنده ی ریشه ی پیوند آنها با یكدیگر است به كار می برد، می گوید:

لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیْها [1].

با هم، به قوت و شدت، پستان خلافت را دوشیدند.

ابن ابی الحدید در باره ی استقاله (استعفاء) ابوبكر می گوید جمله ای به دو صورت مختلف از ابوبكر نقل شده كه در دوره ی خلافت بر منبر گفته است؛ برخی به این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 473
صورت نقل كرده اند: «ولیتكم و لست بخیركم» یعنی خلافت بر عهده ی من گذاشته شد در حالی كه بهترین شما نیستم. اما بسیاری نقل كرده اند كه گفته است: «اقیلونی فلست بخیركم» یعنی مرا معاف بدارید كه من بهترین شما نیستم. جمله ی نهج البلاغه تأیید می كند كه جمله ی ابوبكر به صورت دوم ادا شده است.
[1] . نهج البلاغه ، خطبه ی 3.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است