در
کتابخانه
بازدید : 425162تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Expand بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Collapse بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Expand بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله ی سوم در این موضوع انتقاد از خلفاست. انتقاد علی علیه السلام از خلفا غیرقابل انكار است و طرز انتقاد آن حضرت آموزنده است. انتقادات علی علیه السلام از خلفا احساساتی و متعصبانه نیست، تحلیلی و منطقی است و همین است كه به انتقادات آن حضرت ارزش فراوان می دهد. انتقاد اگر از روی احساسات و طغیان ناراحتیها باشد یك شكل دارد، و اگر منطقی و بر اساس قضاوت صحیح در واقعیات باشد شكلی دیگر. انتقادهای احساساتی معمولاً در باره ی همه افراد یكنواخت است، زیرا یك سلسله ناسزاها و طعنهاست كه نثار می شود. سبّ و لعن ضابطی ندارد.

اما انتقادهای منطقی مبتنی بر خصوصیات روحی و اخلاقی و متكی بر نقطه های خاص تاریخی زندگی افراد مورد انتقاد می باشد. چنین انتقادی طبعاً نمی تواند در مورد همه ی افراد یكسان و بخشنامه وار باشد. در همین جاست كه ارزش درجه ی واقع بینی انتقادكننده روشن می گردد.

انتقادهای نهج البلاغه از خلفا، برخی كلی و ضمنی است و برخی جزئی و مشخص. انتقادهای كلی و ضمنی همانهاست كه علی علیه السلام صریحاً اظهار می كند كه حق قطعی و مسلّم من از من گرفته شده است. ما در فصل پیش به مناسبت بحث از استناد آن حضرت به منصوصیت خود، آنها را نقل كردیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 471
ابن ابی الحدید می گوید:

«شكایت وانتقاد امام از خلفا ولو به صورت ضمنی و كلی متواتر است.

روزی امام شنید كه مظلومی فریاد برمی كشید كه من مظلومم و بر من ستم شده است. علی به او گفت (بیا سوته دلان گرد هم آییم) ، بیا با هم فریاد كنیم زیرا من نیز همواره ستم كشیده ام. » .

ایضاً از یكی از معاصرین مورد اعتماد خودش معروف به ابن عالیه نقل می كند كه گفته:

«در محضر اسماعیل بن علی حنبلی، امام حنابله ی عصر بودم كه مسافری از كوفه به بغداد مراجعت كرده بود و اسماعیل از مسافرتش و از آنچه در كوفه دیده بود از او می پرسید. او در ضمن نقل وقایع، با تأسف زیاد جریان انتقادهای شدید شیعه را در روز غدیر از خلفا اظهار می كرد. فقیه حنبلی گفت: تقصیر آن مردم چیست؟ این در را خود علی علیه السلام باز كرد. آن مرد گفت: پس تكلیف ما در این میان چیست؟ آیا این انتقادها را صحیح و درست بدانیم یا نادرست؟ اگر صحیح بدانیم یك طرف را باید رها كنیم و اگر نادرست بدانیم طرف دیگر را! .

اسماعیل با شنیدن این پرسش از جا حركت كرد و مجلس را بهم زد؛ همین قدر گفت: این پرسشی است كه خود من هم تاكنون پاسخی برای آن پیدا نكرده ام. »
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است