در
کتابخانه
بازدید : 425248تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Expand بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Collapse بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Expand بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سومین بخش از مسائل مربوط به خلافت كه در نهج البلاغه انعكاس یافته است مسأله ی سكوت و مدارای آن حضرت و فلسفه ی آن است.

مقصود از سكوت، ترك قیام و دست نزدن به شمشیر است، والاّ چنانكه قبلاً گفته ایم علی از طرح دعوی خود و مطالبه ی آن و از تظلم در هر فرصت مناسب خودداری نكرد.

علی از این سكوت به تلخی یاد می كند و آن را جانكاه و مرارت بار می خواند:

وَ اَغْضَیْتُ عَلَی الْقَذی وَ شَرِبْتُ عَلَی الشَّجی وَ صَبَرْتُ عَلی اَخْذِ الْكَظَمِ وَ عَلی اَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ [1].

خار در چشمم بود و چشمها را بر هم نهادم، استخوان در گلویم گیر كرده بود و نوشیدم، گلویم فشرده می شد و تلختر از حنظل در كامم ریخته بود و صبر كردم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 486
سكوت علی سكوتی حساب شده و منطقی بود نه صرفاً ناشی از اضطرار و بیچارگی؛ یعنی او از میان دو كار، بنا به مصلحت یكی را انتخاب كرد كه شاقتر و فرساینده تر بود. برای او آسان بود كه قیام كند و حداكثر آن بود كه به واسطه ی نداشتن یار و یاور، خودش و فرزندانش شهید شوند. شهادت آرزوی علی بود و اتفاقاً در همین شرایط است كه جمله ی معروف را ضمن دیگر سخنان خود به ابوسفیان فرمود:

وَ اللّهِ لاَبْنُ اَبیطالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ اُمِّهِ [2].

به خدا سوگند كه پسر ابوطالب مرگ را بیش از طفل پستان مادر را، دوست می دارد.

علی با این بیان به ابوسفیان و دیگران فهماند كه سكوت من از ترس مرگ نیست، از آن است كه قیام و شهادت در این شرایط بر زیان اسلام است نه به نفع آن.

علی خود تصریح می كند كه سكوت من حساب شده بود؛ من از دو راه، آن را كه به مصلحت نزدیكتر بود انتخاب كردم:

وَ طَفِقْتُ اَرْتَإی بَیْنَ اَنْ اَصولَ بِیَدٍ جَذّاءَ اَوْ اَصْبِرَ عَلی طَخْیَةٍ عَمْیاءَ، یَهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ وَ یَشیبُ فیهَا الصَّغیرُ وَ یَكْدَحُ فیها مُؤْمِنٌ حَتّی یَلْقی رَبَّهُ، فَرَأیْتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی ، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجیً [3].

در اندیشه فرو رفتم كه میان دو راه كدام را برگزینم؟ آیا با كوته دستی قیام كنم یا بر تاریكی ای كور صبر كنم، تاریكی ای كه بزرگسال در آن فرتوت می شود و تازه سال پیر می گردد و مؤمن در تلاشی سخت تا آخرین نفس واقع می شود. دیدم صبر بر همین حالت طاقت فرسا عاقلانه تر است، پس صبر كردم در حالی كه خاری در چشم و استخوانی در گلویم بود.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 487

[1] . نهج البلاغه ، خطبه ی 26.
[2] . نهج البلاغه ، خطبه ی 5.
[3] . نهج البلاغه ، خطبه ی 3.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است