در
کتابخانه
بازدید : 425192تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand بخش اول كتابی شگفت بخش اول كتابی شگفت
Expand بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه بخش دوم الهیات و ماوراء الطبیعه
Expand بخش سوم سلوك و عبادت بخش سوم سلوك و عبادت
Expand بخش چهارم حكومت و عدالت بخش چهارم حكومت و عدالت
Expand بخش پنجم اهل بیت و خلافت بخش پنجم اهل بیت و خلافت
Collapse بخش ششم موعظه و حكمت بخش ششم موعظه و حكمت
Expand بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی بخش هفتم دنیا و دنیا پرستی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. بهره گیری های مادی از جهان و تمتعات طبیعی و جسمانی، تنها عامل تأمین كننده ی خوشی و بهجت سعادت انسان نیست. برای انسان به حكم سرشت خاص، یك سلسله ارزشهای معنوی مطرح است كه با فقدان آنها تمتعات مادی قادر به تأمین بهجت و سعادت نیست.

2. سرنوشت سعادت فرد از سعادت جامعه جدا نیست. انسان از آن جهت كه انسان است، یك سلسله وابستگیهای عاطفی و احساس مسؤولیتهای انسانی در باره ی جامعه دارد كه نمی تواند فارغ از آسایش دیگران آسایش و آرامش داشته باشد.

3. روح در عین نوعی اتحاد و یگانگی با بدن در مقابل بدن اصالت دارد، كانونی است در برابر كانون جسم، منبع مستقلی است برای لذات و آلام. روح نیز به نوبه ی خود بلكه بیش از بدن نیازمند به تغذیه و تهذیب و تقویت و تكمیل است. روح از بدن و سلامت آن و نیرومندی آن بی نیاز نیست، اما بدون شك غرقه شدن در تنعمات مادی و اقبال تمام به لذت گرایی جسمانی مجال و فراغتی برای بهره برداری از كانون روح و منبع بی پایان ضمیر باقی نمی گذارد و در حقیقت نوعی تضاد میان تمتعات روحی و تمتعات مادی (اگر به صورت غرقه شدن و محو شدن و فانی شدن در آنها باشد) وجود دارد.

مسأله ی روح و بدن مسأله ی رنج و لذت نیست؛ چنین نیست كه هرچه مربوط به روح است رنج است و هرچه مربوط به بدن است لذت. لذات روحی بسی صافتر، عمیقتر، بادوامتر از لذات بدنی است. روآوری یكجانبه به تمتعات مادی و لذات جسمانی، در حاصل جمع از خوشی و لذت و آسایش واقعی بشر می كاهد. لهذا آنگاه كه می خواهیم به زندگی رو آوریم و از آن بهره بگیریم و بدان رونق و صفا و شكوه و جلال ببخشیم و آن را دلپسند و زیبا سازیم، نمی توانیم از جنبه های روحی صرف نظر كنیم.

با توجه به این سه اصل است كه مفهوم زهد اسلامی روشن می شود، و با توجه به این سه اصل است كه روشن می گردد چگونه اسلام رهبانیت را طرد می كند اما زهدگرایی را در عین جامعه گرایی و در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی می پذیرد. در فصول بعد، نصوص اسلامی را بر اساس این سه اصل در مورد زهد توضیح می دهیم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است