در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
- استناد به فقه شیعه درباره ی اینكه صلح امام حسن مجاز بوده یا مجاز نبوده درست نیست، زیرا پایه های فقه شیعه اصلاً رویّه ی ائمه است. همیشه در هر موضوعی یك چیزهایی به عنوان اصل قرارداده می شود، بعد قضایا مبتنی بر آن اصل گذاشته می شود. فقه محقّق یا سایر علمای شیعی اصلاً بنا و بنیادش بر رویّه ی ائمه است.

استاد: تذكر بسیار مفید و مناسبی است. درست است، ولی منظور ما این نبود كه بخواهیم بگوییم امام حسن در اینجا از فقه شیعه پیروی كرده اند، بلكه منظور ما این بود كه این كلیات فقهی را كه عرض می كنیم ببینیم آیا با منطق منطبق است یا نه.

اینكه این مطلب را طرح كردم این جور پیش خودم فكر كردم كه اول قطع نظر از هر بحث دیگری، ما كلیات فقهی را مطرح كنیم و بعد ببینیم این كلیات فقهی اصلاً با منطق جور در می آید یا جور در نمی آید (چون وقتی انسان مسأله را به صورت كلی طرح كند، این امر كمك می دهد برای اینكه بتواند به حل مسأله در یك مورد بالخصوص نایل بشود، و الاّ ما نخواستیم به یك مسائل تعبّدی استناد كرده باشیم. به نظر ما آنچه كه ما الآن در فقه می بینیم، خود همین مسائل یك مسائل منطقی است،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 636
اعمّ از اینكه آن را از روش ائمه استفاده كرده باشند یا از جای دیگر) . ببینیم اینكه در مواردی جهاد را مشروع می دانند، آیا جای ایراد هست كه چرا در این موارد جهاد مشروع است یا نه، و نیز اینكه در مواردی صلح را مشروع می دانند آیا این منطقی است یا منطقی نیست. ما خواستیم این طور بفهمیم كه هم مواردی كه جهاد را مشروع دانسته اند منطقی است و هم مواردی كه صلح را مشروع دانسته اند. بعد كه این را از نظر منطق قبول كردیم، آن وقت برویم دنبال اینكه ببینیم آیا كار امام حسن جایی بوده كه باید جهاد كند و صلح كرده، یا كار امام حسین جایی بوده كه می بایست صلح كند و جهاد كرده (چون هر دو ستون در اسلام هست: ستون جهاد و ستون صلح) یا اینكه نه، امام حسن در جایی صلح كرده كه جای صلح كردن بوده و امام حسین در جایی جهاد كرده كه جای جهاد كردن بوده است. همین طور امیرالمؤمنین و پیغمبر. در مورد آنها كه دیگر قطعی است. راجع به پیغمبر بالخصوص كه دیگر جای بحث نیست، زیرا پیغمبر در یك جا صلح كرده و در یك جا جنگ كرده است.

- آیا در فقه برادران اهل تسنن ما در مورد جهاد اختلافی با فقه شیعه هست یا نه، و اگر هست موارد اختلاف چیست؟ سؤال دیگر اینكه در آنجایی كه شرایط جهاد را فرمودید تسلط به مال و انفس بود به طور كلی، آیا تسلط فكری در اینجا مطرح می شود یا نه؟ و در این صورت نوع جهاد چه خواهد بود؟ .

استاد: مسأله ی فقه اهل تسنن را باید مطالعه كنم. نگاه می كنم و برایتان عرض می كنم. البته این قدر می دانم كه اجمالاً شرایط آنها با شرایط ما زیاد فرق ندارد و اگر فرقی هست در ناحیه ی ما محدودیتهایی است كه آنها آن محدودیتها را ندارند؛ از نظر اینكه ما در یك مواردی شرط می كنیم وجود امام معصوم یا نایب خاص امام معصوم را كه آنها این شرایط را ندارند. مسأله ی دومی كه سؤال كردید مسأله ای نیست كه در قدیم در فقه مطرح شده باشد، چون اصلاً پدیده اش پدیده ی جدیدی است. این را باید تأمل كرد كه روی اصول كلی حكم این پدیده چیست، و خلاصه باید رویش اجتهاد كرد از نظر قواعد، و الاّ چنین مسأله ای در قدیم مطرح نبوده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است