در
کتابخانه
بازدید : 1188208تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Collapse فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Expand فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حماسه ی مقدس مشخصات دیگری دارد كه عرض می كنم، مشخصاتی كه به موجب آنها دیگر ناپلئون و اسكندر نمی توانند حماسه ی مقدس باشند. حماسه ی مقدس آن كسی است كه روحش برای خود موج نمی زند، برای نژاد خود موج نمی زند، برای ملت خود موج نمی زند، برای قاره یا مملكت خود موج نمی زند؛ او اساساً چیزی را كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 39
نمی بیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را می بیند و اگر خیلی كوچكش بكنیم باید بگوییم بشریت را می بیند. این آیه ی قرآن یك آیه ی حماسی است: «قُلْ یا أَهْلَ اَلْكِتابِ تَعالَوْا إِلی كَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اَللّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ» [1]ای اهل كتاب، ای كسانی كه ادعای مذهب دارید! بیایید با همدیگر یك سخن داشته باشیم، بیایید خودمان را فراموش كنیم و فقط عقیده را ببینیم، بیایید در راه یك عقیده خود را فراموش كنیم، بیایید یك سخن را ایده ی خودمان قرار بدهیم: «أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اَللّهَ» جز خدا هیچ موجودی را قابل پرستش ندانیم، «وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ» بیایید استثمار را ملغی كنیم، استعباد را ملغی كنیم، بشرپرستی را ملغی كنیم، عدل و مساوات را در میان بشریت بیاوریم. نگفت قوم من، قوم تو، با هم همدست شویم و پدر یك قوم دیگر را دربیاوریم؛ این حرفها نیست.

پس یك جهت كه این حماسه مقدس می شود این است كه هدفش مقدس و پاك و منزّه است؛ مثل خورشید عالمتاب است كه بر همه ی مردم و بر همه ی جهانیان می تابد.

دومین جهت تقدس این گونه قیامها و نهضتها این است كه در شرایط خاصی كه هیچ كس گمان نمی برد قرار گرفته اند؛ یعنی یك مرتبه در یك فضای بسیار بسیار تاریك و ظلمانی یك شعله روشن می شود، شعله ای در یك ظلمت مطلق؛ فریاد عدالتی است در یك استبداد و ستم مطلق، جنبشی است در یك سكون و درحالی كه همه ساكن و مرعوبند، كلام و سخنی است در یك خاموشی مرگبار.

به عنوان مثال نمرودی پیدا می شود كه یك مرد باقی نمی گذارد، و در همین زمان نهضت مقدس ابراهیم صورت می گیرد: «إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً» [2]. یا فرعونی پیدا می شود و همان طوری كه قرآن می فرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی اَلْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ» [3]و در همین عصر موسایی پیدا می شود. و یا در عصر بعثت خاتم الانبیاء كه تمام دنیا در ظلمت و خاموشی و هرج و مرج و فساد فرو رفته است ناگهان فریاد «قولوا لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ تُفْلِحوا» بلند می شود.

دولت اموی است، تمام نیروها را به نفع خودش تجهیز كرده است حتی نیروی مذهب را، به این ترتیب كه محدّثین از خدا بی خبر را استخدام كرده و به آنها پول
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 40
می دهد تا به نفع او حدیث جعل كنند. می گویند یك عالم اموی گفته است: «اِنَّ الْحُسَیْنَ قُتِلَ بِسَیْفِ جَدِّهِ» [4]حسین با شمشیر جدّش كشته شد، و منظور او این بوده است كه حسین به حكم دین جدّش كشته شد. ولی من می گویم این حرف به معنی دیگری درست است و آن اینكه بنی امیّه توانسته بودند اسلام را آنچنان استثمار و استخدام و منحرف كنند كه یك عده مردم از خدا بی خبر به عنوان جهاد و خدمت به اسلام، به جنگ حسین بیایند (وَ كُلٌّ یَتَقَرَّبونَ اِلَی اللّهِ بِدَمِهِ) [5]. بعد از شهادت أبا عبد اللّه به شكرانه ی این عمل چندین مسجد ساخته شد. ببینید ظلمت و تاریكی چقدر بوده است! .

آن وقت شعله ای مانند شعله ی حسینی در یك چنین شرایطی پیدا می شود، شرایطی كه نوشته اند اگر یك نفر می خواست یك جمله درباره ی علی علیه السلام روایت بكند مثلاً بگوید من از پیغمبر چنین چیزی را درباره ی علی شنیدم یا می خواهم فلان قضیه یا فلان خطبه را از علی نقل بكنم، می رفتند در صندوق خانه ها، درها را از پشت می بستند، بعد كسی كه می خواست جمله را نقل كند، طرف را قسمهای مؤكّد می داد كه من به این شرط برای تو نقل می كنم كه آن را برای احدی نقل نكنی مگر برای كسی كه به اندازه ی خودت قابل اعتماد باشد، و تو هم او را به همین اندازه قسم بدهی كه برای شخص غیر قابل اعتماد نقل نكند.

سومین جهت تقدس نهضت حسینی این است كه در آن یك رشد و بینش نیرومند وجود دارد؛ یعنی این قیام و حماسه از آن جهت مقدس است كه قیام كننده چیزی را می بیند كه دیگران نمی بینند، همان مثل معروف: «آنچه را كه دیگران در آینه نمی بینند او در خشت خام می بیند» ، اثر كار خودش را می بیند، منطقی دارد مافوق منطق افراد عادی، مافوق منطق عقلایی كه در اجتماع هستند. ابن عباس، ابن حنفیّه، ابن عمر و عده ی زیادی در كمال خلوص نیّت، حسین بن علی را از رفتن به كربلا نهی می كردند. آنها روی منطق خودشان حق داشتند، ولی حسین چیزی را می دید كه آنها نمی دیدند. آنها نه به اندازه ی حسین بن علی خطر را احساس می كردند و نه می توانستند بفهمند كه چنین قیامی در آینده چه آثار بزرگی دارد، اما او به طور واضح می دید. چندین بار گفت: به خدا قسم اینها مرا خواهند كشت، و به خدا قسم كه با كشته شدن من اوضاع اینها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 41
زیرورو خواهد شد. این بینش قوی اوست.
[1] . آل عمران/64.
[2] . نحل/120.
[3] . قصص/4.
[4] . مقتل الحسین مقرّم، ص 6. عبارتی است از أبو بكر بن ابن العربی اندلسی در عواصم، ص 232.
[5] . بحار الأنوار، ج /44ص 298.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است