در
کتابخانه
بازدید : 1188148تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Collapse فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
تحریف معنوی یعنی چه؟ مثلاً در یك جمله ممكن است ما از لفظ نه كم كنیم و نه زیاد، ولی آنجا كه می خواهیم توجیه و تفسیر كنیم، طوری آن را توجیه و تفسیر كنیم كه درست بر خلاف و بر ضد معنی واقعی این جمله باشد. من برای این مطلب فقط یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 103
مثل كوچك عرض می كنم تا مطلب روشن شود.

نقل كرده اند- از نقلهای مسلّم است- در روزی كه مسجد مدینه را بنا می كردند و عمار یاسر فوق العاده تلاش صادقانه می كرد، پیغمبر اكرم به او فرمود: «یا عَمّارُ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» [1]ای عمار! تو را آن دسته ای می كشند كه سركش اند؛ اشاره به آیه ی قرآن كه اگر دو دسته از مسلمانان با یكدیگر جنگیدند، شما در میان آنها اصلاح كنید، اگر یك دسته سركشی كرد، شما به نفع آن دسته ی دیگر علیه دسته ی سركش وارد بشوید. این جمله ای كه پیغمبر اكرم در باره ی عمار فرمود، شخصیت بزرگی به عمار دارد و لهذا عمار كه در صفّین در خدمت امیر المؤمنین بود، وزنه ی بزرگی در لشكر علی شمرده می شد و حتی بودند افراد ضعیف الایمانی كه تا وقتی كه عمار كشته نشده بود، هنوز مطمئن نبودند كه عملی كه در ركاب علی انجام می دهند به حق است یعنی كشتن معاویه و سپاهیان او جایز است. روزی كه عمار در لشكر امیر المؤمنین به دست اصحاب معاویه كشته شد، یك مرتبه فریاد از همه جا بلند شد كه حدیث پیغمبر صادق آمد، بهترین دلیل برای این كه معاویه و یارانش بر باطل هستند این است كه اینها قاتل عمارند و پیغمبر اكرم در گذشته خبر داد كه «یا عَمّارُ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» ؛ یعنی [مصداق آیه ی] «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ اِقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی اَلْأُخْری فَقاتِلُوا اَلَّتِی تَبْغِی حَتّی تَفِی ءَ إِلی أَمْرِ اَللّهِ» [2]امروز دیگر مثل آفتاب روشن شد كه لشكر معاویه لشكر باغی یعنی سركش و ظالم و ستمگر است و حق با لشكریان علی است. پس به نصّ قرآن باید به نفع لشكریان علی علیه لشكریان معاویه وارد جنگ شد.

این قضیه تزلزلی در لشكر معاویه ایجاد كرد. معاویه كه همیشه با حیله و نیرنگ كار خودش را پیش می برد، اینجا دست به یك تحریف معنوی زد، چون نمی شد انكار كرد و گفت پیغمبر درباره ی عمار چنین سخنی نگفته است، چون شاید پانصد نفر آدم در همان جا بودند كه شهادت می دادند كه ما این جمله را از پیغمبر شنیدیم یا از كسی شنیدیم كه او از پیغمبر شنیده بود. بنابراین، این جمله ی پیغمبر درباره ی عمار قابل انكار نبود. معاویه و اصحابش تصمیم گرفتند دست به یك تحریف معنوی بزنند. وقتی شامیها می آمدند اعتراض می كردند، می گفتند معاویه چه می گویی؟ ما عمار را كشتیم!
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 104
و پیغمبر فرمود: «تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» ، می گفت اشتباه كرده اید؛ درست است، پیغمبر فرمود كه عمار را آن فئه ی سركش، طایفه ی سركش، لشكر سركش می كشد، ولی عمار را كه ما نكشتیم! می گفتند: ما كشتیم، لشكریان ما كشتند. می گفت: نه، عمار را علی كشت كه او را به اینجا آورد و موجبات كشتنش را فراهم كرد. هركس كه می آمد اعتراض می كرد، معاویه و عمرو عاص با چنین توجیهی ذهن او را راضی می كردند و او را به لشكر برمی گرداندند.

عمرو عاص دو پسر دارد. یكی از آنها تیپ خودش است، دنیادار و دنیاپرست، و دیگری نسبتاً جوان مؤمن و با ایمانی بود و با پدرش هماهنگی نمی كرد. اسم او عبد الله است. در یك جلسه كه عبد الله حاضر بود و همین مغلطه ی معنوی را به كار بردند، عبد الله گفت این چه حرفی است كه شما می زنید؟ این چه مغلطه كاری است كه شما می كنید؟ چون عمار در لشكر علی بود پس عمار را علی كشت؟ ! گفتند بله. گفت بنابراین حمزه ی سیّد الشّهداء را هم پیغمبر كشت، چون حمزه ی سیّد الشّهداء هم در لشكر پیغمبر بود كه كشته شد. معاویه ناراحت و عصبانی شد، رو كرد به عمرو عاص و گفت: عمرو عاص! چرا جلوی این پسر بی ادب را نمی گیری؟ این را می گویند تحریف معنوی.

اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی كنیم، چگونه تحریف می كنیم؟ حوادث و قضایای تاریخی، از یك طرف علل و انگیزه ها دارد، از طرف دیگر منظور و هدفها دارد. تحریف یك حادثه ی تاریخی به این است كه یا علل و انگیزه های آن حادثه را چیزی بگوییم غیر از آنچه كه بوده است و یا هدف و منظور را طوری تفسیر كنیم غیر از آنچه كه بوده است. باز یك مثال كوچك: شما به منزل كسی می روید به عنوان اینكه از مكه آمده است. انگیزه ی شما این است كه زیارت كردن حاجی مستحب است.

فردی می گوید می دانی فلان كس چرا به خانه ی فلان شخص رفت؟ می گوییم چرا؟ می گوید او فلان منظور را دارد؛ می خواهد دختر او را برای پسرش خواستگاری كند یا می خواهد دخترش را به بال پسر فلان كس بچسباند، موضوع مكه را بهانه كرده است.

این طور منظور شما را تحریف می كنند. این را می گویند تحریف معنوی.

در حادثه ی تاریخی عاشورا كه از یك طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظورهای عالی، ما مسلمانها، ما شیعیان حسین بن علی تحریف كردیم، همان طوری كه معاویة بن ابی سفیان جمله ی پیغمبر را كه در باره ی عمار فرمود: «تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» تحریف كرد؛ یعنی حسین یك انگیزه ای داشت، ما چیز دیگری برایش
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 105
تراشیدیم؛ حسین هدف و منظور خاصی داشت، ما یك هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم. أبا عبد اللّه نهضتی كرده است فوق العاده با عظمت و مقدس. تمام شرایط تقدس یك نهضت در نهضت أبا عبد اللّه هست كه نظیرش در دنیا وجود ندارد. آن شرایط چیست؟
[1] . سیره ی حلبی، ج /2ص 77.
[2] . حجرات/9.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است