در
کتابخانه
بازدید : 1188485تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Collapse فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولی حقیقت این است كه در این تقصیر هم خواص مسئول هستند و هم عوام، هر دو. راجع به مسئول بودن و مقصر بودن خواص و علما شاید چندان احتیاجی به توضیح نباشد، بعد ضمن بیان وظیفه ی علما خواهم گفت، ولی این را بدانید كه عامه ی مردم و توده ی مردم هم در این مسائل شریك اند، به همان اندازه و شاید احیاناً بیشتر. بلكه در این طور مسائل، این توده ی مردم هستند كه حقایق كُشی می كنند و خرافات را اشاعه می دهند.

حدیث معروفی است و علما برای آن اعتبار قائل شده اند. شخصی از امام صادق علیه السلام درباره ی آیه ی شریفه ی: «وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ اَلْكِتابَ إِلاّ أَمانِیَّ» [1]كه خدا از عوام یهود در آنجا انتقاد می كند (با اینكه خدا این عوام را بی سواد، امّی و درس ناخوانده معرفی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 121
می كند، در عین حال از همین عوام در قرآن انتقاد می كند و اینها را مسئول می شناسد) سؤال می كند علمای یهود مسئول بودند درست، عوام دیگر چه مسئولیتی دارند؟ اینها دیگر عوام بودنشان عذرشان است. حدیث مفصل است. امام فرمود: خیر، این طور نیست؛ بله، یك مسائلی هست كه احتیاج به درس خواندن دارد، فقط درس خوانده ها آنها را درك می كنند، درس ناخوانده ها درك نمی كنند. در اینجا می توان گفت كه عوام مسئول نیستند چون درس خوانده نیستند، گواینكه گاهی عوام مسئولیتشان این است كه چرا درس نمی خوانند. آن هم خودش یك منطقی است.

احیاناً اگر عوام مسئولیت نداشته باشند، در مسائلی است كه احتیاج به تحصیل و درس و كتاب و معلم دارد. این شخص، معلم ندیده، مدرسه ندیده، كتاب نخوانده است، چرا مسئول باشد؟ فرمود اما بعضی از مسائل است كه بشر به فطرت سلیم آن را درك می كند. این دیگر مدرسه و كتاب و معلم نمی خواهد، دیپلم داشتن- به تعبیر من- نمی خواهد، سلامت عقل كافی است. بعد امام مثال زد، فرمود اینكه یك عالمی مردم را به زهد و تقوا دعوت كند ولی همان كه مردم را به زهد و تقوا دعوت می كند خودش بر خلاف زهد و تقوا عمل كند، توبه فرما باشد اما توبه فرمایان خود توبه كمتر كنند، و مردم عوام هم اینها را ببینند كه می گویند و بر ضد گفته ی خودشان عمل می كنند، آیا این آدم باید درس خوانده و معلم دیده باشد و كلاس طی كرده باشد تا بفهمد كه یك چنین آدمی لایق پیروی نیست؟ عوام یهود اینها را به چشم خودشان می دیدند و به عقل خودشان درك می كردند، «وَ اضْطُرّوا بِمَعارِفِ قُلوبِهِمْ» با یك معرفت فكری این را درك می كردند كه از چنین كسانی نباید پیروی كرد، مع ذلك پیروی می كردند، پس مسئولند.

پس یك سلسله مسائل است كه احتیاج به درس خواندن ندارد، هر گونه درسی.

به قول معروف خط سیاه و سفید خواندن نمی خواهد، عربی دانستن نمی خواهد، فارسی دانستن هم نمی خواهد، صرف و نحو نمی خواهد، فقه و اصول نمی خواهد، منطق و فلسفه نمی خواهد، فطرت سلیم می خواهد و فطرت سلیم را هم همه دارند، فطرتشان درك می كند. در آن گونه مسائل شما چه می گویید؟ پیغمبر اكرم جمله ای دارد كه از پخته ترین جمله هاست، چون از فطری ترین جمله هاست. فرمود: «اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِّیّاتِ وَ اِنَّما لِكُلِّ امْرِئٍ ما نَوی » [2]عمل بستگی به قصد و نیت دارد. اگر شما كاری
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 122
را انجام دهید، چه خوب و چه بد، اما قصد نداشته اید و بدون قصد آن كار از شما صادر شده است، اگر بد است مسئول نیستید، اگر خوب است پاداش ندارید. این یك مطلب خیلی واضحی است و هر كسی می فهمد. حال اگر كسی آمد و مثلاً خوابی را نقل كرد، داستانی را نقل كرد، گفت فلان كس در یك جریان اضطراری، در یك عالم بی خبری، در یك كاری كه كوچكترین قصدی نداشته است بلكه قصد خلاف داشته است، در عین حال همین كار بدون قصد، او را به اعلی علّیّین بالا برد، تمام گناهانش را محو كرد، آیا ما باید قبول كنیم؟ باید كتاب خوانده باشیم، عربی دانسته باشیم، سیاه و سفید خوانده باشیم كه [بدانیم ] گناهان انسان را فقط یك توبه و یك بازگشت به حق پاك می كند، «إِنَّ اَلْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ اَلسَّیِّئاتِ» [3]كار نیك است كه اثر كار بد را می برد، اما كار بدون اختیار نه؟ .

ولی ما از همین فطرت خدادادی خودمان هرگز استفاده نمی كنیم. یكی می آید می گوید یك دزدی بود (در كتابها هم نوشته اند) راه را بر مردم می بست، چقدر مال مردم را چاپیده بود، چقدر آدمها را كشته بود، چقدر زنها را بیوه كرده بود، چقدر بچه ها را یتیم كرده بود! یك بار اطلاع پیدا كرد كه قافله ای از زوار می خواهند بروند كربلا.

آمد سر گردنه ای كمین كرد كه آنها كی از آنجا عبور می كنند، برای اینكه راه را بر زوّار امام حسین ببندد، مالشان را بگیرد، عند اللزوم آنها را بكشد، جنایت كند. منتظر بود. تا قافله برسد، دو سه ساعت وقت بود. كنار راه خوابش برد. قافله آمد و رد شد، او بیدار نشد. ولی در همین حال صحنه ی قیامت را خواب دید؛ دید او را كشان كشان به جهنم می برند. چرا به جهنم می برند؟ حسابش روشن است. كوچكترین عمل صالح در نامه ی عمل او نیست، هرچه هست گناه و جنایت است. بردند و بردند تا لبه ی پرتگاه جهنم، ولی جهنم او را نپذیرفت؛ گفت نه، این را من نمی پذیرم. نپذیرفت و برگشت. آخر، قضیه اینطور كشف شد كه این مرد چون در كنار راهی خوابیده است كه در آنجا قافله ی زوار می رفتند و گرد زوار بر لباس او نشسته است، بدون اینكه خودش قصدی داشته باشد، بلكه قصد كشتن این زوار را داشته است و قصد بردن مال اینها را داشته است، و علی رغم گفته ی پیغمبر كه «اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِّیّاتِ» و «لِكُلِّ امْرِئٍ ما نَوی » ، این عمل بدون اختیار تمام گناهانش را محو كرد:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 123
فَاِنَّ النّارَ لَیْسَ تَمُسُّ جِسْماً
عَلَیْهِ غُبارُ زُوّارِ الْحُسَیْنِ
از جنبه ی شعری خیلی خوب است، اما از جنبه مكتب امام حسین متأسفانه نه. حالا این دیگر درس خواندن می خواهد كه مردم عوام بگویند ما كه خط سیاه و سفید نخوانده ایم كه بفهمیم، ما چه می فهمیم، ما این حرفها را قبول می كنیم. می گوییم: اینها از بدیهیات عقل است، از فطریات بشر است. پس خیال نكنید كه اگر شما پذیرفتید، مسئول نیستید.
[1] . بقره/78.
[2] . بحار الأنوار، ج /70ص 225.
[3] . هود/114.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است