در
کتابخانه
بازدید : 1188478تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Expand فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Collapse فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Expand 1 عوامل مؤثر در نهضت حسینی 1 عوامل مؤثر در نهضت حسینی
Expand 2 ارزش هر یك از عوامل 2 ارزش هر یك از عوامل
Collapse 3 شرایط امر به معروف و نهی از منكر3 شرایط امر به معروف و نهی از منكر
Expand 4 مراحل و اقسام امر به معروف و نهی از منكر4 مراحل و اقسام امر به معروف و نهی از منكر
Expand 5 ارزش امر به معروف و نهی از منكر از نظر علمای اسلام 5 ارزش امر به معروف و نهی از منكر از نظر علمای اسلام
Expand 6 كارنامه ی ما در امر به معروف و نهی از منكر6 كارنامه ی ما در امر به معروف و نهی از منكر
Expand 7 تأثیر امر به معروف و نهی از منكر اهل بیت امام پس از حادثه ی كربلا7 تأثیر امر به معروف و نهی از منكر اهل بیت امام پس از حادثه ی كربلا
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
امر به معروف و نهی از منكر یگانه اصلی است كه ضامن بقای اسلام است؛ به اصطلاح، علت مُبقیه است. اصلاً اگر این اصل نباشد، اسلامی نیست. رسیدگی كردن دائم به وضع مسلمین است. آیا یك كارخانه بدون بازرسی و رسیدگی دائمی مهندسین متخصص كه ببینند چه وضعی دارد، قابل بقاست؟ اصلاً آیا ممكن است یك سازمان همین طور به حال خود باشد، هیچ درباره اش فكر نكنیم و در عین حال به كار خود ادامه دهد؟ ابداً. جامعه هم چنین است. یك جامعه ی اسلامی این طور است بلكه صد درجه برتر و بالاتر. شما كدام انسان را پیدا می كنید كه از پزشك بی نیاز باشد؟ یا انسان باید خودش پزشك بدن خود باشد یا باید دیگران پزشك باشند و او را معالجه كنند:

متخصص چشم، متخصص گوش و حلق و بینی، متخصص مزاج، متخصص اعصاب.

انسان همیشه انواع پزشكها را در نظر می گیرد برای آنكه اندامش را تحت نظر بگیرند، ببینند در چه وضعی است. آن وقت جامعه نظارت و بررسی نمی خواهد؟ ! جامعه رسیدگی نمی خواهد؟ ! آیا چنین چیزی امكان دارد؟ ! ابداً.

حسین بن علی علیه السلام در راه امر به معروف و نهی از منكر یعنی در راه اساسی ترین اصلی كه ضامن بقای اجتماع اسلامی است كشته شد؛ در راه آن اصلی كه اگر نباشد، دنبالش متلاشی شدن است، دنبالش تفرّق است، دنبالش تفكّك و از میان رفتن و گندیدن پیكر اجتماع است. بله، این اصل این مقدار ارزش دارد. آیات قرآن در این زمینه بسیار زیاد است. قرآن كریم بعضی از جوامع گذشته را كه یاد می كند و می گوید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 236
اینها متلاشی و هلاك شدند، تباه و منقرض شدند، می فرماید: به موجب اینكه در آنها نیروی اصلاح نبود، نیروی امر به معروف و نهی از منكر نبود، حس امر به معروف و نهی از منكر در میان این مردم زنده نبود.

حال ببینیم امر به معروف و نهی از منكر چه شرایطی دارد و چگونه ما می توانیم امر به معروف و نهی از منكر كنیم. اولاً معروف یعنی چه؟ منكر یعنی چه؟ امر به معروف و نهی از منكر یعنی چه؟ اسلام از باب اینكه نخواسته موضوع امر به معروف و نهی از منكر را به امور معین مثل عبادات، معاملات، اخلاقیات، محیط خانوادگی و. . . محدود كند، كلمه ی عام آورده است: معروف، یعنی هر كار خیر و نیكی. امر به معروف لازم است. نقطه ی مقابلش: هر كار زشتی. نگفت شرك یا فسق یا غیبت یا دروغ یا نمیمه [1]یا تفرقه اندازی یا ربا یا ریا، بلكه گفت: منكر؛ هرچه كه زشت و پلید است.

«امر» یعنی فرمان، «نهی» یعنی بازداشتن، جلوگیری كردن. اما این فرمان یعنی چه؟ آیا مقصود از این فرمان، فرمان لفظی است؟ آیا امر به معروف و نهی از منكر فقط در مرحله ی لفظ است؟ فقط باید با زبان، امر به معروف و نهی از منكر كرد؟ خیر، امر به معروف و نهی از منكر در مرحله ی دل و ضمیر هست، در مرحله ی زبان هست، در مرحله ی دست و عمل هم هست. تو باید با تمام وجودت آمر به معروف و ناهی از منكر باشی.

از علی بن أبی طالب علیه السلام سؤال كردند: اینكه قرآن در مورد بعضی از زنده های روی زمین می گوید اینها مرده اند، یعنی چه؟ «مَیِّتُ الْاَحْیاء» مرده ی در میان زنده ها كیست و چیست؟ فرمود: مردم چند طبقه اند. بعضی وقتی كه منكرات را می بینند در ناحیه ی دل متأثر می شوند، تا مغز استخوانشان می سوزد، زبانشان به سخن درمی آید، انتقاد می كنند، می گویند، ارشاد می كنند؛ به این مرحله هم قانع نشده وارد مرحله ی عمل می شوند، با هر نوع عملی كه شده است، با مهربانی باشد، با خشونت باشد، با زدن باشد، با كتك خوردن باشد، بالأخره هر عملی را كه وسیله ببینند برای اینكه با آن منكر مبارزه كنند انجام می دهند. فرمود: این یك زنده ی به تمام زنده است. بعضی دیگر وقتی كه منكرات را می بینند دلشان آتش می گیرد، به زبان می گویند، داد و فریاد می كنند، استغاثه می كنند، نصیحت می كنند، موعظه می كنند ولی پای عمل كه در میان می آید، دیگر مرد عمل نیستند. فرمود: این هم دو سه خصلت از حیات را داراست ولی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 237
یك خصلت از حیات را ندارد. صنف سوم دلش آتش می گیرد اما فقط جوش می زند، فقط ناراحت می شود. مثلاً روزنامه را می خواند، می بیند ایام عید نمی خواهند احترام حسین بن علی را حفظ كنند. روزنامه ها تبلیغ می كنند، رادیو هم تبلیغ می كند كه از این فرصت برای تفریح استفاده كنید. چه نشسته اید! نصف مردم تهران رفتند، جاها را گرفتند، ده روز تعطیلی دارید. اینها را می خواند، در دل می گوید اینها چه كسانی هستند؟ ! چرا با حسین بن علی علیه السلام مبارزه می كنند؟ ! چرا یك نفر یك كلمه در روزنامه یا جای دیگر نمی نویسد كه تفریح وقت زیادی دارد [2]. ما مدعی هستیم كه حسین بن علی با روح ما پیوند دارد. ما از این مكتب استفاده ها كرده ایم و می كنیم. این كشور كشور حسین بن علی است، كشور شیعه است. حسین بن علی شعار این ملت است، شعار این كشور است. این، اهانت به حسین بن علی است كه شما این ایام را به دنبال تفریح و تفنّن بروید! در روزنامه می خواند، جوش هم می زند اما حاضر نیست یك كلمه حتی به رفیقش بگوید كه احترام حسین بن علی را حفظ كن، تا سوم [شهادت ] حسین بن علی باش.

لااقل این مقدار احترام أبا عبد اللّه را حفظ كنید. ما حسین را نگهداری نكرده ایم، حسین بوده است كه تاكنون ما را نگهداری كرده است. به قول اقبال لاهوری:

«هیچ وقت مسلمانان اسلام را نگهداری نكرده اند، همیشه اسلام بوده است كه مسلمانان را نگهداری كرده است. » هر وقت خطر عمیقی كشور را تهدید می كند، آن وقت می بینید می آیند سراغ علی بن أبی طالب و نهج البلاغه اش، سراغ حسین بن علی و یاد او. ما از آن مردمی هستیم كه «فَإِذا رَكِبُوا فِی اَلْفُلْكِ دَعَوُا اَللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ اَلدِّینَ فَلَمّا نَجّاهُمْ إِلَی اَلْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِكُونَ» [3]. بعضی از مردم سوار كشتی كه می شوند، هنگامی كه دریا طوفانی می شود صدای یا اللّه یا اللّه، خدا خدایشان بلند است با خلوص نیت، درباره ی چیزی جز خدا فكر نمی كنند. ولی وقتی خدا نجاتشان می دهد، به ساحل نجات كه می رسند، وقتی خطر را دور می بینند، بكلی یادشان می رود، منكر خدا می شوند، برای خدا مشرك می سازند. ما در همین كشور خودمان مگر ندیدیم حدود بیست و پنج
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 238
سال پیش [4]چقدر نام حسین بن علی و علی بن أبی طالب را آنها كه نمی بردند، می بردند! همین كه نجات پیدا كردند، گفتند ما بابك خرّمدین داشتیم، المقنّع داشتیم، مازیار داشتیم. وقتی كه خطری این ملت را تهدید می كند، بابك خرّمدین كدام جهنم درّه است؟ ! به جنگ حسین بن علی می آیند، قهرمان در مقابل او درست می كنند. خجالت نمی كشند! به جای اینكه افتخار كند اسم پسرش را حسین بگذارد، بابك و مازیار و جمشید و فرشید می گذارد!
[1] . سخن چینی.
[2] . [خواننده ی محترم توجه دارد كه این سخنرانیها در زمان رژیم منحوس گذشته ایراد شده و تاریخ آنها مقارن با ایام نوروز بوده است. ]
[3] . عنكبوت/65.
[4] . [زمان نهضت ملی شدن نفت و تزلزل حكومت پهلوی ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است