در
کتابخانه
بازدید : 1188743تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Expand فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Collapse فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand 1 معنی تبلیغ 1 معنی تبلیغ
Expand 2 وسائل و ابزار پیام رسانی 2 وسائل و ابزار پیام رسانی
Collapse 3 روش تبلیغ 3 روش تبلیغ
Expand 4 روشهای تبلیغی نهضت حسینی 4 روشهای تبلیغی نهضت حسینی
Expand 5 حادثه ی كربلا، تجسم عملی اسلام 5 حادثه ی كربلا، تجسم عملی اسلام
Expand 6 نقش اهل بیت سید الشهداء درتبلیغ نهضت حسینی 6 نقش اهل بیت سید الشهداء درتبلیغ نهضت حسینی
Expand 7 شرایط مبلّغ، و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام در مدت اسارتشان 7 شرایط مبلّغ، و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام در مدت اسارتشان
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله ی دیگر در مورد روش تبلیغی پیامبران این است كه آنها می گفتند ما نقشی جز رسالت نداریم، ما خلق خدا و رسول خدا و پیام آور خدا هستیم. پیغمبران نمی آمدند سند بهشت و جهنم امضا كنند همان گونه كه كشیشها از این كارها می كردند و شاید هنوز هم می كنند، كارهایی از این قبیل كه سند به دست كسی بدهند و به او بگویند تو با این سند خیالت جمع باشد كه من این قدر از بهشت را برای تو تضمین كردم! با اینكه از نظر رسالت خودشان و كلیت آن كوچكترین تردیدی به خود راه نمی دادند و مسائل را به طور كلی می گفتند، ولی در جواب سؤالاتی نظیر «عاقبت من چگونه است؟ » می گفتند خدا عالم است، چه می دانم؛ از بواطنْ خدا عالم است، اینكه عاقبت تو به كجا منتهی می شود خدا خودش بهتر می داند.

درباره ی جناب عثمان بن مظعون، صحابه ی بسیار بزرگوار رسول خدا، نوشته اند كه بعد از آنكه رسول اكرم به مدینه هجرت كردند او جزء مهاجرین بود. وی اولین كسی بود كه در مدینه وفات كرد و رسول اكرم دستور دادند كه او را در بقیع دفع كنند و بقیع را از همان روز قبرستان قرار دادند. همین جناب عثمان بن مظعون است كه در سمت شرق بقیع مدفون است و مرد بسیار بزرگواری است و رسول اكرم به او خیلی اظهار علاقه می كردند و همه این را می دانستند. امیر المؤمنین در نهج البلاغه می فرماید: «كانَ لی فیما مَضی اَخٌ فِی اللّهِ وَ كانَ یُعَظِّمُهُ فی عَیْنی صِغَرُ الدُّنْیا فی عَیْنِهِ» [1]یعنی در گذشته یك برادر دینی داشتم كه در راه حق بود و آنچه كه او را در چشم من بزرگ می كرد این بود كه تمام دنیا در نظر او كوچك بود. شارحان نهج البلاغه گفته اند مقصود امیر المؤمنین عثمان بن مظعون است. یكی از پسران امیر المؤمنین اسمش عثمان است. وقتی متولد شد، امیر المؤمنین فرمود: من می خواهم اسم این را به نام برادرم عثمان بن مظعون بگذارم؛ می خواست یادآور عثمان بن مظعون باشد.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 358
اینچنین مردی از دنیا رفت. او در خانه ی یكی از انصار زندگی می كرد. زنی هم در آن خانه بود- و شاید زن برادر انصاری اش بود- به نام «امّ علاء» كه به او خدمت می كرد.

رسول اكرم آمدند برای تشییع جنازه ی عثمان بن مظعون، و در این مراسم طوری رفتار كردند كه با اخصّ اصحاب رفتار می كردند. یك دفعه امّ علاء رو كرد به جنازه ی عثمان بن مظعون و گفت: «هَنیئاً لَكَ الْجَنَّةُ» بهشت تو را گوارا باد! رسول اكرم رو كرد به او و با تندی فرمود: چه كسی چنین قولی به تو داد؟ گفت: یا رسول اللّه! این صحابی شماست، من به خاطر اینهمه علاقه ای كه شما به او داشتید این سخن را عرض كردم. رسول خدا این آیه را خواند: «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما اَدْری ما یُفْعَلُ بی وَ لا بِكُمْ» [2]خیلی معنی دارد. همچنین در اواخر سوره ی مباركه ی جن است: «قُلْ إِنِّی لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً» بگو اختیار سود و زیان شما با من نیست، «قُلْ إِنِّی لَنْ یُجِیرَنِی مِنَ اَللّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً» [3]خود مرا جز خدا كسی پناه نخواهد داد.
[1] . نهج البلاغه، حكمت 281.
[2] . احقاف/9.
[3] . جن/21 و 22.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است