در
کتابخانه
بازدید : 384899تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
به عنوان مقدمه: مقایسه ی روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام (تقیّه)
Expand سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام
Collapse امام صادق علیه السلام امام صادق علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1)
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2)
Expand امام موسی بن جعفر علیهما السلام امام موسی بن جعفر علیهما السلام
Expand موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام
Expand <span class="HFormat">امام رضا علیه السلام</span>امام رضا علیه السلام
Expand سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام
Expand مهدی موعودمهدی موعود
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
امام صادق علیه السلام در عصر و زمانی واقع شد كه علاوه بر حوادث سیاسی، یك سلسله حوادث اجتماعی و پیچیدگیها و ابهامهای فكری و روحی پیدا شده بود، لازمتر این بود كه امام صادق جهاد خود را در این جبهه آغاز كند. مقتضیات زمان امام صادق علیه السلام كه در نیمه ی اول قرن دوم می زیست با زمان سید الشهداء علیه السلام كه در حدود نیمه ی قرن اول بود خیلی فرق داشت.

در حدود نیمه ی قرن اول در داخل كشور اسلامی برای مردانی كه می خواستند به اسلام خدمت كنند یك جبهه بیشتر وجود نداشت و آن جبهه ی مبارزه با دستگاه فاسد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 47
خلافت بود، سایر جبهه ها هنوز به وجود نیامده بود و یا اگر به وجود آمده بود اهمیتی پیدا نكرده بود، حوادث عالم اسلام همه مربوط به دستگاه خلافت بود و مردم از لحاظ روحی و فكری هنوز به بساطت و سادگی صدر اول زندگی می كردند. اما بعدها و در زمانهای بعد تدریجا به علل مختلف جبهه های دیگر به وجود آمد، جبهه های علمی و فكری. یك نهضت علمی و فكری و فرهنگی عظیم در میان مسلمین آغاز شد. نحله ها و مذهبها در اصول دین و فروع دین پیدا شدند. به قول یكی از مورخین، مسلمانان در این وقت از میدان جنگ و لشكركشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند.

علوم اسلامی در حال تدوین بود. در این زمان یعنی در زمان امام صادق علیه السلام از یك طرف زد و خورد امویها و عباسیها فترتی به وجود آورد و مانع بیان حقایق را تاحدی از بین برد، و از طرف دیگر در میان مسلمانان یك شور و هیجان برای فهمیدن و تحقیق پیدا شد؛ لازم بود شخصی مثل امام صادق علیه السلام این جبهه را رهبری كند و بساط تعلیم و ارشاد خود را بگستراند و به حل معضلات علمی در معارف و احكام و اخلاق بپردازد. در زمانهای قبل همچو زمینه ها نبود، همچو استعداد و قابلیت و شور و هیجانی در مردم نبود.

در تاریخ زندگی امام صادق علیه السلام یك جا می بینیم زنادقه و دهریّینی از قبیل ابن ابی العوجاء و ابو شاكر دیصانی و حتی ابن مقفع می آیند و با آن حضرت محاجه می كنند و جوابهای كافی می گیرند. احتجاجات بسیار مفصل و طولانی از آن حضرت در این زمینه ها باقی است كه به راستی اعجاب آور است. توحید مفضّل كه رساله ای است طولانی در این زمینه، در اثر یك مباحثه بین مفضل از اصحاب آن حضرت و بین یك نفر دهری مسلك و رجوع كردن مفضل به امام صادق علیه السلام پدید آمد.

در جای دیگر می بینیم كه اكابر معتزله از قبیل عمرو بن عبید و واصل بن عطا كه مردمان مفكری بودند می آمدند و در مسائل الهی یا مسائل اجتماعی سؤال و جواب می كردند و می رفتند.

در جای دیگر فقهای بزرگ آن عصر را می بینیم كه یا شاگردان آن حضرتند و یا بعضی از آنها می آمدند و از آن حضرت سؤالاتی می كردند. ابو حنیفه و مالك معاصر امام صادق اند و هر دو از محضر امام علیه السلام استفاده كرده اند. شافعی و أحمد بن حنبل شاگردان شاگردان آن حضرتند. مالك در مدینه بود و مكرر به حضور امام علیه السلام می آمد و خود او می گوید وقتی كه به حضورش می رسیدم و به من احترام می كرد خیلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 48
خرسند می شدم و خدا را شكر می كردم كه او به من محبت دارد. مالك درباره ی امام صادق می گوید: «كان من عظماء العبّاد و اكابر الزهاد و الّذین یخشون اللّه عزّ و جل، و كان كثیر الحدیث، طیّب المجالسة، كثیر الفوائد. » یعنی از بزرگان و اكابر عُبّاد و زهاد بود و از كسانی بود كه خوف و خشیت الهی در دلش قرار داشت. او مردی بود كه حدیث پیغمبر را زیاد می دانست، خوش محضر بود، مجلسش پرفایده بود. و باز مالك می گوید: «ما رأت عین و لا سمعت أذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد. » یعنی چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به دلی خطور نكرده كسی از جعفر بن محمد فاضلتر باشد. ابو حنیفه می گفت: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» از جعفر بن محمد فقیه تر و داناتر ندیدم.

می گوید وقتی كه جعفر بن محمد به امر منصور به عراق آمد منصور به من گفت كه سخت ترین مسائل را برای سؤال از او تهیه كنم. من چهل مسأله ی اینچنین تهیه كردم و رفتم به مجلسش. منصور مرا معرفی كرد، امام فرمود او را می شناسم، پیش ما آمده است. بعد به امر منصور مسائل را طرح كردم. در جواب هر یك فرمود عقیده ی شما علمای عراق این است، عقیده ی فقهای مدینه این است، و خودش گاه با ما موافقت می كرد و گاه با اهل مدینه، گاهی هم نظر سومی می داد.

در جای دیگر متصوفه را می بینیم كه به حضور آن حضرت رفت و آمد و سؤال و جواب می كردند كه نمونه ی مختصری از آن را قبلا عرض كردم.

زمان امام صادق علیه السلام زمانی بود كه برخورد افكار و آراء و جنگ عقاید شروع شده بود و ضرورت ایجاب می كرد كه امام كوشش خود را در این صحنه و این جبهه قرار دهد. همیشه باید در این گونه امور به اثر كار توجه داشت. سید الشهداء علیه السلام دانست كه شهادتش اثر مفید دارد، قیام كرد و شهید شد و اثرش هنوز هم باقی است.

امام صادق علیه السلام فرصت را برای تعلیم و تأسیس كانون علمی مناسب دید، به این كار همت گماشت. بغداد كه كانون جنبش علمی اسلامی صدر اسلام است در زمان امام صادق علیه السلام بنا شد. ظاهراً ایشان آخر عمر سفری به بغداد آمده است. اثر امام صادق علیه السلام است كه می بینیم شیعه، در مقدم سایر فرق، در علوم اسلامی پیشقدم و مؤسس شد و یا لااقل دوش به دوش دیگران حركت كرد و در همه ی رشته ها از ادب و تفسیر و فقه و كلام و فلسفه و عرفان و نجوم و ریاضی و تاریخ و جغرافی كتابها نوشت و رجال بزرگ بیرون داد، عالی ترین و نفیس ترین آثار علمی را به جهان تحویل داد.

اگر امروز می بینیم اصلاح طلبانی به رسمیت مذهب شیعه- بعد از هزار سال- اقرار و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 49
اعتراف می كنند به خاطر این است كه شیعه یك مكتب واقعی اسلامی است و آثار شیعی در هر رشته نشان می دهد كه دیگر نمی توان اتهامات سیاسی به آن بست. این آثار مولود ایمان و عقیده است؛ سیاست نمی تواند اینچنین فقه یا اخلاق یا فلسفه و عرفان یا تفسیر و حدیثی به وجود آورد. رسمیت امروز شیعه معلول طرز كار و عمل آن روز امام صادق سلام اللّه علیه است.

مقصود این است كه ائمه ی اطهار در هر زمانی مصلحت اسلام و مسلمین را در نظر می گرفتند و چون دوره ها و زمانها و مقتضیات زمان و مكان تغییر می كرد خواه و ناخواه همان طور رفتار می كردند كه مصالح اسلامی اقتضا می كرد و در هر زمان جبهه ای مخصوص و شكلی نو از جهاد به وجود می آمد و آنها با بصیرت كامل آن جبهه ها را تشخیص می دادند.

این تعارضها نه تنها تعارض واقعی نیست، بلكه بهترین درس آموزنده است برای كسانی كه روح و عقل و فكر مستقیمی داشته باشند، جبهه شناس باشند و بتوانند مقتضیات هر عصر و زمانی را درك كنند كه چگونه مصالح اسلامی اقتضا می كند كه یك وقت مثل زمان سید الشهداء علیه السلام نهضت آنها شكل قیام به سیف به خود بگیرد و یك زمان مثل زمان امام صادق علیه السلام شكل تعلیم و ارشاد و توسعه ی تعلیمات عمومی و تقویت مغزها و فكرها پیدا كند و یك وقت شكل دیگر. إِنَّ فِی ذلِكَ لَذِكْری لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی اَلسَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ [1].


[1] . ق/37.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است