در
کتابخانه
بازدید : 384879تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
به عنوان مقدمه: مقایسه ی روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام (تقیّه)
Expand سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام امام صادق علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1)
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2)
Expand امام موسی بن جعفر علیهما السلام امام موسی بن جعفر علیهما السلام
Expand موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام
Collapse <span class="HFormat">امام رضا علیه السلام</span>امام رضا علیه السلام
Expand سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام
Expand مهدی موعودمهدی موعود
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
می دانیم كه در همان زمان خلفای عباسی، با آن همه مخالفت شدیدی كه ائمه ی ما با خلفا داشتند [و افراد را از همكاری با آنها منع می كردند، در موارد خاصی همكاری با دستگاه آنها را به خاطر نیل به برخی اهداف اسلامی تجویز و بلكه تشویق می نمودند. ] صفوان جمّال- كه شیعه ی موسی بن جعفر است- شترهایش را برای سفر حج به هارون كرایه می دهد. می آید خدمت موسی بن جعفر. حضرت به او می گوید: تو همه چیزت خوب است الاّ یك چیزت. می گوید چی؟ می فرماید: چرا شترهایت را به هارون كرایه دادی؟ می گوید من كه كار بدی نكردم، برای سفر حج بود، برای كار بدی نبود. فرمود:

برای سفر حج هم [نباید چنین می كردی. ] بعد فرمود: لا بد پس كرایه اش باقی مانده است كه بعد باید بگیری. عرض كرد: بله. فرمود: و لا بد اگر به تو بگویند چنانچه هارون همین الآن از بین برود راضی هستی یا راضی نیستی، دلت می خواهد كه طلب تو را بدهد و بعد بمیرد. این مقدار راضی به بقای او هستی. گفت: بله. فرمود: همین مقدار راضی بودن به بقای ظالم گناه است. صفوان كه یك شیعه ی خالص است ولی سوابق زیادی با هارون دارد فوراً رفت تمام وسایل كار خود را یكجا فروخت. (او حمل ونقل دار بود) . به هارون خبر دادند كه صفوان هرچه شتر و وسایل حمل و نقل داشته همه را یكجا فروخته است. هارون احضارش كرد. گفت چرا این كار را كردی؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 140
گفت:

دیگر پیر شده ام و از كار مانده ام، نمی توانم بچه هایم را خوب اداره كنم، فكر كردم كه دیگر از این كار به كلی صرف نظر كنم. هارون گفت: راستش را بگو. گفت: همین است.

هارون خیلی زیرك بود، گفت: آیا می خواهی بگویم قضیه چیست؟ من فكر می كنم بعد از اینكه تو با من این قرارداد معامله را بستی موسی بن جعفر به تو اشاره ای كرده.

گفت: نه، این حرفها نیست. گفت بیخود انكار نكن. اگر آن سوابق چندین ساله ای كه من با تو دارم نبود همین جا دستور می دادم گردنت را بزنند.

همین ائمه كه همكاری [با خلفا] را تا این حد نهی می كنند و ممنوع می شمارند، در عین حال اگر كسی همكاری اش به نفع جامعه ی مسلمین باشد، آنجا كه می رود از مظالم و شُرور بكاهد، یعنی در جهت هدف و مسلك خود فعالیت كند- نه آن كاری كه صفوان جمّال كرد كه فقط تأیید و همكاری است- این همكاری را جایز می دانند. یك وقت یك كسی می رود پستی را در دستگاه ظلم اشغال می كند برای اینكه از این پست و مقام حسن استفاده كند. این همان چیزی است كه فقه ما اجازه می دهد، سیره ی ائمه اجازه می دهد، قرآن هم اجازه می دهد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است