در
کتابخانه
بازدید : 384934تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
به عنوان مقدمه: مقایسه ی روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام (تقیّه)
Expand سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام امام صادق علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1)
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2)
Expand امام موسی بن جعفر علیهما السلام امام موسی بن جعفر علیهما السلام
Expand موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام
Expand <span class="HFormat">امام رضا علیه السلام</span>امام رضا علیه السلام
Expand سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام
Collapse مهدی موعودمهدی موعود
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
جریانهای دیگری در تاریخ اسلام می بینیم؛ از جمله: یكی از فقهای مدینه به نام «محمد بن عِجلان» رفت با محمد بن عبد اللّه محض بیعت كرد. بنی العباس كه ابتدا حامی اینها بودند، مسأله ی خلافت كه پیش آمد، خلافت را گرفتند، بعد هم سادات حسنی را كشتند. منصور این مرد فقیه را خواست، تحقیق كرد، ثابت شد كه او بیعت كرده است. دستور داد دست او را ببُرند. گفت این دستی كه با دشمن من بیعت كرده است باید بریده شود. نوشته اند فقهای مدینه جمع شدند و شفاعت كردند و در شفاعتشان اینجور گفتند كه خلیفه! او تقصیر ندارد، او مردی است فقیه و عالم به روایات؛ این مرد خیال كرد كه محمد بن عبد اللّه محض مهدی امت است و لذا با او بیعت كرد و الاّ قصد او دشمنی با تو نبود.

این است كه ما می بینیم در تاریخ اسلام موضوع مهدی موعود از مسائل بسیار مسلّم و قطعی است. ما همین طور كه دوره به دوره پیش می آییم می بینیم حوادثی در تاریخ اسلام پیدا شده كه منشأش همین اعتقاد به ظهور مهدی موعود بوده است.

بسیاری از ائمه ی ما وقتی كه از دنیا می رفتند عده ای می گفتند شاید نمرده است، شاید غایب شده است، شاید مهدی امت است. این امر راجع به حضرت امام موسی كاظم هست، حتی راجع به حضرت باقر هست، ظاهرا راجع به حضرت صادق هم هست، و راجع به بعضی از ائمه ی دیگر نیز هست.

حضرت صادق پسری دارند به نام اسماعیل كه «اسماعیلیه» منتسب به او هستند.

اسماعیل در زمان حیات حضرت از دنیا رفت. حضرت خیلی هم اسماعیل را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 175
دوست می داشتند. وقتی اسماعیل از دنیا رفت و او را غسل دادند و كفن كردند، حضرت صادق مخصوصاً آمدند به بالین اسماعیل، اصحابشان را صدا زدند، كفن را باز كردند، صورت اسماعیل را نشان دادند و فرمودند: این اسماعیل پسر من است، این مُرد، فردا ادعا نكنید كه او مهدی امت است و غایب شد، جنازه اش را ببینید، صورتش را ببینید، بشناسید و بعد شهادت بدهید.

اینها همه نشان می دهد كه زمینه ی مهدی امت در میان مسلمین به قدری قطعی بوده است كه جای شك و تردید نیست. تا آنجا كه من تحقیق كرده ام، تا زمان ابن خلدون شاید حتی یك نفر از علمای اسلام پیدا نشده است كه بگوید احادیث مربوط به مهدی علیه السلام از بیخ اساس ندارد؛ همه قبول كرده اند. اگر اختلاف بوده است، درباره ی جزئیات بوده كه آیا مهدی این شخص است یا آن شخص؟ آیا پسر امام حسن عسكری است یا نه؟ آیا از اولاد امام حسن است یا از اولاد امام حسین؟ اما در اینكه این امت مهدی ای خواهد داشت و آن مهدی از اولاد پیغمبر و از اولاد حضرت زهراست و كارش این است كه جهان را پر از عدل و داد می كند پس از آنكه پر از ظلم و جور شده است، تردیدی نبوده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است