در
کتابخانه
بازدید : 385007تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
به عنوان مقدمه: مقایسه ی روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام (تقیّه)
Expand سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام سخنی پیرامون امام زین العابدین علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام امام صادق علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (1)
Expand امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2) امام صادق علیه السلام و مسأله ی خلافت (2)
Expand امام موسی بن جعفر علیهما السلام امام موسی بن جعفر علیهما السلام
Expand موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام موجبات شهادت امام موسی كاظم علیه السلام
Expand <span class="HFormat">امام رضا علیه السلام</span>امام رضا علیه السلام
Expand سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام
Collapse مهدی موعودمهدی موعود
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
من الان نمی دانم كه حافظ آیا واقعا شیعه است یا سنی، و خیال هم نمی كنم كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 177
كسی به طور قطع بتواند بگوید كه حافظ شیعه بوده است. ولی ما در اشعار حافظ نیز می بینیم [به این مسأله اشاره شده است. ] دو مورد الان یادم هست، یكی آنجا كه می گوید:

كجاست صوفی دجّال چشم ملحد شكل
بگو بسوز كه مهدی دین پناه رسید
و دیگر آن غزل معروفی كه چقدر با حال هم گفته است:

مژده ای دل كه مسیحا نفسی می آید
كه ز انفاس خوشش بوی كسی می آید
از غم و درد مكن ناله و فریاد كه دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید
ز آتش وادی ایمن نه منم خرّم و بس
موسی اینجا به امید قبسی می آید
كس ندانست كه منزلگه مقصود كجاست
این قدر هست كه بانگ جرسی می آید
خبر بلبل این باغ مپرسید كه من
ناله ای می شنوم كز قفسی می آید
عرایض من در این قسمت كه می خواستم از جنبه ی تاریخی بحث كنم به پایان رسید.

حال بعد از زمان حضرت حجت چه مدعیان كذّابی پیدا خواهند شد، آن هم خودش یك داستانی دارد كه دیگر وارد آن نمی شوم. پایان عرایض خودم را می خواهم به سه مطلب دیگر اختصاص بدهم.

اینكه بعد از آنكه دنیا پر از ظلم و جور شد عدل كلی پیدا می شود مسأله ای به وجود آورده است و آن این كه: بعضی از افراد به اتكاء همین مطلب با هر اصلاحی مخالفند، می گویند دنیا باید پر از ظلم و جور بشود تا یك دفعه انقلاب گردد و پر از عدل و داد بشود. اگر هم به زبان نیاورند، ته دلشان [با اصلاح ] مخالف است. اگر ببینند یك كسی یك قدم اصلاحی برمی دارد ناراحت می شوند. وقتی كه می بینند در جامعه ای در مردم یك علامت توجهی به سوی دیانت پیدا شده واقعاً ناراحت می شوند، می گویند نباید چنین چیزی بشود، باید مرتب بدتر شوند تا حضرت ظهور كنند؛ اگر بنا شود ما یك كاری كنیم كه مردم به سوی دین بیایند ما به ظهور حضرت حجت خیانت كرده و ظهور ایشان را تأخیر انداخته ایم.

آیا واقعاً مطلب از همین قرار است یا نه؟ توضیحی می دهم تا مطلب خوب معلوم شود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است