در
کتابخانه
بازدید : 747497تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Expand بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Expand بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Collapse بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Expand بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از بحثهای پیش معلوم شد اسلام با طلاق و انحلال كانون خانوادگی نظر مخالف دارد، آن را دشمن می دارد، انواع تدابیر اخلاقی و اجتماعی برای حفظ این كانون از خطر انحلال به كار برده است، برای جلوگیری از وقوع طلاق به هر وسیله ای متوسل شده و از هر سلاحی استفاده كرده است جز وسیله ی زور و سلاح قانون.

اسلام با این جهت كه از زور و سلاح قانون برای جلوگیری مرد از طلاق استفاده شود و زن با زور قانون در خانه ی مرد بماند مخالف است؛ آن را با مقام و موقعی كه زن باید در محیط خانواده داشته باشد مغایر می داند، زیرا ركن اساسی زندگی خانوادگی احساسات و عواطف است و آن كس كه باید احساسات و عواطف زناشویی را دریافت و جذب كند تا بتواند به نوبه ی خود به فرزندان خود مهر و محبت بپاشد زن است. بی مهری شوهر و خاموش شدن شعله ی احساسات شوهری او نسبت به زن، محیط خانوادگی را سرد و تاریك می كند زیرا حتی احساسات مادرانه ی یك زن نسبت به فرزندان بستگی زیادی دارد به احساسات شوهر در باره ی او. به قول خانم بئاتریس ماریو- كه قسمتی از گفتار او را در مقاله ی پیش نقل كردیم- احساسات مادری غریزه نیست، به این معنی كه چنین نیست كه به هر حال مادر مقادیری احساسات ثابت و غیر قابل كاهش و افزایش نسبت به فرزندان خود داشته باشد، و برخورداری او از عواطف
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 270
شوهر تأثیر فراوانی در احساسات مادری او دارد.

نتیجه اینكه وجود زن باید از وجود مرد عواطف و احساسات بگیرد تا بتواند فرزندان را از سرچشمه ی فیاض عواطف خود سیراب كند.

مرد مانند كوهسار است و زن به منزله ی چشمه و فرزندان به منزله ی گلها و گیاهها.

چشمه باید باران كوهساران را دریافت و جذب كند تا بتواند آن را به صورت آب صاف و زلال بیرون دهد و گلها و گیاهها و سبزه ها را شاداب و خرم نماید. اگر باران به كوهساران نبارد یا وضع كوهسار طوری باشد كه چیزی جذب زمین نشود، چشمه خشك و گلها و گیاهها می میرند.

پس همان طوری كه ركن حیات دشت و صحرا باران و بالأخص باران كوهستانی است، ركن حیات خانوادگی احساسات و عواطف مرد نسبت به زن است. از این عواطف است كه هم زندگی زن و هم زندگی فرزندان صفا و جلا و خرمی می گیرد.

وقتی كه احساسات و عواطف مرد نسبت به زن اینچنین وضع و موقعی در روح زندگی خانوادگی دارد، چگونه ممكن است از قانون به عنوان یك سلاح و یك تازیانه علیه مرد استفاده كرد؟ .

اسلام با طلاقهای ناجوانمردانه، یعنی با اینكه مردی پس از امضای پیمان زناشویی و احیاناً مدتی زندگی مشترك به خاطر هوسِ زن نو یا یك هوس دیگر زن پیشین را از خود براند، سخت مخالف است. اما راه چاره از نظر اسلام این نیست كه «ناجوانمرد» را مجبور به نگهداری زن كند. اینچنین نگهداری با قانون طبیعی زندگی خانوادگی مغایرت دارد.

اگر زن با زور قانون و قوه ی مجریه بخواهد به خانه ی شوهر برگردد، می تواند آن خانه را اشغال نظامی كند اما نمی تواند بانوی آن خانواده و رابط جذب احساسات از شوهر و دفع احساسات به فرزندان بوده باشد، و هم نمی تواند وجدان نیازمند به مهر خود را اشباع و اقناع نماید.

اسلام كوششها كرده كه ناجوانمردی و طلاقهای ناجوانمردانه از میان برود و مردان جوانمردانه از زنان نگهداری و پذیرایی كنند. ولی اسلام بر خود به عنوان یك قانونگذار و بر زن به عنوان مركز منظومه ی خانوادگی و رابط جذب و دفع احساسات، نمی پسندد كه زن را به زور و اجبار در نزد مرد ناجوانمرد نگهداری كند.

آنچه اسلام كرده است درست نقطه ی مقابل كاری است كه غرب و غرب پرستان كرده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 271
و می كنند. اسلام با عوامل ناجوانمردی و بی وفایی و هوسبازی سخت نبرد می كند اما حاضر نیست زن را به زور به ناجوانمرد و بی وفا بچسباند. اما غربیان و غرب پرستان روز به روز بر عوامل ناجوانمردی و بی وفایی و هوسبازی مرد می افزایند، آنگاه می خواهند زن را به زور به مرد هوسباز و بی وفا و ناجوانمرد بچسبانند. . .

تصدیق می فرمایید كه اسلام با اینكه ناجوانمردان را به هیچ وجه در نگهداری زن مجبور نكرده و آنها را آزاد گذاشته است و همه ی مساعی خود را در راه زنده نگه داشتن روح انسانیت و جوانمردی به كار برده است، عملاً توانسته است به میزان بسیار قابل توجهی از طلاقهای ناجوانمردانه بكاهد، در صورتی كه دیگران كه توجهی به این مسائل ندارند و همه ی سعادتها را از زور و سرنیزه طلب می كنند موفقیتهای بسیار كمتری در این زمینه داشته اند. گذشته از طلاقهایی كه به تقاضای زنان در اثر ناسازگاری و به قول مجله ی نیوزویك به خاطر «كامجویی» زنان صورت می گیرد، طلاقهایی كه به وسیله ی بوالهوسی مردان در آنجاها صورت گرفته و می گیرد از آنچه در میان ما صورت می گیرد بسی افزونتر است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است