*افزایش روزافزون طلاق، یا بیماری قرن
بیستم.
*دنیای امروز از طرفی بر عوامل اجتماعی
طلاق می افزاید و از طرفی می خواهد با
زور قانون جلو طلاق را بگیرد.
*پنج فرضیه درباره ی طلاق.
*آیا لازمه ی تقدس ازدواج این است كه راه
طلاق بكلی بسته باشد؟ .
*مشكلات اجتماعی با قانون تنها حل نمی شود.
*طلاق از نظر اسلام مبغوض ترین چیزهاست.
*آیا راست است كه امام حسن «مِطلاق» بوده
است؟ .
*آنجا كه ركن اساسی، عاطفه است از اجبار
قانونی كاری ساخته نیست.
*خاموشی شعله ی محبت مرد، به حیات خانوادگی
پایان می دهد و خاموشی شعله ی محبت زن آن
را نیمه جان می سازد.
*اسلام با چسباندن زن به مرد با زور موافق
نیست.
*دنیای غرب در افزودن بر فساد و انحراف، به
زن و مرد سهم «مساوی» داده است.
*مرد كوهسار است و زن چشمه، فرزندان به
منزله ی گلها و شكوفه ها.
*صلح و سازش میان زن و مرد از نوع «صلح
مسلح» نمی تواند باشد.
*موانعی كه اسلام برای طلاق ایجاد كرده است.
*دادگاه خانوادگی از نظر قرآن.
*همان قانونی كه ماهیت ازدواج را «تصاحب»
قرار داده، ماهیت طلاق را «رهایی» قرار
داده است.
*حق طلاق غیر از حق فسخ است.
*طلاق به صورت یك حق طبیعی، مخصوص
مرد است، اما به صورت یك حق قراردادی،
زن نیز می تواند از آن بهره مند باشد.
*طلاق قضایی.
*آنجا كه طلاق مانند یك زایمان غیرطبیعی،
به كمك جراح و عوامل جراحی صورت
می گیرد.
*اسلام، قانونی كه بتوان آن را «سرطان» نامید
ندارد.
*نمونه ای از راه حلهای اسلامی در زمینه ی
بن بستهایی كه حق مالكیت به وجود
می آورد.
*اصل اسلامی: «یا نگهداری به شایستگی و یا
رها كردن به نیكی»
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 243