در
کتابخانه
بازدید : 299018تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse مسئله ی ربا و بانك (1) مسئله ی ربا و بانك (1)
Expand مسئله ی ربا و بانك (2) مسئله ی ربا و بانك (2)
Expand مسئله ی ربا و بانك (3) مسئله ی ربا و بانك (3)
Expand مسئله ی ربا و بانك (4) مسئله ی ربا و بانك (4)
Expand مسئله ی بیمه مسئله ی بیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مصریها مسئله را به این شكل طرح كرده بودند كه قرض بر دو نوع است: قرض استهلاكی و قرض استنتاجی. قرض استهلاكی وقتی است كه قرض برای مصرف كردن و برای رفع احتیاجات ضروری زندگی قرض گیرنده باشد. مثل همان سه نوع قرضی كه حضرتعالی [خطاب به آقای بازرگان ] در تقسیم بندی خودتان اسم بردید:

قرض درماندگان، قرض امیدواران و قرض بستانكاران. این سه نوع داخل در قرض استهلاكی می شود.

نوع دیگر قرض استنتاجی است كه شخص قرض می كند نه برای اینكه خود عین را صرف بكند بلكه قرض می كند برای اینكه آن را استنتاج بكند یعنی از آن نتیجه گیری نماید كه شما تعبیر كردید به قرض تولیدكنندگان. در اینجا قرض كننده هیچ نوع اجباری برای قرض كردن ندارد، چون احتیاجی به مصرف كردن آن ندارد بلكه می خواهد سرمایه ی خود را زیادتر كند و سود ببرد. یا خودش هیچ سرمایه ندارد و یا سرمایه اش برای طرحی كه تهیه كرده كافی نیست. از بانك یا از شخص دیگری قرض می كند و حساب كرده كه میزان بهره ای كه بابت وام باید بدهد كمتر از میزان استفاده ای است كه در آینده از این سرمایه خواهد داشت. مثلاً با خود می گوید اگر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 272
من یك میلیون تومان از بانك قرض بگیرم، در آخر سال باید صدهزار تومان به عنوان سود به بانك بپردازم؛ ولی حداقل دویست هزار تومان از این قرض استفاده می برم و صدهزار تومانش برای خودم باقی می ماند. در این مورد دانشمندان مصری گفته اند ادله ی شرعی در باب ربا تماماً متوجه قرضهای استهلاكی یا مصرفی است و ناظر به قرضهای استنتاجی نیست.

آقای مهندس قرضهای مصرفی را به سه قسم تقسیم كرده اند. یكی قرض درماندگان: كسی هیچ ندارد و یك مصرف خیلی ضروری هم دارد مثلاً فرزندش مریض شده و برای معالجه اش نیاز به وام دارد. در این مورد واقعاً جای آن است كه جامعه در مورد چنین فردی احساس وظیفه و كمك كند. نوع دوم، قرض امیدواران است كه وام گیرنده آنقدرها در استیصال نیست و در آینده می تواند وام مصرف شده ی خود را پس بدهد. یعنی بالقوه می تواند خودش را اداره كند ولی بالفعل نمی تواند. در اینجا هم جای قرض الحسنه است و جامعه چنین وظیفه ای دارد تا از این طریق مشكل چنین فردی را حل بكند، مثل قرض الحسنه های قسطی كه امروز خیلی معمول است.

نوع سوم قرض بستانكاران است كه از این هم یك درجه سبكتر است. مثل شخصی كه خودش طلبكار است و هیچ احتیاجی هم ندارد. برای اینكه طلبش را زودتر وصول كند از دیگری قرض می گیرد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است