در
کتابخانه
بازدید : 298992تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مسئله ی ربا و بانك (1) مسئله ی ربا و بانك (1)
Expand مسئله ی ربا و بانك (2) مسئله ی ربا و بانك (2)
Collapse مسئله ی ربا و بانك (3) مسئله ی ربا و بانك (3)
Expand مسئله ی ربا و بانك (4) مسئله ی ربا و بانك (4)
Expand مسئله ی بیمه مسئله ی بیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسئله عمده ی بانك كه اگر نباشد جایش خالی می ماند و بعد باید دید آن جا را به چه وسیله می شود پر كرد، این مسئله است كه بانك یك رابط و واسطی است میان جمع كردن سرمایه ها از یك طرف و به كار انداختن نیروهای انسانی از طرف دیگر.

یعنی این را باید انصاف داد كه ولو اینكه بانك در روش و عمل خودش یك سلسله كارهای ظالمانه انجام بدهد- و انجام هم می دهد- ولی در عین حال این جهت را هم نباید انكار كرد كه همین بانكها سبب شده كه یك عده از مردم از جمله خود صاحبان سهام بانكی و بیشتر از آنها مردمی كه پولهای راكدی دارند و خودشان اهل اینكه این پولها را به جریان بیندازند نیستند و اگر هم به جریان بیندازند در یك طرحهای خیلی كوچك به جریان می اندازند [پول خود را به وسیله ی بانك در طرحهای قابل توجه به جریان بیندازند. ] یعنی از یك طرف یك مقدار سرمایه های در واقع معطل و بیكار هست و از طرف دیگر یك عاملهای انسانی هستند كه آماده اند یك سلسله كارهایی را با یك سرمایه هایی انجام بدهند و خودشان آن سرمایه را ندارند. بانك اینجا یك نقش رابطی دارد. از یك طرف سرمایه های مردم را جمع می كند و با یك سودی كه به آنها می دهد آنان را تشویق می كند كه سرمایه ی اضافی شان را به نام پس انداز یا سپرده در بانك بگذارند. از طرف دیگر افراد دیگری كه می خواهند كار كنند و احتیاج به سرمایه دارند، به بانك مراجعه می كنند.

بانك همان سرمایه ی خودش را به علاوه ی سرمایه های كوچكی كه جمع كرده در اختیار اینها قرار می دهد، البته با سودی بیشتر از مقدار سودی كه به صاحبان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 308
سرمایه ها می دهد كه منافع خودش را هم از همین راه تأمین می كند- البته كار خودش را با یك روش ظالمانه و سختگیرانه ای انجام می دهد- و نتیجه این است كه به اصطلاح كارهای اقتصادی به جریان می افتد. اشخاصی كه می گویند بانك ضروری است و باید باشد چنین استدلالی می كنند. حالا اگر بانك نباشد آیا كارهای اقتصادی در یك سطح بسیار وسیعی متوقف می شود یا نه؟ مسئله اصلی بانكها چنین چیزی است.

بنابراین یكی از مسائلی كه ما در اینجا داشتیم مسئله ضرورت بانكهاست، آنهم از همان جهتی كه به مسئله ربا حتماً ارتباط دارد. قسمتهای دیگر كار بانك همان طور كه آقای مهندس بازرگان گفتند، برای خود بانك مسئله اصلی نیست كه كسی بگوید بانك باشد ولی فقط آن كارها را انجام دهد. بانك هیچ گاه برای آن كارها تشكیل نمی شود؛ برای این كار تشكیل شده و سودش هم در همین كار است. پس چنین ضرورتی وجود دارد و بر ماست كه ببینیم آیا می شود این ضرورت را در غیر شكل موجود و در غیر شكل ربوی عملی كرد یا نه.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است