در
کتابخانه
بازدید : 299028تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مسئله ی ربا و بانك (1) مسئله ی ربا و بانك (1)
Expand مسئله ی ربا و بانك (2) مسئله ی ربا و بانك (2)
Expand مسئله ی ربا و بانك (3) مسئله ی ربا و بانك (3)
Expand مسئله ی ربا و بانك (4) مسئله ی ربا و بانك (4)
Collapse مسئله ی بیمه مسئله ی بیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مطلب دیگر اینكه گفتیم اگر ما بیمه را داخل در یكی از معاملات بدانیم، در احكام تابع آن معامله خواهد شد. در باب عقود می گویند عقد به طور كلی بر دو قسم است: عقد لازم و عقد جایز. عقد لازم یعنی عقد غیرقابل برگشت، به این معنی كه طرف بعد از اینكه معامله را انجام داد دیگر نمی تواند آن را فسخ كند. عقد جایز یعنی عقد قابل برگشت، یعنی هرگاه بخواهد آن را بهم بزند می تواند. مثلاً بیع عقد لازم و وكالت عقد جایز است. آدمی كه كسی را وكیل كرد و او هم قبول نمود، هر زمانی كه بخواهد حق دارد این وكالت را بهم بزند. ولی بیع یا اجاره این طور نیست. بله، در معاملات لازم در شرایط بالخصوصی خیار فسخ می گذارند. خیار یك امر ثانوی است؛ یعنی طبیعت این عقد، لازم است ولی خیار یك قرار مجددی است كه روی عقد لازم گذاشته می شود یا قهری است. مثلاً بیع یك عقد لازم است اما تا وقتی كه مجلس بهم نخورده طرفین حق فسخ دارند؛ یعنی بعد از انقضاء مجلس، این عقد لزوم پیدا می كند. یا بیع عقد لازمی است مگر آنكه یك طرف واقعاً مغبون شده باشد؛ مسئله، مسئله معامله نباشد بلكه مسئله كلاه سر رفتن و غَبْن باشد. در اینجا خیار غبن پیدا می شود. اگر انسان جنسی را بخرد و بعد متوجه شود كه جنسش معیوب است، خیار فسخ دارد كه به آن خیار عیب می گویند. چند نوع خیار دیگر هم وجود دارد. اما اگر در اول معامله شرط كنند «با اسقاط كافّه ی خیارات» در این صورت معامله، لازم می شود و دیگر هیچ خیاری برای شخص باقی نمی ماند. ولی به هر حال طبیعت عقد بیع، لزوم است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است