اما در مورد اموال. اگر من تهدید بشوم به اینكه فلان ضرر مالی را باید به شخصی
بزنی، در اینجا مسئله تفصیل دارد. یك وقت است كه انسان به اشدّ از آن خسارتی
كه باید بزند تهدید می شود، مثلاً می گویند این كار را باید بكنی و الاّ خودت را
می كشیم. اینجا هیچ مانعی ندارد كه این كار را بكند و او هم ضامن نیست بلكه آن
فرمان دهنده ضامن است، یعنی خسارت را باید فرمان دهنده بپردازد نه فرمانبردار.
اما یك وقت است كه ضرر تهدید به اندازه ی خسارت نیست. آنوقت باید دید مساوی
آن است یا كمتر از آن. غالباً می گویند: همینقدر كه در مورد امر مالی اكراه صدق كند،
انسانِ مُكرَه معذور است و مُكرِه (اكراه كننده) ضامن است. این در مورد فعل تسبیبی
كه واسطه ی فعل، شخص مكرَه باشد.