در
کتابخانه
بازدید : 298989تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مسئله ی ربا و بانك (1) مسئله ی ربا و بانك (1)
Expand مسئله ی ربا و بانك (2) مسئله ی ربا و بانك (2)
Expand مسئله ی ربا و بانك (3) مسئله ی ربا و بانك (3)
Expand مسئله ی ربا و بانك (4) مسئله ی ربا و بانك (4)
Collapse مسئله ی بیمه مسئله ی بیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اما اگر واسطه انسان نباشد مسائل دیگری مطرح می شود. می گویند اگر كسی چاهی را در معبر بكَند و بعد انسان یا حیوان یا ماشینی در آن بیفتد و خسارتی به آن وارد شود، ضامن است برای اینكه معبر به طور عادی نباید مثلاً گودال داشته باشد.

مردم همین طور به خیال اینكه خیابان صاف است دارند می روند، یكدفعه مواجه می شوند با گودالی كه شخصی در آنجا كنده. آنوقت ماشین می افتد و خسارت می بیند. اینجا كسی كه این كار را كرده ضامن است. اگر كسی در معبری یك شی ء لغزنده ای مثل پوست خربزه بیندازد و بعد كسی هنگام عبور از آنجا بیفتد و دیه ای بر او وارد شود یا مالی كه همراه داشته از بین برود، آن كسی كه پوست خربزه را انداخته ضامن است زیرا او سبب شده است. یا حتی اگر كسی شیئی را به طور غیر عادی در معبری قرار دهد و فردی كه بر حیوانی سوار است بیاید و حیوان با دیدن آن شی ء كه غیر عادی است رم كند و در نتیجه خسارتی بر آن فرد یا بر آن حیوان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 392
وارد شود، باز آن شخص ضامن است. یا همین طور است اگر كسی در راهی ناودانی باز كند و این ناودان به دیگران ضرر بزند (مثل همان تیرآهنی كه مثال زدم) و جنایتی بر كسی واقع شود یا حتی ناودان را طوری باز كند كه آب در راه مردم بریزد و مثلاً لباسهای مردم را كثیف كند بلكه ضرر بزند، چنانكه بعضی لباسها هست كه اگر یك دفعه آب به آن برسد دیگر به درد نمی خورد. یا به فرض حیوانی در جایی بسته شده است، مثلاً یك كسی اسب خودش را به درختی یا تیری بسته است. اگر فرد دیگری برود و آن اسب را باز كند و آن حیوان فرار كند و گم شود، این فرد ضامن آن حیوان است. یا مثلاً مرغ كسی در قفس است. اگر شخصی درِ قفس را باز كند و آن مرغ بیرون برود، آن شخص ضامن است. اگر چوپانی گله ای را رعایت می كند، چنانچه كسی بیاید آن چوپان را بردارد و به زور از آنجا ببرد و گله بی چوپان بماند و بعد به این گله خسارتی وارد شود، در اینجا می گویند دو حالت پیش می آید: یك وقت خسارت تصادفی وارد می شود كه احیاناً اگر چوپان هم می بود آن خسارت وارد می شد. این، حكم مغصوب را ندارد كه آن شخص ضامن باشد. ولی یك وقت هست كه این گله در جایی است كه در معرض حمله ی گرگ و درندگان امثال آن است. چوپان باید باشد كه گله را حفظ كند، یعنی واقعاً نبودن چوپان منشأ خطر است. در این صورت شخصی كه این كار را كرده ضامن است. در این زمینه مثالهای زیادی است كه بعضی را ذكر می كنیم.

اگر كسی درِ خانه ی دیگری را باز بگذارد و بعد دزد بیاید و چیزی ببرد، آیا آن فرد ضامن است؟ در اینجا می گویند: ضامن نیست. توجه كنید! اینها فقط قاعده است، اجتهاد است. در اصل ما فقط یك قاعده ی «مَنْ اَتْلَفَ مالَ الْغَیْرِ فَهُوَ ضامِنٌ» داریم كه فقیه این قاعده را گرفته و آن را در موارد، تطبیق می كند و همه ی حرف فقیه هم این است كه در كجا اتلاف نسبت داده می شود و در كجا نمی شود. بعضی موارد هست كه واقعاً این نسبت داده می شود، یعنی فرد برای آن كار سبب شده ولی مواردی هست كه دخالت شخص در آن كار بسیار ضعیف تلقی می شود، یعنی عرف او را منشأ این كار تلقی نمی كند. بعلاوه در جایی كه انسان دیگری دخالت دارد- مثل همین مثال اخیر دزد- مسئله به این شكل مطرح است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است