در
کتابخانه
بازدید : 190879تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدمه: نظری به اقتصاد اسلامی مقدمه: نظری به اقتصاد اسلامی
Collapse تعریف اقتصاد و مفاهیم اقتصادی تعریف اقتصاد و مفاهیم اقتصادی
ثروت یا مال
Expand مالكیت از نظر فلسفی مالكیت از نظر فلسفی
Expand ارزش اضافی ارزش اضافی
Expand سرمایه داری و سوسیالیسم از دیدگاه اسلام سرمایه داری و سوسیالیسم از دیدگاه اسلام
شركت از نظر فقه اسلام
Expand رساله های اقتصادی رساله های اقتصادی
Expand یادداشت اسلام و اقتصادنظری به نظام اقتصادی اسلام یادداشت اسلام و اقتصادنظری به نظام اقتصادی اسلام
قرآن و اقتصاد
پول و مال
یادداشت نظری به نظام اقتصادی اسلام
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مطابق آنچه قبلاً گفتیم، ما دو نوع روابط اقتصادی داریم: روابط طبیعی و روابط اعتباری و قراردادی. از لحاظ روابط طبیعی، علم اقتصاد علم به قوانین طبیعت است آنچنانكه هست، یعنی یك علم نظری است [1]و اختلاف نظر در این علم از قبیل اختلاف نظر در علوم نظری است و البته كمتر هم مورد اختلاف خواهد بود. ولی از لحاظ روابط اعتباری، علم اقتصاد علم به روابط است آنچنانكه باید باشد. از نظر دوم است كه مسئله عدالت و ظلم و خوب و بد و شایسته و ناشایسته به میان می آید و به اصطلاح جنبه اخلاقی دارد. معمولاً در كتب میان این دو قسمت تفكیك نمی شود و همین جهت منشأ اشتباهات زیادی می گردد. علم اقتصاد به معنی اول اصول و مبادئی دارد. هیچ یك از قوانین و مقررات علم اقتصاد به معنی دوم تأثیری در اول ندارد مگر آنگاه كه به مرحله عمل و واقعیت عینی بیاید، زیرا مطلقاً امور اعتباری از آن جهت كه اعتباری هستند در امور عینی و واقعی تأثیر ندارند مگر بعد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 418
از آن كه به مرحله عمل در آیند. ولی قواعد و قوانین علم اقتصاد نظری در علم اقتصاد عملی مؤثر است. در كتاب اصول علم اقتصاد نوشین ص 5 می گوید: .

باید دانست كه علم اقتصاد قسمتی از علم اجتماع است و درباره روابطی كه از زندگی بشر در اجتماع نتیجه می شود بحث می كند. . . علم اقتصاد فقط روابطی را كه بین مردم روی اساس تولید و تقسیم محصول كار اجتماعی ایجاد می گردد بحث می نماید. این روابط را معمولاً «مناسبات تولید» می نامند.

هیچ توضیح نمی دهد كه آیا مقصود روابط قراردادی است یا روابط طبیعی.

صفحه 6: .

باز باید بگوییم آیا علم اقتصاد كلیه روابط تولید بین بشر را مطالعه و از آن بحث می نماید؟ خیر، برای مثال یك نوع اقتصاد طبیعی را. . .

آنگاه به تفصیل اقتصاد اشتراكی قدیم و اقتصاد اشتراكی جدید و وجه مشترك آنها را- و آن اینكه هر دوی اینها به واسطه اراده ی باشعور بشری اداره می شوند- ذكر می كند و سپس به اقتصاد سرمایه داری كه عبارت است از مجموع سازمانهای پراكنده غیر متمركز و نامنظم، مثال می زند. آنگاه در صفحه 7 می گوید: .

اینك باید بپرسیم پس این اجتماع نامنظم چگونه می تواند به هستی خود ادامه دهد، و تعادل بین احتیاجات مردم و تولید چگونه برقرار می گردد؟ البته قوانینی موجود است كه در روابط نامنظم اجتماع سرمایه داری تأثیر دارد، ولی این قوانین به خودی خود و بدون اینكه تابع اراده و تمایلاتِ باشعور شركت كنندگان در امر تولید باشد تأثیر می نماید. این است اختلاف شدیدی كه بین این قوانین و قوانین اقتصاد طبیعی- خواه اقتصاد كهن خانوادگی دهقانی، خواه اقتصاد اجتماع سوسیالیستی آینده- موجود می باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 419
موضوع بحث و مطالعه علم اقتصاد همین قوانین ابتدائی است كه انتظام دهنده روابط تولید اجتماع سرمایه داری (تجاری) می باشد.

از اینجا معلوم می شود كه مقصود نویسنده از «روابط اقتصادی» كه در آغاز مطلب گفت، روابط طبیعی است، زیرا روابط اعتباری و قراردادی در اجتماع اشتراكی نیز هست و آنچه مایه اختلاف اجتماع اشتراكی و اجتماع سرمایه داری هست این است كه اجتماع سرمایه داری با قوانین طبیعی اداره می شود و اجتماع اشتراكی با قوانین ارادی و اختیاری.

سپس می گوید: .

ممكن است از آنچه گذشت چنین نتیجه بگیریم كه علم اقتصاد در اقتصاد طبیعی قدیمی و اجتماع كمونیستی كه هر دو به واسطه اراده ی باشعور یگانه ای اداره می شوند هیچ موضوعی كه قابل بحث باشد نخواهد یافت.

البته برای مطالعه روابط تولید اجتماع آینده كه بدون شك هزار بار غامض تر از روابط تولید اقتصاد طبیعی قدیمی خواهد بود علم مخصوصی لازم خواهد آمد، ولی در هر صورت آن علم، اقتصاد نخواهد بود.

در اینجا این پرسش پیش می آید كه اولاً آیا علم اقتصاد اختصاص دارد به اجتماع سرمایه داری، و حتی در اجتماع اشتراكی اولیه و اجتماع فئودالیستی نیز علم اقتصاد معنی ندارد؟ یا فقط در اجتماعاتی كه با اراده و شعور و تدبیر اداره می شوند و قوانین طبیعی حكمفرما نیست اقتصاد نیست و هرجا كه هست اقتصاد هم هست؟ قطعاً شقّ دوم صحیح است. پس آنچه گفته شد كه «موضوع بحث و مطالعه ی علم اقتصاد قوانین ابتدائی است كه انتظام دهنده روابط تولید اجتماع سرمایه داری (تجاری) است» ناقص است مگر آنكه گفته شود مقصود از اجتماع سرمایه داری تجاری، مطلق اجتماعات مبادله ای است، پس این اشكال وارد نخواهد بود.

ثانیاً همان طوری كه اجتماع فئودالی روی قوانین خاص اقتصادی منتهی به سرمایه داری و سرمایه داری منتهی به سوسیالیستی می شود، اجتماع اشتراكی اولیه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 420
نیز روی یك سلسله قوانین طبیعی كه مافوق اراده و شعور مردم است به اجتماع فئودالی منتهی شده، پس اجتماع اشتراكی اولیه نیز در عین اینكه با اراده و شعور از لحاظ اقتصادی تنظیم می شده به حكم قوانینی مافوق اراده و شعور جامعه متكامل شده و به صورت اجتماع فئودالی درآمده است؛ آیا آن قوانین مافوق شعور اجتماع روابط اقتصادی است؟ پس آن اجتماعات نیز تابع قوانین لایشعر اقتصادی بوده است. اگر آن قوانین قوانین غیر اقتصادی است پس فلسفه «ماركس» مبنی بر اینكه «محرك اصلی چرخ تاریخ روابط اقتصادی است» غلط است.

ثالثاً اگر در اجتماع كمونیستی روابط اقتصادی به واسطه عدم مالكیت فردی و عدم مبادله و فقدان ارزش پول وجود ندارد و از این جهت اقتصاد وجود ندارد، پس معنی اینكه «روابط تولیدی غامضی خواهد بود» چیست؟ و اگر روابط تولیدی هست پس چرا علمی كه آن روابط را توضیح می دهد «اقتصاد» نیست؟ مگر اینكه گفته شود مقصود از علم اقتصاد علم به قوانین طبیعی خارج از اختیار بشر در روابط تولیدی است. در اجتماع آینده روابط تولیدی هست ولی خارج از اختیار بشر نیست، قوانین طبیعی نیست، قوانین ارادی است.

در كتاب عقاید بزرگترین علمای اقتصاد تألیف جرج ساول، ترجمه دكتر حسین پیرنیا، صفحه اول می گوید: .

افعال و اسلوبهای اقتصادی اجزاء یك نظام كاملی كه تمام آن قبلاً توسط دانشمندان ساخته و پرداخته شده و بعداً برقرار گردیده باشد نیست، بلكه یك عده طرق خاصی است كه معلوم نیست به وسیله چه كسانی برای رفع احتیاجات عملی زندگی بشر اختراع گردیده و برحسب مقتضیات و تغییرات اوضاع و احوال آزمایش شده، تغییر یافته و تركیب گردیده و در طول زمان محفوظ مانده یا متروك شده است. پول، قیمتها، بازار، سود، ضرر، مزدها، سرمایه گذاری، مالیاتها، و سایر لغات اقتصادی نامهایی است برای عادات یا مؤسساتی كه از قدیم الایام در جوامع بشری وجود داشته و مانند اختراعات و مؤسسات دیگری كه اقتصادی نیستند، از قبیل لباس و ابزار كار و سلاحها و هنرها و تربیت و زناشویی و حكومت و مذاهب، از محصولات متنوع و پرارزش تجارب بشری می باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 421
صفحه 2: .

معمولاً به رفتاری اطلاق «اقتصادی» می شود كه با طرق و وسائلی كه افراد بشر معاش خود را تأمین می نمایند ارتباط داشته باشد. . .

ایضاً صفحه 2: .

كلمه «اكونومی» از یك كلمه یونانی قدیم یعنی «ایكونُمُس» اشتقاق یافته.

معنی این كلمه تا آنجا كه بتوان آن را ترجمه كرد اداره منزل یا تدبیر منزل است.

صفحه 3: .

. . . افكار اقتصادی از ابتدا همیشه شامل قضاوت در باب بهترین و بدترین روش كار و قبول یك روش معین بوده و مفهوم نظم و به دست آوردنِ بهترین نتیجه را دربر داشته است. در مورد اداره اجتماع، هدفِ افكار اقتصادی و موضوع عقاید اقتصادی تعیین روشی است كه منافع اجتماعی را به بهترین وجهی تأمین نماید، و نیز انتخاب روش كار و برنامه برای آن اجتماع. عقاید اقتصادی همیشه با دستورهای اخلاقی راجع به طرز كار و ترتیب تقسیم محصول توأم بوده است.

این تعریف برای افكار و عقاید اقتصادی منطبق است با فلسفه های اقتصادی یعنی مكاتب اقتصادی، و به عبارت اُخری منطبق است با روابط اعتباری و قراردادی، و به عبارت دیگر با اقتصاد برنامه ای كه از طرف تئوریسینها و فلاسفه و ادیان پیشنهاد می شود، نه با علم اقتصاد به معنی علم بیان قوانین لایشعر و كور و كر جامعه سرمایه داری كه از كتاب اصول علم اقتصاد نوشین نقل كردیم [2]. از این نظر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 422
باید به سایر كتب اقتصادی مراجعه شود.

در صفحه 14 می گوید: .

از مطالعه نوشته های علمای قدیم و قرون وسطی راجع به علم اقتصاد می توان چنین نتیجه گرفت كه در دوره های مزبور علم اقتصاد دارای خصوصیات زیر بوده است:

علم اقتصاد مجموعه ای از روشهای اقتصادی كه در یك زمان وجود داشته نبوده، بلكه مجموعه ای از عقاید و افكاری بوده است كه از روشهای مزبور استنباط می شده. علم اقتصاد مجموعه ای از قوانینی شبیه به قوانین علوم طبیعی مانند قوانین علم فیزیك و علم شیمی كه بتوان به وسیله تجربه و آزمایش آن را اثبات نمود و به وسیله آن وقوع قضایا را پیش بینی كرد و در هر زمان و مكان صادق باشد نبوده، بلكه عقایدی بوده است كه با وضع اجتماعات و عادات مردم و درجه تمدن آنان تغییر می كرده است.

علم اقتصاد عبارت از توصیف واقعی و بدون منظور قضایای اقتصادی نبوده، زیرا كلیه عقاید اقتصادی برای منظورهای خاصی غیر از تجزیه و تحلیل واقعی قضایا از قبیل منظور اخلاقی و منظور مدنی یا دفاع از نظام گذشته یا موجود یا پیشنهاد شده برای آینده، بیان و ساخته شده است. علم اقتصاد شعبه ای مجزا از سایر شئون زندگی بشر مانند زندگی سیاسی، اجتماعی، هنری، مذهبی و اخلاقی او نبوده است.

از همه این بیانها استفاده می شود كه منظور «جرج ساول» از علم اقتصاد، مكتب اقتصادی است (و به عبارت دیگر اقتصاد برنامه ای است) كه یك فن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 423
دستوری است و از این نظر آراء و عقاید درباره آن فرق می كند. از این نظر سوسیالیسم نیز مانند كاپیتالیسم یك تئوری اقتصادی است؛ درست برخلاف نظر كتاب اصول علم اقتصاد كه علم اقتصاد را صرفاً عبارت می داند از علم به قوانین طبیعی كه در صورتی كه اقتصاد آزاد و شخصی و غیر متمركز باشد خواه ناخواه بر روابط تولیدی حكومت می كند.
[1] از این نظر نیز دو جنبه دارد. از یك جنبه یك علم ساده توصیفی است كه فقط روابط علّی و معلولی را توضیح می دهد، و از جنبه دیگر فن است كه پیشنهاد كننده است كه بهترین روش اقتصادی از نظر خود ثروت (نه از نظر اخلاق و حقوق و عدالت) چیست. اختلاف مكاتب سوداگران و فیزیوكراتها و مردان مكتب كلاسیك از این نظر است. اما اختلاف نظر سرمایه داری و سوسیالیسم بیشتر از جنبه اخلاق و عدالت است. مسئله رقابت كه آیا خوب است یا بد، از جنبه فنی اقتصاد است.
[2] بلكه باید گفت این آقایان در اثر عدم تفكیك جنبه های اعتباری و اخلاقی از جنبه های علمی و فنی، آنجا كه می گویند: «هدف افكار اقتصادی و موضوع عقاید اقتصادی تعیین روشی است كه منافع اجتماعی را به بهترین وجهی تأمین نماید» و آنجا كه می گویند: «عقاید اقتصادی همیشه با دستورهای اخلاقی. . . » فرقی میان ایندو نمی توانند بگذارند، در صورتی كه مقصود از اول، جنبه فنی است و هدف خود ثروت است، یعنی بهترین راه از نظر خود ثروت چیست، و چنانكه قبلاً گفتیم مكاتب اقتصادی سوداگری و فیزیوكراسی و كلاسیك متوجه این جهت می باشند ولی سوسیالیسم متوجه جنبه اخلاقی و عدالت و ظلم است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است