در
کتابخانه
بازدید : 617857تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Collapse 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Expand 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Expand 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Expand 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Expand 8خود و ناخود8خود و ناخود
Expand 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
شب دوازدهم محرم و شب دوم عزاداری اهل بیت است. دومین شبی است كه اینها عزادارند. طبق روایات مقاتل در مثل امشبی اینها به سرعت در دست آن جلادها كه اینها را سوار شترهای بی جهاز كرده اند در حركت اند و اینها را به طرف كوفه می رانند؛ نه ملاحظه خواب اینها را می كنند، نه ملاحظه خوراك و نه ملاحظه آسایش اینها، برای اینكه اینها را سر موقع به كوفه برسانند كه آنجا برنامه تنظیم شده و قبلاً شهر را به افتخار پیروزی خلیفه مسلمین بر یك دشمن خارجی كه خروج كرده است زینت كرده و آزین بسته اند و برنامه برایش تنظیم كرده اند. از یك طرف، شب سرها را جداگانه فرستاده اند؛ حالا دیگر اینها هیچ فكری ندارند جز اینكه اسرا را سر موعد معین برسانند. خدا می داند بر اهل بیت پیغمبر چه گذشت!
عصر عاشورا كه غائله پایان یافت و امام حسین آخرین فرد شهید شدند پسر سعد چند كار كرد. اولین كارش این بود؛ دلم نمی خواهد اصلاً اسم این كار زشت و پلید اینها را ببرم؛ آن كاری كه آن لعین ازل و ابد گفته بود اگرچه من می دانم برای یك شخص بعد از مردن رنجی نیست ولی من قسم خورده ام باید انجام دهم. دیگر اینكه دستور داشت خیمه های حسینی را آتش بزند. البته ابتدا ریختند در خیمه ها غارت كردند.
كار دیگری كه برای خودشان خیلی لازم می شمردند دفن كردن كشته های خودشان بود. كشته هایشان زیاد بود. این بود كه عصر عاشورا و شب و فردا را تا ظهر آن روز- یعنی تا ظهرِ مثل امروز كه روز یازدهم بود- ماندند و جسدها و كشته های خودشان را دفن كردند ولی اجساد مطهر شهدا را به همان حال گذاشتند و چه بهتر كه گذاشتند و دست پلید آنها تماس نگرفت. همینكه از كارها فارغ شد، دستور داد سرهای مقدس را بریدند و گروه دیگری بردند. همچنین دستور داد كه اهل بیت را سوار شترها بكنند. آمدند كه آنها را سوار كنند. زینب سلام اللّه علیها كه قافله سالار بود، چون اینها عده ای زن و بچه بودند، فرمان داد كه كسی حق ندارد جلو بیاید. اگر بناست ما سوار بشویم خودمان سوار می شویم، مردها نامحرمند بروند. وقتی كه كاروان خواست راه بیفتد، تعبیری سید بن طاوس در لهوف آورده است: وَ قُلْنَ- نمی گوید زینب یا سكینه خاتون تنها فرمود، قُلْنَ یعنی زنان گفتند؛ مثل اینكه به صورت یك تقاضای همگانی بوده- وَ قُلْنَ بِحَقِّ اللّهِ اِلاّ ما مَرَرْتُمْ بِنا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 467
عَلی مَصْرَعِ الْحُسَینِ [1]. گفتند شما را به خدا قسم حالا كه ما را به كوفه می برید خواهش ما این است كه ما را از قتلگاه ببرید برای اینكه می خواهیم با عزیزان خودمان آخرین دیدار را انجام بدهیم. آنها این تقاضا را پذیرفتند. وقتی كه اینها را آوردند از كنار شهدا عبور بدهند چشم اینها كه به این ابدان مطهر افتاد فریادشان بلند شد و همه خودشان را از روی مركبها به روی زمین انداختند جز زین العابدین سلام اللّه علیه كه بیمار بود و پاهای مقدسش را بسته بودند. هركس عزیزی را در بغل گرفت، هركسی كنار عزیزی از عزیزان خودش قرار گرفت. زینب كه هفت برادر و یك پسر در كربلا داده فقط یك عزیز و محبوب دارد. حال در میان آن شمشیر شكسته ها، سنگها و كلوخها خدا می داند چه حالی دارد! گفت:
گلی گم كرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
رفت و رفت تا بدن حسین را پیدا كرد و خودش را روی این بدن انداخت. . .

اینجاست كه نقل كرده اند زینب شروع كرد به نوحه سرایی؛ یك نوحه سرایی كرد كه دوست و دشمن گریستند، حتی همان جلادهای مأمور هم گریستند. صدایش را بلند كرد:
بِاَبِی الْمَهْمومُ حَتّی قَضی
بِاَبِی الْعَطْشانُ حَتّی مَضی
و لا حول و لا قوة الاّ باللّه العلی العظیم و صلّی اللّه علی محمد و آله الطاهرین باسمك العظیم الاعظم الاعز الاجلّ الاكرم یا اللّه. . .
خدایا دلهای ما را به نور ایمان منوّر بگردان، ما را با حقایق اسلام آشنا بفرما، ما را پیرو واقعی تعالیم عالیه اسلامی قرار بده، ما را از اخلاق مكرمتی و مكارم اخلاق بهره مند بگردان، نیتهای ما را خالص بگردان، اموات ما غریق رحمت خودت بفرما.
خدایا ما را قدردان اسلام و قرآن قرار بده، قدردان پیغمبر و آل قرار بده، حاجات مشروعه ما را برآور.
و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 468

[1] - . لهوف، چاپ داوری قم، ص 55
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است