این نظریه در عین اینكه نكات عالی و لطیف زیادی در آن هست، قابل انتقاد است
و یك سلسله انتقادها از آن شده است، انتقادهایی كه واقعا هم درست است. حالا
فی الجمله ای عرض می كنم، بعد ممكن است بیشتر شرح بدهم.
اولاً در این نظریه، محصول عقل نظری و به قول ما «فلسفه» بیش از حد تحقیر
شده است. نظریه كانت كه می گوید ما از راه عقل نظری هیچ یك از این مسائل را
نمی توانیم اثبات كنیم، اشتباه است. اتفاقا از راه عقل نظری- بدون اینكه ما بخواهیم
راه وجدان و عقل عملی را انكار كرده باشیم- هم آزادی و اختیار انسان را
می توانیم اثبات بكنیم، هم بقا و خلود نفس را، هم وجود خدا را و هم خود فرمانهای
اخلاقی را. همین فرمانهایی كه انسان از وجدان الهام می گیرد، عقل هم لااقل به
عنوان مؤیدی از وجدان، آنها را تأیید می كند. البته چون این بحث، بحث دامنه داری
است وارد آن نمی شویم.