در
کتابخانه
بازدید : 617942تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Expand 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Collapse 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Expand 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Expand 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Expand 8خود و ناخود8خود و ناخود
Expand 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسئله دروغ مصلحت آمیز است كه سعدی ما هم آورده و در فقه ما آمده است. آیا دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است یا نه؟ سعدی می گوید: دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است، و آن داستانی هم كه ذكر كرده نشان می دهد كه درك سعدی از این مسئله درك خوبی بوده است. می گوید: شخصی را پیش پادشاهی آورده بودند. پادشاه فرمان داد كه بروند گردنش را بزنند. او وقتی مأیوس شد از اینكه زنده بماند شروع كرد به فحش دادن، ولی پادشاه نمی شنید.

پرسید: چه می گوید؟ وزیر گفت: می گوید: اَلْكاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ [1]. یك كسی كه آنجا دنبال این بود كه نقطه ضعفی در این وزیر پیدا كند و او را معلّق نماید و خودش به جای او وزیر بشود، گفت: در حضرت پادشاهان نشاید امثال ما را دروغ گفتن. او دارد به پادشاه فحش می دهد، تو می گویی دارد آیه قرآن می خواند؟ ! شاه گفت: دروغ او از راست تو بهتر است [2]، دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است؛ یعنی او با یك دروغ، جانی را نجات داد و تو با یك راست، جانی را بیشتر به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 517
خطر می اندازی.
اساسا آیا این درست است كه دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است؟ در اینجا ابتدا باید مطلبی را برایتان عرض بكنم و آن این است كه فرق است میان دروغ مصلحت آمیز و دروغ منفعت خیز. خیلی افراد دروغ منفعت خیز را با دروغ مصلحت آمیز اشتباه می كنند یا می خواهند اشتباه كنند. دروغ مصلحت آمیز یعنی دروغی كه فلسفه خودش را از دست داده و فلسفه راستی را پیدا كرده است؛ یعنی دروغی كه با آن، انسان حقیقتی را نجات می دهد. ولی دروغ منفعت خیز یعنی انسان دروغ می گوید كه خودش سودی برده باشد. مسئله مصلحت با مسئله منفعت نباید اشتباه بشود. مصلحت، دایرمدار حقیقت است. مصلحت و حقیقت دو برادر هستند كه از یكدیگر جدا نمی شوند. مصلحت یعنی رعایت حقیقت را كردن نه رعایت سود خود را كردن، كه این منفعت است. افرادی دروغ می گویند، دروغی به منفعت خودشان. می گویید: چرا دروغ گفتی؟ می گوید: دروغ مصلحتی گفتم. برای اینكه شندر غاز بیشتر سود ببرد دروغ می گوید، و می گوید: دروغ به مصلحت گفتم. این مصلحت نیست، دروغی است مثل همه دروغهای دیگر. پس این مطلب اشتباه نشود: دروغ مصلحت آمیز غیر از دروغ منفعت خیز است.
مسئله دیگر این است كه همین طور كه كانت این سخنش را جوری گفته است كه لازمه اش این است كه راست را همیشه باید گفت بدون توجه به نتیجه اش و دروغ را هرگز نباید گفت بدون توجه به نتیجه اش (چون به قول او فرمان وجدان، مطلق است و آن فرمان عقل است كه مشروط است؛ فرمان وجدان، اگر و مگر و مصلحت و از این حرفها سرش نمی شود) همین طور عده ای (و بیشترْ زردشتیها) این را بر سعدی عیب گرفته اند كه سعدی بدآموزی كرده است. در مقاله ای كه یكی از فضلای خودمان نوشته بود، آمده بود: در هندوستان بعد از آنكه انگلستان آنجا را احتلال [3]كرد و مدارس آنجا زیر نظر آنها اداره می شد، گفته بودند سعدی را درس ندهید برای اینكه او بدآموزی كرده، گفته است دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است و این، بچه ها را از حالا در راستگویی سست می كند. ببینید چه مردم خوبی هستند! اینقدر دلشان به حال مردم هند سوخته است كه نمی خواهند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 518
بچه هایشان آن گونه تربیت بشوند، بلكه می خواهند راستگو باشند و حتی دروغ مصلحت آمیز هم نگویند! ولی رندان زود فهمیدند كه اینها كه جلو تدریس سعدی را در مدرسه ها گرفتند نه برای این است، بلكه برای آن است كه سعدی در دیباچه كتاب گلستان می گوید:
ای كریمی كه از خزانه غیب
گبر و ترسا [4]وظیفه خور داری
دوستان را كجا كنی محرومتو كه با دشمنان نظر داری
از اول تو كلّه بچه ها می كند كه ترساها دشمن خدا هستند. اینها نمی گفتند كه به بچه های فارسی زبان در هندوستان سعدی را درس ندهید برای این شعرش، می گفتند: سعدی را درس ندهید چون بدآموزی كرده، گفته دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است و این، بچه هایتان را فاسد می كند؛ اصلاً تعلیمات سعدی به درد نمی خورد! زردشتیها هم برای همین كلمه سعدی، گفته اند سخنان او به درد نمی خورد.
سعدیِ صددرصد ایرانیِ افتخار ایرانی، در كمال صراحت می گوید: گبر و مجوس دشمن خداست. به این دلیل، پورداوود می گفت: سعدی به درد نمی خورد، او بدآموزی می كند چون گفته دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است. اینجا هم رندان زود فهمیدند كه عیب سعدی این نبوده، عیب او آن بوده كه گفته است:

«گبر و ترسا وظیفه خور داری» و گبر را دشمن خدا دانسته است. منتها از این، سخن نمی گویند، آنجا می خواهند دقّ دلشان را سر سعدی بیرون بیاورند.
بعلاوه اساسا خیلی عجیب است این حرف از جناب كانت و از هركس كه چنین حرفی زده باشد. چطور ممكن است انسان معتقد باشد به این مطلب كه راست را باید گفت ولو اینكه فلسفه خودش را بكلی از دست بدهد؟ ! راستی را كه منشأ جنایتها در دنیا می شود باید گفت، دروغی را كه جلو جنایتها را در عالم می گیرد و جانها و حقیقتهایی را نجات می دهد نباید گفت! آیا وجدان چنین حكمی می كند؟ ! اگر كسی درباره راست و دروغ تجربه داشته باشد این حرف را نمی زند. گاهی بعضی از حرفها را یك آدمهایی می زنند كه در آن زمینه تجربه ندارند. مثلاً آدمی كه در عمرش پایبند راستگویی نبوده و همیشه دروغ گفته است، اگر از او بپرسید: آیا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 519
چنانچه مصلحت ایجاب كند می توان دروغ گفت؟ می گوید: هیچ وقت نباید دروغ گفت، اصلاً نباید دروغ گفت؛ چون به عمرش راست نگفته كه بعد ببیند در مواردی واقعا از راستی مفسده برمی خیزد. چون این جور نیست، حرفش هم با واقعیت تطبیق نمی كند. یك آدمی كه تجربه دارد یعنی در عمرش راستگو بوده است، یك راستگوی واقعی می فهمد كه در مواردی راستی فلسفه خودش را از دست می دهد.

در فقه اسلامی هم غیبت و دروغ هركدام موارد استثنایی دارند، و حق هم این است.

[1] - . آل عمران/134 [فرو برندگان خشم و عفو كنندگان مردم. آیه در مقام توصیف متقین است. ]
[2] - . البته اینها داستان است كه او ساخته برای اینكه حقیقتی را گفته باشد.
[3] - . [یعنی اشغال ]
[4] - . «گبر» یعنی مجوس زردشتی و «ترسا» یعنی مسیحی.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است