در
کتابخانه
بازدید : 617981تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Expand 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Expand 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Expand 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Expand 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Expand 8خود و ناخود8خود و ناخود
Collapse 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این قضیه معروف است و در كتابهای خودمان نوشته اند: بوعلی سینا شاگرد مبرّزی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 599
دارد به نام بهمنیار آذربایجانی كه آذربایجانی هم هست. او ابتدا زردشتی بود (از خاندانهای زردشتی بوده) ولی اواخر مسلمان شد. می گویند بوعلی این شاگرد را كشف كرد. روزی بوعلی در دكان نانوایی بود. بهمنیار كه بچه كوچكی بود آمد به نانوا گفت: كمی آتش احتیاج داریم برای آتشگیره. یك ذره آتش بده می خواهم ببرم خانه مان. نانوا گفت: آتش را كه این جور نمی شود برد، برو ظرفی بیاور. فورا این بچه مشتش را پر از خاكستر كرد و گفت: آتش را اینجا بگذار. بوعلی كشف كرد كه این بچه باهوشی است. رفت سراغ پدر و مادرش، گفت: حیف است كه این بچه از بین برود، او را در اختیار من قرار بدهید، در آینده مرد فاضلی خواهد شد.
بهمنیار شاگردی است كه بسیاری از افكار بوعلی را او عرضه كرده است.

خودش هم كتابی نوشته است به نام التحصیل كه این كتاب را شاید اولین بار من چاپ كردم (در ایران كه اول بار ما چاپ كردیم) و كتاب بزرگی است. او مباحثه ای دارد با استادش بوعلی. بهمنیار معتقد بود كه همه چیز عوض می شود؛ نه تنها بدن انسان، بلكه روان انسان هم عوض می شود. همین طور كه بدن در یك لحظه غیر از بدنِ لحظه بعد است، منِ این لحظه هم غیر از منِ لحظه بعد است. روزی با استادش بوعلی درباره همین مسئله مباحثه می كرد. بوعلی می گفت این جور نیست، بدن عوض می شود ولی «من» عوض نمی شود، «خود» ثابت است. او پافشاری داشت.

یك دفعه كه سؤال كرد، بوعلی سكوت كرد و جواب نداد. گفت: چرا جواب نمی دهی؟ گفت: آن بوعلی كه تو در آن لحظه از او سؤال كردی كه در لحظه بعد نیست. آن سؤال كننده لحظه قبل هم در لحظه بعد نیست. تو در هر لحظه كه سؤال می كنی یك آدم هستی و با یك مخاطب حرف می زنی، در لحظه بعد تو آدم دیگری هستی و او نیز اصلاً وجود ندارد. پس نه تو در لحظه بعد هستی كه جواب بگیری، و نه من در لحظه بعد هستم كه جواب بدهم. در همین جا بهمنیار دیگر سكوت كرد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است