برخلاف نظریه آقای توین بی، خطای بشر به دست صنعتگران و آن كسی كه ماشین
بخار را اختراع كرد صورت نگرفت؛ خطای بشر به دست فرانسیس بیكن و بعد
اتباع او انجام شد آن روزی كه گفتند: علم همه چیز بشر است (سیانتیسم، اصالت
علم) ، حل تمام مشكلات را از علم باید بخواهیم. مگر بشر چند تا دشمن دارد؟
جهل است، بیماری است، فقر است، دلهره و اضطراب است، ظلم است، آز است و. . .
مادر تمام بدبختی های بشر جهل و نادانی است. به بشر علم و دانش و آگاهی بده،
اُمّ الامراض را از بین برده ای. جهالت كه رفت، تمام اینها از بین رفته است. یكدفعه
چنین مسیری برای بشر به وجود آمد. علم حقیقتا حقیقت مقدسی است. اما علم را
از همزاد خودش كه ایمان است جدا كردند، گفتند همه كارهایی را هم كه در گذشته
ایمان می كرد در آینده علم انجام می دهد.
چه تعبیر خوبی دارد رسول اكرم، می فرماید:
اَلْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْ- مُؤْمِنِ یَطْلُ- بُها اَیْنَمامجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 626
وَجَدَها فَهُوَ اَحَقُّ بِها [1]حكمت (یعنی علم، دانش، حقیقت) گمشده مؤمن است، آن را
هرجا و نزد هركس پیدا كند می گیرد و خودش را از او سزاوارتر می داند؛ یعنی جای
علم آن خانه ای است كه ایمان هم آنجا هست. اگر علم در خانه ای پا بگذارد كه
همزادش ایمان در آنجا وجود نداشته باشد، در خانه خودش نیست. این تعبیر، تعبیر
عجیبی است: اَیْنَما وَجَدَها فَهُوَ اَحَقُّ بِها. [همچنین علی علیه السلام می فرماید: ]
خُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ
مِنْ اَهْلِ النِّفاقِ [2]، خُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ مُشْرِكٍ علم و دانش را دست هركسی دیدید- ولو
دست مشرك دیدید- بگیرید كه در دست او عاریه است.
ای برادر بر تو حكمت جاریه است
آن ز ابدال است و بر تو عاریه است
[3]
علم مال توست. یعنی چه مال توست؟ آخر او علم را به دست آورده. می گوید: ولی
علم در خانه خودش قرار نگرفته، علم باید در خانه ایمان قرار بگیرد و با همزاد
خودش زندگی كند و بس.
تمام معجزات را از علم خواستند. یك دشمن انسان ضعف است. علم انسان را
قوی می كند. راست هم گفتند، علم به انسان قدرت می دهد، علم قدرت است، توانا
بود هركه دانا بود؛ اما قدرت در مقابل چه؟ در مقابل طبیعت. علم به دست بیاورید تا
بیماری را ریشه كن كنید. حرف حسابی است. علم به دست بیاورید تا با فقر مبارزه
كنید. نیمی از آن درست است و نیم دیگر نادرست؛ یعنی با علم می شود اقتصاد را
توسعه داد، اما فقر كه همیشه ناشی از نقص در اقتصاد نیست. علم به دست بیاورید
تا بر دلهره ها و اضطرابها فائق بشوید. صددرصد اشتباه از آب درآمد. علم نتوانست
با دلهره و اضطراب بشر مبارزه كند. علم به دست بیاورید تا ظلم ریشه كن بشود.
برعكس، علم ابزاری شد در دست ظلم. علم به دست بیاورید تا با آز و حرص یعنی
با خودتان مبارزه كنید. این كه اصلاً هیچ به دست نیامد؛ علم ابزاری شد در دست
آزها و حرصها كه امروز نتیجه اش را داریم می بینیم.
[1] - . نهج الفصاحه، حدیث 2195، ص 464 با عبارت: اَ لْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَیْثُ وَجَدَها فَهُوَ اَحَقُّ بِها.
[2] - . نهج البلاغه، ص 1122، حدیث 77
[3] - . مثنوی، ص 86، سطر 6