در
کتابخانه
بازدید : 617982تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Collapse بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
به هر حال غرضم این جهت است كه اگر كسی بگوید معیار تكامل است، قابل مناقشه است، زیرا در این صورت تمام اصالتها را به جامعه داده ایم و برای فرد هیچ اصالتی قائل نشده ایم و ما نمی توانیم تك ارزشی باشیم. تكامل جامعه یكی از ارزشهاست، تكامل فرد هم برای خودش ارزشی است، و لهذا گاهی تعارض دو ارزش به وجود می آید: ارزش اجتماعی و ارزش فردی. پس اولاً از این نظر، مكتب اخلاق كمونیستی قابل بحث و مناقشه است؛ یعنی این اصل را این جور دربست نمی شود قبول كرد كه معیار، تكامل جامعه است و [باید] تك ارزشی [بود] و فرد ارزشی ندارد. ثانیا گیرم ما تكامل جامعه را معیار بدانیم، خواه یگانه معیار و خواه یكی از معیارها، این مسئله را قبول نداریم كه تكامل منحصرا در گرو- به قول اینها- تغییرات كیفی و انقلاب است یعنی جز از راه انقلاب، جامعه راه كمال را طی نمی كند.

بلكه نمی شود گفت كه انقلاب حتما راه كمال است. ای بسا انقلابها رخ داده است بدون آنكه كمالی برای جامعه رخ بدهد. به هر حال این مسئله به صورت یك اصل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 663
كلی فلسفی كه طبیعت، كمال خودش را همیشه از راه تبدیل تغییرات كمّی به تغییرات كیفی یعنی از راه انقلابی طی می كند، نه در طبیعت غیر انسان صادق است و نه در طبیعت انسانی. اگر ما قلمه یك درخت را به زمین غرس كنیم، كِی یك چنین تغییرات كیفی پیدا می كند؟ ! چون حركت می كند، پس شما باید قائل باشید كه این خودش در مرحله اول تز بوده و بعد ضد خودش را در درون خودش داشته كه حركت كرده است. تازه این هم قبول نیست كه به علت ضد درونی خودش حركت كرده. حالا فرضا تا اینجا را قبول كنیم. ما مثلاً یك نهال گلابی به زمین می نشانیم.

این نهال تدریجا راه تكامل خودش را طی می كند تا درخت جوانی می شود. سالها میوه می دهد، بعد هم پیر می شود، هیچ هم تغییر كیفی پیدا نمی كند و می میرد. پس به دلیل اینكه این نهال حركت كرده، به قول شما مرحله تز و آنتی تز یعنی مرحله شی ء و ضد، یا مرحله حكم و ضد حكم را طی كرده است. ولی آن مرحله حكم مركّب یا مرحله سنتز را كه ما ندیدیم به آن برسد. اگر بگویید تمام این درخت مرحله حكم است و ضدش آن وقتی است كه می میرد و ضد ضدش آن وقتی است كه بار دیگر درخت دیگری به وجود می آید، می گوییم پس آن حركتی كه در آن مرحله پیدا كرده بود چه بود؟ بیست سال در حال حركت بود. شما كه می گویید تا تضاد در درونش نباشد، حركتی پیدا نمی شود.
بنابراین نه طبیعت بیجان چنین قانونی دارد و نه طبیعت جاندار. یك انسان كه متولد می شود چطور می توان دوران عمرش را با این مراحل سه گانه تطبیق كرد؟ ! چنین چیزی نیست.
پس ایراد دوم این است كه این فرضیه بر این اساس است كه یگانه راه تكامل، انقلاب است چه در طبیعت و چه در اجتماع؛ و چون این نظریه از این نظر هم قابل تأیید نیست، بنابراین این اخلاق قابل تأیید نیست.
پس دو ایراد [بر این مكتب اخلاقی وارد است. ] ایراد اول این است كه ما قبول نداریم كه تكامل جامعه یگانه معیار باشد، چون این امر مبتنی بر اصل اصالت اجتماع و اعتباریت فرد است و این علمی و حقیقت نیست. بنابراین ما اگر تكامل را هم معیار بدانیم، تك ارزشی نیستیم، معیارهای فردی هم وجود دارد. ثانیا فرضا ما تكامل را یگانه معیار بدانیم، قبول نداریم كه تكامل همیشه از راه انقلاب باشد.

موارد بسیار معدود و استثنایی را نمی شود دلیل گرفت بر اینكه سراسر طبیعت چنین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 664
است، مخصوصا با توجه به اینكه مشاهدات عینی خلاف این قضیه را ثابت می كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است