در
کتابخانه
بازدید : 152826تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از موارد اختلاف مهم میان عرفا و غیر عرفا خصوصاً فقها، نظریه ی خاص عرفا درباره ی شریعت و طریقت و حقیقت است.

عرفا و فقها متفق القول اند كه شریعت یعنی مقررات و احكام اسلامی مبنی بر یك سلسله حقایق و مصالح است. فقها معمولاً این مصالح را به اموری تفسیر می كنند كه انسان را به سعادت یعنی حد اعلای ممكن استفاده از مواهب مادی و معنوی می رساند. ولی عرفا معتقدند كه همه ی راهها به خدا منتهی می شود و همه ی مصالح و حقایق از نوع شرایط و امكانات و وسایل و موجباتی است كه انسان را به سوی خدا سوق می دهد.

فقها همین قدر می گویند: در زیر پرده ی شریعت (احكام و مقررات) یك سلسله مصالح نهفته است و آن مصالح به منزله ی علل و روح شریعت به شمار می روند؛ تنها وسیله ی نیل به آن مصالح، عمل به شریعت است. اما عرفا معتقدند كه مصالح و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 33
حقایقی كه در تشریع احكام نهفته است از نوع منازل و مراحلی است كه انسان را به مقام قرب الهی و وصول به حقیقت سوق می دهد.

عرفا معتقدند كه باطن شریعت راه است و آن را «طریقت» می خوانند، و پایان این راه «حقیقت» است یعنی توحید به معنی ای كه قبلاً به آن اشاره شد كه پس از فنای عارف از خود و انانیّت خود دست می دهد. این است كه عارف به سه چیز معتقد است: شریعت، طریقت، حقیقت؛ معتقد است كه شریعت وسیله یا پوسته ای است برای طریقت، و طریقت پوسته یا وسیله ای برای حقیقت.

فقها طرز تفكرشان درباره ی اسلام همان است كه در بخش درسهای كلام شرح دادیم؛ معتقدند كه مقررات اسلامی در سه بخش خلاصه می شود:

اول بخش اصول عقاید كه كلام عهده دار آن است. در مسائل مربوط به اصول عقاید لازم است انسان از راه عقل، ایمان و اعتقاد تزلزل ناپذیر داشته باشد.

دوم بخش اخلاق. در این بخش دستورهایی بیان شده است كه وظیفه ی انسان را از نظر فضایل و رذایل اخلاقی بیان می كند و علم اخلاق عهده دار بیان آن است.

بخش سوم بخش احكام است كه مربوط به اعمال و رفتار خارجی انسان است و فقه عهده دار آن است.

این سه بخش از یكدیگر مجزا هستند. بخش عقاید مربوط است به عقل و فكر، بخش اخلاق مربوط است به نفس و ملكات و عادات نفسانی، بخش احكام مربوط است به اعضا و جوارح.

ولی عرفا در بخش عقاید، صِرف اعتقاد ذهنی و عقلی را كافی نمی دانند؛ مدعی هستند كه به آنچه باید ایمان داشت و معتقد بود، باید رسید و باید كاری كرد كه پرده ها از میان انسان و آن حقایق برداشته شود. و در بخش دوم- همچنان كه قبلاً اشاره شد- اخلاق را كه هم ساكن است و هم محدود، كافی نمی دانند؛ به جای اخلاق علمی و فلسفی، سیر و سلوك عرفانی را كه تركیب خاص دارد پیشنهاد می كنند. و در بخش سوم ایراد و اعتراضی ندارند، فقط در موارد خاصی سخنانی دارند كه احیاناً ممكن است بر ضد مقررات فقهی تلقی شود.

عرفا از این سه بخش به «شریعت» و «طریقت» و «حقیقت» تعبیر می كنند و معتقدند كه همان گونه كه انسان واقعاً سه بخش مجزا نیست (یعنی بدن و نفس و عقل از یكدیگر مجزا نیستند، بلكه در عین اختلاف با یكدیگر متحدند و نسبت آنها با
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 34
یكدیگر نسبت ظاهر و باطن است) شریعت و طریقت و حقیقت نیز اینچنین اند، یعنی یكی ظاهر است و دیگری باطن و سومی باطنِ باطن، با این تفاوت كه عرفا مراتب وجود انسان را بیش از سه مرتبه و سه مرحله می دانند، یعنی به مراحل و مراتبی ماورای عقل نیز معتقدند و ان شاء اللّه بعداً توضیح خواهیم داد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است