در
کتابخانه
بازدید : 488273تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسئله ی مسخ شدن خیلی مهم است. مسخ یعنی چه؟ شنیده اید كه می گویند در میان امم سالفه مردمی بودند كه در اثر اینكه مرتكب گناهان زیاد شدند، مورد نفرین پیغمبر زمان خود واقع و مسخ شدند؛ یعنی به یك حیوان تبدیل شدند، مثلاً به میمون، گرگ، خرس و یا حیوانات دیگر. این را «مسخ» می گویند. حال، این مسخ به چه صورت است؟ آیا «انسانها مسخ شدند» یعنی واقعاً حیوان شدند؟ توضیحش را عرض می كنم: یك مطلب [مسلّم است ] و آن این است كه انسان اگر فرضاً از نظر جسمی مسخ نشود (تبدیل به یك حیوان نشود) به طور یقین از نظر روحی و معنوی ممكن است مسخ شود، تبدیل به یك حیوان شود و بلكه تبدیل به نوعی حیوان شود كه در عالم، حیوانی به آن بدی و كثافت وجود نداشته باشد. قرآن ازبَلْ هُمْ أَضَلُّ [1] سخن می گوید، یعنی از مردمی كه از چهارپا هم پست تر هستند. مگر می شود انسان واقعاً از نظر روحی تبدیل به یك حیوان شود؟ بله، چون شخصیت انسان به خصایص اخلاقی و روانی اوست. اگر خصایص اخلاقی و روانی یك انسان خصایص و اخلاقیِ [2]یك درنده بود، خصایص و اخلاقی یك بهیمه بود، او واقعاً مسخ شده است؛ یعنی روحش حقیقتاً مسخ و تبدیل به یك حیوان شده است. جسم خوك با روح او تناسب دارد، و انسان ممكن است تمام خصلتهایش خصلتهای خوك باشد. اگر انسانی این گونه باشد، از انسانیت منسلخ شده و در معنی و باطن و از دید چشم حقیقت بین و در ملكوت واقعاً یك خوك است و غیر از این چیزی نیست. پس انسان معیوب گاهی به مرحله ی انسان مسخ شده می رسد. ما اینها را كمتر می شنویم و شاید بعضی خیال كنند اینها مَجاز است و دیرتر باورشان بیاید، ولی حقیقت است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 106
شخصی می گوید: با امام زین العابدین علیه السلام در صحرای عرفات بودیم. از آن بالا كه نگاه كردم، دیدم صحرا از حاجی موج می زند. به امام عرض كردم: ما اَكْثَرَ الْحَجیج الحمدللّه چقدر امسال حاجی زیاد است! امام فرمود: ما اَكْثَرَ الضَّجیجَ وَ اَقَلَّ الْحَجیجَ [3]چقدر فریاد زیاد است و چقدر حاجی كم است! آن شخص می گوید: من نمی دانم امام چه كرد و چه بینشی به من داد و چه چشمی را در من بینا كرد كه وقتی به من گفت: حالا نگاه كن، دیدم صحرایی است پر از حیوان، یك باغ وحش كامل كه یك عده انسان هم در لابلای این حیوانها حركت می كنند. فرمود: حالا می بینی؟ باطن قضیه این است. از نظر اهل باطن و اهل معنی، این مسئله امری به واضحی این چراغهاست. حال اگر ذهن متجددمآب بعضی از ما نمی خواهد قبول كند، اشتباه می كنیم. در زمان خود ما افرادی بوده و هستند كه می توانند حقیقت انسانها را درك كنند و ببینند.

انسانی كه مانند یك بهیمه و چهارپا جز خوردن و خوابیدن و جز عمل جنسی [فكر دیگری ندارد] و فقط در فكر این است كه بخورد و بخوابد و لذت جنسی ببرد، اصلاً روحش یك چهارپاست و غیر از این چیزی نیست. واقعاً باطن و فطرت چنین انسانی مسخ شده است؛ یعنی خصلتهای انسانی- كه درباره ی آن توضیح خواهیم داد- و انسانیت بكلی از او گرفته شده و بجای آنها خودش برای خودش خصلتهای حیوانی و خصلتهای بهیمه ای و درندگی كسب كرده است.

در سوره ی مباركه ی نبأ می خوانیم:

یَوْمَ یُنْفَخُ فِی اَلصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً. `وَ فُتِحَتِ اَلسَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً. `وَ سُیِّرَتِ اَلْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً [4]. در روز قیامت مردم گروه گروه مبعوث و محشور می شوند. مكرر در مكرر پیشوایان دین گفته اند كه فقط یك گروه از مردم به صورت انسان محشور می شوند.

گروههایی به صورت مورچگان، گروههایی به صورت بوزینگان، گروههایی به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 107
صورت عقربها، گروههایی به صورت مارها و گروههایی به صورت پلنگها مبعوث می شوند، چرا؟ مگر ممكن است خدا انسانی را بی جهت به صورت آنها درآورد؟ آن كه در دنیا جز گزندگی كاری ندارد و تمام لذتش آزاررسانی است، به صورت واقعی خودش كه عقرب است محشور می شود و آن كس كه در دنیا كاری جز میمون صفتی ندارد، در قیامت قطعاً به صورت یك میمون محشور می شود و كسی كه در دنیا مانند یك سگ است، به صورت یك سگ محشور می شود. یُحْشَرُ النّاسُ عَلی نِیّاتِهِمْ [5]مردم در قیامت مطابق منویّات و مقاصد و خواسته ها و مطابق خصلتها و صفات واقعی شان محشور می شوند. شما در این دنیا چه هستید؟ چه می خواهید باشید؟ چه چیز را می خواهید؟ آیا خواسته های شما خواسته های یك انسان است یا خواسته های یك درنده است یا خواسته های یك چرنده؟ هرچه كه خواسته ی شما باشد، شما همان هستید و همان محشور می شوید كه هستید.

این است كه ما را از همه ی پرستشها جز خداپرستی منع می كنند. هرچه را كه ما بپرستیم همان چیز می شویم. اگر پول پرست شویم، پول جزء ماهیت ما و جزء وجود ما می شود. این پول در قیامت همان فلز گداخته است. قرآن به این موجودهایی كه در دنیا این فلز جزء وجودشان شده و غیر از پرستش این فلز كار دیگری نداشته اند، می گوید:

اَلَّذِینَ یَكْنِزُونَ اَلذَّهَبَ وَ اَلْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اَللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ. `یَوْمَ یُحْمی عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ [6]. همین پولها او را در آن دنیا داغ می كنند، آتشهای جهنمِ او هستند [7]. این یكی از چیزهایی است كه انسان را مسخ می كند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 108
من در این جلسه خواستم اجمالاً مسئله ی انسان معیوب و انسان سالم را طرح كرده باشم. انسان عقده دار، انسان معیوب است. انسانی كه یك ماده از مواد این عالم را پرستش می كند- نه اینكه ماده ای را مورد استفاده قرار می دهد- یك انسان معیوب و یك انسان مسخ شده است
[1] اعراف/179
[2] [صفت نسبی است، به معنای آنچه مربوط و منسوب به اخلاق است. ]
[3] بحار ، ج /24ص 124
[4] نبأ/18- 20
[5] مسند احمد، ج /2ص 392
[6] توبه/34 و 35
[7] نگویید پول فلزی از بین رفته، اسكناس آمده؛ در آن دنیا ماهیت همه چیز شكل دیگری دارد.

اسكناسها هم در آن دنیا به صورت آتشی درمی آید كه از فلزهای زرد و سفید، بیشتر انسان را آتش می زند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است